مترجم:منصوره محمدپور

برای بسیاری از کارآفرینان شروع یک‌ایده یا کار از صفر آسان است ولی آنها ترجیح می‌دهند تا در هرچه بهتر کردن‌ ایده دیگران با آنها همکاری کنند. در هر حال این دو روش یعنی شروع یک کار به تنهایی و همفکری و همکاری با دیگران، جنبه‌های کارآفرینی را به دنبال دارند. تیموتی بوارد (Timothy Bovard)که مهارت‌های کارآفرینی را تدریس می‌کند، می‌گوید: بسیاری از افراد به جای اینکه به خلاق بودنشان فکر کنند بیشتر بر مهارت‌های کاریشان تمرکز می‌کنند. «اگر‌ایده خوبی دارید ریسک کنید و آن را انجام دهید، اما بسیاری از کارآفرینان مهارت خیلی خوبی در گرفتن شرکت‌های موجود و هرچه بهتر کردن وضعیت آن شرکت‌ها نسبت به قبل دارند و باعث می‌شوند که آینده آن شرکت هم مثل یک شرکت جدیدالتاسیس تضمین شود.

پیدا کردن شرکت مناسب

در نظر بوارد پیدا کردن شرکت مناسبتر خود به تنهایی عمل خلاقانه‌ای است و نشان‌دهنده خود آگاهی و تسلط فرد انتخاب‌کننده است. او می‌گوید: وقتی راجع به مهارت‌های کارآفرینی صحبت می‌کنیم منظورمان شرکت‌های کوچک و متوسط ولی با تقاضای بالقوه وسیع است.

برای پیدا کردن یک شرکت مناسب به کارآفرین پیشنهاد می‌شود که همانطور که یک فرد به عنوان مثال در پیدا کردن یک خانه مناسب و‌ ایده‌آل معیار‌هایی برای خود دارد در تحقیق و انتخاب یک شرکت مناسب نیز معیارهایی برای خود برگزیند. به عنوان مثال شما نوع شرکت، مقطع آن، سوابق کاری که می‌خواهید داشته باشید و منطقه جغرافیایی آن را برای خودتان مشخص و سپس تحقیق و جست‌وجو برای پیدا کردنش را شروع می‌کنید، اما باید خیلی حرفه‌ای و با قاعده پیش بروید.

تامل در خواسته‌هایتان و مهم‌تر از آن روراست بودن با خودتان در پیدا کردن موقعیت تجاری مناسب زمان بر است. مساله مهم دیگر داشتن ارتباط با افرادی است که رک به شما بگویند که شرکتی که انتخاب کرده‌اید عالی است ولی مناسب برای ‌ایده شما نیست. بوارد ادعا می‌کند که اگر بتوانید شرکت مناسب را انتخاب کنید و نگرش صحیحی از هدفتان و آنچه باید در این راستا انجام شود داشته باشید در این صورت بین کار و هدفتان هماهنگی لازم بوجود خواهد آمد. او در کسب‌وکار خود که در زمینه تولید ساعت‌های نفیس فعالیت دارد، چنین رویکردهایی را در پیش گرفت. هدف او معرفی شرکت خود «Cabestan» به عنوان یک برند مورد تقاضای مهم و معروف است. او برای معرفی تعداد محدودی ساعت و همچنین مدل‌های موفق جدید آن با کارخانه ماشین سازی لوکس Ferrari وارد معامله شد که این کار جزو گام‌های اولیه در رسیدن به این هدف بود. با اینکه بحران‌های اقتصادی جهانی تاثیر ناچیزی روی قدرت خرید خریداران Cabestan داشته، با این حال خریداران تمایل زیادی به پرداخت پول آن چنانی برای کالاهای غیرضروری ندارند. بوارد می‌گوید: این موضوع ما را مجبور کرد که به ارزش واقعی جنسی که به مشتریان پیشنهاد می‌کنیم فکر کنیم و مطمئن شویم که در کنار دست ساز بودن و جنبه‌های تکنیکی در تولید، به قیمت تولیدات هم توجه لازم داشته ایم.

