پلتفرمهای شبکهای و ایجاد بعد جدیدی در استراتژی بینالمللی
اما این تلاشها تقریبا در تمام موارد به شکست انجامیده است؛ چراکه هم سرعت تحولات فناورانه در زمینه پلتفرمهای شبکهای بسیار زیاد و تعداد مهندسان و نخبگانی که قادر به انجام این کار باشند بسیار محدود است و هم هزینههای طراحی و نگهداری و توسعه پلتفرمهای شبکهای ملی آنقدر سرسامآور و کمرشکن است که پرداخت آن از عهده هر کشوری برنمیآید.
اگر هم کشوری بتواند چنین هزینهای را بپردازد، با توجه به محدود بودن تعداد کاربران یا احتمال عدماستقبال کاربران داخلی، چنین کاری از نظر اقتصادی و سودآوری به هیچ عنوان توجیهپذیر نیست. در نتیجه، بسیاری از کشورهای جهان، حتی کشورهای ثروتمند و توسعهیافته، به استفاده از پلتفرمهای شبکهای کارآمدی روی آوردهاند که در سایر کشورها طراحی شده و سرور مرکزی آنها نیز در کشورهای دیگر قرار دارد. در این میان، یک نوع وابستگی و نیاز به سایر کشورها و لزوم مطابقت دادن خود با قوانین و مقررات سایر کشورهای میزبان پلتفرمهای شبکهای شکل میگیرد، بهطوری که کشورهای مصرفکننده پلتفرمهای شبکهای مجبور خواهند بود به خاطر تداوم دسترسی شهروندانشان به خدمات ارائهشده توسط این پلتفرمها به قوانین جاری در کشورهای میزبان در زمینه تکنولوژی و محرمانگی اطلاعات و مواردی از این دست احترام بگذارند. هرچند ممکن است آن قوانین و مقررات با ارزشها و هنجارهای رایج در جوامع مصرفکننده خدمات پلتفرمهای شبکهای همخوانی نداشته باشد.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که چه کسانی اجازه دارند در مورد قوانین و مقررات مرتبط با استفاده از پلتفرمهای شبکهای تصمیمگیری کنند. برخی معتقدند که حق تصمیمگیری و سیاستگذاری در این مورد به شرکتهای خصوصی که ایجادکننده و توسعهدهنده این پلتفرمها هستند تعلق دارد و آنها هستند که میتوانند تعیین کنند کاربرانشان، حتی مقامات سیاسی بلندپایه و مشهوری که از این پلتفرمها برای انتقال پیامها و بیان عقایدشان استفاده میکنند باید از چه ضوابطی پیروی کنند. البته این نوع سپردن اختیار قانونگذاری و تدوین مقررات استفاده از پلتفرمهای شبکهای به شرکتهای خصوصی سازنده آنها، مخالفانی نیز دارد که معتقدند دولتها باید در این زمینه تصمیمگیرنده باشند؛ هرچند به نظر میرسد دخالت دولتها در این عرصه میتواند پیامدها و چالشهای خاص خود را داشته باشد و این پلتفرمها را به ابزاری در راستای تحقق اهداف خاص و توجیه اقداماتشان تبدیل کند. به هر حال، باید پذیرفت که با توجه به گسترش روزافزون دامنه نفوذ و تاثیرگذاری پلتفرمهای شبکهای بر جوامع و روابط کشورها با همسایگان و سایر کشورهای جهان، هرگونه تصمیمگیری در مورد قوانین و مقررات حاکم بر این پلتفرمها باید با دقت و حساسیت فراوانی صورت پذیرد تا در نتیجه تمام طرفین قضیه پلتفرمهای شبکهای شامل شرکتها، کاربران و دولتها در این میان با کمترین آسیب و چالش روبهرو شوند.
