مورد کاوی
یک ستاره محلی یا یک رهبر بینالمللی؟ پاسخ مطالعه موردی هفته گذشته
یانگ که مدتها مدیر سازمان دروند در شعبه چین بوده است، حال به عنوان مدیر جهانی این سازمان برگزیده شده است و برای ادامه کار به دفتر مرکزی سازمان در فرانسه آمده است.
سریما نازاریان
یانگ که مدتها مدیر سازمان دروند در شعبه چین بوده است، حال به عنوان مدیر جهانی این سازمان برگزیده شده است و برای ادامه کار به دفتر مرکزی سازمان در فرانسه آمده است. او با مشکلی برخورد کرده است: افراد زیاد به ایدههای او مبنی بر اینکه در بازار رو به رشد چین چکار میتوان کرد اهمیت نمیدهند و او هم در مقابل به ایدههای دیگران در مورد سایر کشورها اهمیت نمیدهد. حال سوال این است که آیا یانگ میتواند خودش را با شرایط تطبیق دهد و انتقال مورد نظر را انجام دهد.
نقشها به شیوهای که برای یانگ ناآشنا هستند درهم پیچیده و نامشخص هستند و او باید بیاموزد که براساس قوانین فرانسوی به بازی کردن ادامه دهد.
یانگ بخشی از نسل جدید یک کشور با استعداد و مدیران محلی است که به درون اقتصاد جهانی پرتاب میشوند. برای بسیاری از مدیران حتی در صورتی که از ساختارهای حمایتی لازم برخوردار باشند و دانش لازم را هم داشته باشند، منتقل شدن از یک شغل محلی به یک شغل بینالمللی کار بسیار دشواری است. تفاوتها در فرهنگهای ملی و سازمانی و حتی بین شعبههای مختلف یک سازمان خاص میتواند برای مدیرانی که شروع به زندگی و کار در یک محیط جدید میکنند، بسیار چالش برانگیز باشد.
جوامع آسیایی به صورت سنتی بر اساس طبقهبندیهای اجتماعی نقشها و مسوولیتهای تعریف شدهای دارند. در محیط تجاری غربی، یانگ تنها در صورتی میتواند شانس موفقیتش را بیشتر کند که یاد بگیرد با ساختارهای صافتر و راحتتر غربی کنار بیاید. ساختارهایی که در آنها بحث و همکاری میان زیر دستان و فرادستان نه تنها رایج است که تشویق هم میشود.
یانگ به عنوان مدیر شعبه دروندز در چین مسلما به سختی تلاش کرده است هر گونه نقطه ضعف احتمالی خود را از زیردستانش مخفی نگه دارد، ولی با ادامه دادن به این روند او در حال حاضر شانس درگیر شدن با دانش و تجربه بسیار با ارزش ایوز را از دست میدهد.
یانگ برای تطبیق پیدا کردن با محیط جدید نیاز به یاد گرفتن یکسری مهارتها دارد. او باید بتواند شعبه بسیار طبقهبندی شده چین را به فراموشی بسپارد و به دروند بهعنوان یک کسب و کار خانوادگی بنگرد که در آن مدیر عامل در همه کاری نقش دارد. نقشها به شیوهای که برای یانگ مشخص نیست بسیار در هم پیچیده هستند و او باید با دینامیک محیط خود کنار بیاید تا بیاموزد بر اساس قوانین فرانسه به بازی کردن ادامه دهد.
درست است که چین یک بازار با رشد بسیار زیاد است و احتمالا هم یانگ بهتر از هر فرد دیگری در سازمان این بازار را میشناسد، ولی او باید یاد بگیرد که شغلش دیگر تنها در مورد چین نیست. چیزی که در چین صدق میکند، ضرورتا در بازارهای دیگر سازمان صدق نخواهد کرد.
نهار خوشامد گویی یانگ در رستوران چینی فرانسه یک نمونه خوب برای موقعیت او در سازمان است. اگرچه این رستوران برای فرانسویها بسیار خوشایند است، یانگ تصمیم میگیرد که خودش را از هر گونه غذای چینی در این رستوران دور نگه دارد و هیچ چیز جدیدی را تجربه نکند. مدیران بینالمللی امروزی با قبول کردن فرهنگهای مختلف چیزهای زیادی را میآموزند و عملکردشان را بهبود میبخشند.
همان طور که دنیا به سمت یک اقتصاد جهانی پیش میرود، سازمانهای مدرن هم باید بیاموزند یک محیط چند فرهنگی را برای کار کردن کارکنانشان ایجاد کنند. تنها قرار دادن چند مدیر از کشورهای مختلف در یک اتاق و انتظار موفقیت داشتن از آنها کافی نیست. سازمانها باید به مدیرانشان ابزار لازم برای فهمیدن یکدیگر و بهتر کار کردن با هم را بدهند.
من فکر میکنم که در این مورد تنها فردی که باید تغییر کند یانگ است. این تغییر نقش در صورتی که او حمایت فعال مدیر عامل را داشته باشد برای او بسیار سادهتر خواهد بود، ولی از آنجایی که آلن فاصله اش را با او حفظ میکند زیاد نمیتوان روی حمایت او حساب کرد. آلن، یانگ را برای این نقش انتخاب کرده است، چرا که احساس کرده است که رشد در بازارهای رو به رشد نهفته است ولی حالا او دارد انتخابش را زیر سوال میبرد.
حال با وجود اینکه یانگ یک آغاز امیدوار کننده در نقش جدیدش نداشته است، ولی من فکر میکنم که میتواند شرایط را به نفع خودش به پایان برساند. زمانی که او بتواند ذهنش را به سوی ایدهها و رویکردهای جدیدتر باز کند، به بازارهای جهانی و فراتر از تنها چین فکر کند و یاد بگیرد که چگونه با همکارانش به صورت کارآ در محیطهای چند فرهنگی کار کند، در این صورت میتواند منتظر یک شغل جهانی بسیار موفق برای خودش باشد.
منبع: HBR
ارسال نظر