پیدا کردن سرمایه

بوارد به صراحت می‌گوید که اگر بین شما و شرکتتان هماهنگی خوبی وجود داشته باشد، پیدا کردن پشتیبان‌های مالی سخت نخواهد بود. پول زیادی برای سرمایه‌گذاری‌های تضمین شده وجود دارد همچنین او اضافه می‌کند که سرمایه‌گذارانی وجود دارند که به دنبال این کار‌ها به ویژه مدیریت شرکت‌ها یا سهام شرکت‌های خریداری شده هستند. او می‌گوید: کارآفرینان به جای ایجاد یک طرح و‌ایده تجاری (لیستی از فرضیات) بیشتر مایل به خرید شرکتی هستند که نیاز به برنامه اجرایی دارد. چه کارهایی برای گرفتن شرکت انجام داده‌اید؟ چه گام‌هایی طی ۱۰۰ روز یا اولین سال می‌خواهید بردارید؟ شما به عنوان کارآفرین به محض گرفتن شرکت می‌توانید آن را به میل خود و بسته به هدفتان تغییر دهید به گونه‌ای که سرمایه‌گذاران و بانکداران را به برگشت دوباره برای معامله ترغیب کنید. طی این مرحله کارآفرین خودش می‌تواند صحت و اعتبار پروژه را امتحان کند. اما خواه بخواهید خودتان از پایه شرکتی را راه‌اندازی کنید یا یکی را بخرید در هر صورت بیشتر وقت و انرژیتان صرف مدیریت آن خواهد شد. برای کارآفرین جوان و تازه کار در این عرصه خرید یک شرکت تجاری که دارای تیم مدیریتی و سوابق کاری است نسبت به راه‌اندازی یک شرکت از صفر بهتر است. چون در اینصورت گردش وجوه و تقاضا کمتر تحت‌تاثیر است. بوارد می‌افزاید: «تا زمانی که کارآفرین وارد شونده در این عرصه استعداد مدیریتی خوبی داشته باشد، برای یادگیری مهارت‌های تجاری وقت صرف کند و هدفش را از کاری که انجام می‌دهد مشخص کند حتما در این راه موفق خواهد شد. اما اگر شرکت سود ده و درآمد زا نشود و مجبور به تغییر روش و حل مشکلات شوید چه ؟ به نظرمن مدیران یا افرادی دارای مدرک MBA، انتخاب شرکت مناسبتر و هماهنگ با‌ ایده‌شان را باید به عنوان اولین ملاک خود قرار دهند. اگر کمی بیشترهزینه کنید تا شرکت مناسبی با ترازنامه قوی‌تر و گردش پول زیادتری را بگیرد در این صورت با یک اشتباه کوچک از سوی شما که ممکن است به دلیل تازه کار بودنتان باشد شرکت در مخاطره نمی‌افتد. اعمال تغییرات مثبت در وضعیت شرکت ممکن است به نظر خیلی خوب برسد، ولی در عین حال خطرناک نیز هست.

مشکلات احتمالی

دیگر مشکلات احتمالی، ارتباطات و چگونگی فرهنگ شرکت موردنظر و مدیریت آن است. احساس راحتی در محیط کار عاملی است به سوی موفقیت، اما بزرگ‌ترین مانع عجله در شروع کار و رسیدن به هدف است.

بوارد می‌گوید: افراد برای پیدا کردن شرکت فشار زیادی بر خود تحمیل می‌کنند. باید بدانید که برای پیدا کردن یک شرکت مناسب حدود ۱۸تا۲۴ ماه زمان نیاز است. پس باید صبور باشید و نباید به اولین موقعیتی که برایتان پیش می‌آید فقط به خاطر اینکه وقتتان تلف نشود اکتفا کنید. مطمئنا با منتظر بودن برای موقیت مناسبتر برای خود، احتمال ریسک را کاهش خواهید داد. شاید مهارت‌های کارآفرینی به اندازه مهارت در تاسیس شرکت، مورد توجه نباشد ولی لازمه کار در هردو یکی است: استعداد، سخت کوشی، نگرش به هدف، مدیریت و اشتیاق. اما اشتیاق خیلی در کارآفرینی تاثیر دارد و مهم‌ترین اصل در رسیدن به موفقیت است.