پلتفرمهای شبکهای و مسائل ژئوپلیتیک
ظهور ژئوپلیتیک پلتفرمهای شبکهای باعث به وجود آمدن بعدی جدید در استراتژی بینالملل شده است که دولتها تنها بازیگران آن نیستند. درواقع بسیاری از دولتها در دنیا تلاش میکنند محدودیتهایی را بر استفاده از پلتفرمهای شبکهای یا جهتدهی به رفتار آنها اعمال کنند. آنها این کار را با ایجاد و تقویت رقبای ملی برای این پلتفرمها انجام میدهند تا از این طریق قادر باشند نفوذ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیشان را بر شهروندانشان حفظ کنند. به همین دلیل است که شاهد هستیم در واشنگتن، پکن و بسیاری از پایتختهای اروپایی، نگرانیهای عمیقی در زمینه نفوذ روزافزون پلتفرمهای شبکهای طراحیشده در سایر کشورها (بهویژه کشورهای رقیب از نظر سیاسی و اقتصادی) مطرح میشود. همین نگرانیها و اقداماتی که دولتها برای مهار اثرگذاری پلتفرمهای متعلق به رقبا انجام میدهند، باعث شده الزامات ژئوپلیتیک جدیدی در جهان شکل بگیرد. بهعنوان مثال، آمریکا را میتوان با اطمینان مهد پرورش و گسترش پلتفرمهای شبکهای شاخص و بزرگ دنیا معرفی کرد که تحت سلطه بخش خصوصی هستند. علت اصلی این پیشگامی و یکهتازی آمریکا را باید در پیشگام بودن این کشور در زمینه جذب نخبگان و استعدادهای برتر عرصه تکنولوژی و وجود دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی فناورانهمحور جستوجو کرد. درواقع در آمریکا یک اکوسیستم منسجم و مطلوب برای فعالیت استارتآپها وجود دارد که موجب شده بستر بسیار مناسبی برای طرح و پرورش ایدههای نوآورانه و تبدیل آنها به محصولات پولساز و آیندهدار به وجود آید.
بهطورکلی، نگاه دولت ایالاتمتحده به پلتفرمهای شبکهای بهگونهای است که آنها را بهعنوان بخشی از استراتژی بینالمللی خود در نظر میگیرد. به همین دلیل است که دولت آمریکا محدودیتهایی را بر فعالیت برخی پلتفرمهای شبکهای خارجی اعمال کرده و از سویی دیگر جلوی صادرات برخی نرمافزارها و فناوریهایی را که میتوانند در زمینه توسعه و پیشرفت پلتفرمهای خارجی مورد استفاده قرار گیرند به سایر کشورها گرفته است تا بدینوسیله بتواند هم از توسعه و ارتقای کیفی و کمی پلتفرمهای آمریکایی حمایت کند و هم جلوی پیشرفتهتر شدن سایر پلتفرمهای ساختهشده در کشورهای دیگر را بگیرد.
چین هم مانند آمریکا در حال حمایت همهجانبه از پلتفرمهای شبکهای ساخته و پرداخته شده در داخل است که علاوه بر استفاده شدن در داخل، نیمنگاهی به سایر کشورهای دنیا دارند. دولت چین به شکلهای مختلف میکوشد تا پلتفرمهای شبکهای غیرچینی را یا بهطور کلی حذف کند و جلوی گسترش آنها در چین را بگیرد یا اینکه با اعمال محدودیتهای فراوان بر آنها شرایط را بهگونهای رقم بزند که این پلتفرمهای خارجی در چین توان رقابت با همتایان چینیشان را نداشته باشند. علاوه بر این، چین نیز مانند آمریکا از صادرات فناوریهای حساس مرتبط با توسعه پلتفرمهای شبکهای به خارج از چین خودداری میکند. از سویی دیگر در تلاش است تا با تحت پوشش قرار دادن جمعیت پرشمار چینیتبارهای ساکن آمریکای شمالی، اروپا و اقیانوسیه و ترویج پلتفرمهایی مانند ویچت در میان آنها، از محدود شدن استفاده از پلتفرمهای شبکهای چینی به داخل خاک چین جلوگیری کند و به این ترتیب جایگاه رقابتی خود در برابر پلتفرمهای غیرچینی را بهبود ببخشد. به همین دلیل است که دولتهای آمریکا و هند بهطور فزایندهای از جانب پلتفرمهای شبکهای چینی احساس خطر میکنند و به هر وسیله ممکن میکوشند جلوی گسترش آنها را در داخل کشورهای خود بگیرند، چراکه معتقدند این پلتفرمها تا حد زیادی در خدمت اهداف سیاسی دولت قرار دارند.
منبع: کتاب The age of AI: and our human