نکات مدیریتی- معقولترین سرمایهگذاریهای سرمایهگذاران مخاطرهجو، جسورانهترین آنها هستند
ریسک مضاعف سرمایهگذاری روی شرکتهای نوپا
دهه گذشته، دهه سرافکندگی برای صنعت سرمایهگذاری مخاطرهجو بود. ۷۵ درصد از این سرمایهگذاریها، منفعتی دربرنداشتند. شرایط سرمایهگذاری مخاطرهجو به دلایل زیادی بدتر شد: کارآفرینی در آن کمتر شد و کارها حسابنشدهتر بودند و بازده سرمایه این صنعت کمتر شد. امروزه شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهجو بیشتر به بهرهبرداری از حباب بعدی توجه دارند تا سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری بزرگ که واجد اهداف بلندمدت و قابلیت برای ایدههای شگرف هستند. کارآفرینان نیز به همین صورت پاسخ میدهند و محصولاتی با فناوری ساده میسازند که احتمال جلب سرمایه آنها زیاد است.
حالا که دیگر دوران رونق اختراعات آزمایشگاه بل، پارک زیراکس و نظایر آنها به پایان رسیده ما نیاز به سرمایهگذاران مخاطرهجویی داریم که تقویتکننده تغییر ویرانساز باشند. در این راستا آنها باید خطرپذیر بوده و از شرکتهایی پشتیبانی کنند که صمیمانه به آنها باور دارند. بنگاههای سرمایهگذاری مخاطرهجو باید مثل موسسه پزشکی هاوارد هیوز رفتار کنند که نوآوریهای علمی افراطی بلندمدت را تامین مالی میکند و کمتر مثل ان.آی.اچ۱ که پیشرفتهای قطعی و تدریجی را ترجیح میدهد.
اگر این رویکرد منجر به شکستها و موفقیتهای بزرگ گاه به گاه میشود، حقش بیش از این نیست. وقت آن فرا رسیده که سرمایهگذاران مخاطرهجو دوباره جسارت پیدا کنند. ما باید شرکتهای نوپای انقلابی را یافته و به آنها در ایجاد تغییرات دگرگونساز کمک کرده و میلیاردها ارزش ایجاد کنیم. در این صورت است که شاهد بازده خواهیم بود. در اینجا به سه گام اشاره میشود.
صبوری را بیاموزید. پیشرفت واقعی زمانبر و مستلزم آن است که بعد از مشاهده اولین علائم موفقیت دست از تلاش برندارید. مارک زوکربرگ به این ایده خود که فیسبوک باید سهامی خاص مانده و به جای فروش سریع آن بر رشدش تمرکز کند، پایبند بود و در نتیجه، ارزش شرکت به هفتاد میلیارد دلار رسید که اگر زودتر فروخته میشد، هرگز این مبلغ ممکن نمیشد.اگر هم آمازون تسلیم ریزبینیها و موشکافیهای زمان ورودش به بورس میشد، هرگز تبدیل به والمارت دنیای وب نمیشد. همزمان، شرکتهایی مثل مایاسپیس که عجله داشتند راه خروج (واگذاری) برای سرمایهگذاران بیابند، ناگزیر از صحنه به طور کامل حذف شدند.
متاسفانه شاید در دوران طولانی قبل از خروج (سرمایهگذاران) شاخصهای اندکی برای گزارش به آنها وجود داشت. اسپیسایکس و پالانتیر سالها وقت صرف توسعه فناوریهای دگرگونساز خود کرده و در ابتدا هیچ یک از شاخصهای نمایشی را اعلام نکردند که سرمایهگذاران مخاطرهجو را به وجد میآورند. در نتیجه، خیلی از سرمایهگذاران هم تمایلی به تامین مالی آنها نداشتند. در عوض، گروپونز از کشور مولداوی جذابیت پیدا کرد. محصولات خرد و ناچیز به سرمایهگذاری اندک نیاز دارند تا در کوتاهمدت ارزش ایجاد کنند، اما این نشان میدهد که مشکلاتی که آنها حل میکنند هم خیلی ساده و بیربط هستند.
مشاوره را قطع کنید. سرمایهگذاریها نباید راهی برای سرمایهگذاران مخاطرهجو برای نمایش قدرت مشاوره خودشان باشد. «نظارت بالغ»۲ یک ترفند بازاریابی در حوزه سرمایهگذاری مخاطرهجو است که به هیچ کس کمک نمیکند. در عوض، سرمایهگذاران مخاطرهجو باید در پی گسترش بهبودهایی باشند که به همه شرکتهای نوپا کمک میکنند. ما باید تحرک نیروی کار را از طریق رایزنی برای اصلاح قانون مهاجرت افزایش دهیم، به کاهش ناشی از بدهی دانشجویان کمک کنیم و با دستکاری حقوق انحصاری مبارزه کنیم.
به طور منطقی از ریسک استقبال کنید. شرکتهایی که به چالشهای بزرگ میپردازند، ممکن است به طرزی فاجعهبار با شکست روبهرو شوند، اما به عنوان یک سبد سرمایهگذاری، ریسک آنها کمتر از خردهپاهایی است که تنها مزیتشان آن است که در سکوت شکست میخورند. شرکتهای بلندپرواز، بهترین مهندسان را جذب میکنند، چشمانداز آنها، آن مهندسان را جوری به سختکوشی دعوت میکند که بازده مالی ناتوان از آن است. چنین شرکتهایی با توسعه مزیتهای تکنولوژیک پایدار میتوانند به هنگام ضرورت به پاداشهای عظیم مورد نیاز برای تعدیل ناکامیهای سبد۳ خود برسند. برای سرمایهگذاران مخاطرهجو، مدل کسب و کاری متهورانه بهتر است. وقت آن رسیده تا آنها نسبت به نقش خود در جهان جدی باشند. بروس گیبنی و کن هوری شریک فاندرزفاند (یک موسسه سرمایهگذاری مخاطرهجو در سانفرانسیسکو) هستند که در فیسبوک، پلانتیر، اسپیس ایکس و زوک داک سرمایهگذاری کرده است.
پاورقی:
۱- موسسهای دولتی وابسته به وزارت سلامت و خدمات انسانی آمریکا که ماموریتش به کارگیری علم در جهت کسب دانش برای بهبود سلامت انسانها است.
۲- adult supervision
۳- portfolio
منبع: مجله گزیده مدیریت- شماره ۱۲۹
ارسال نظر