تعادل نقطهای و اختلالات اقتصادی
تعادل نقطهای و اختلالات اقتصادی
ساختار تعادل نقطهای درباره اقتصاد امروز جهان نیز مصداقهای زیادی پیدا میکند. ما در دنیای تکنولوژی غالبا به قانون مور استناد میکنیم که مبنایی است برای تغییرات دائمی و فزایندهای که در این حوزه اتفاق میافتد. مور معتقد بود تعداد ترانزیستورهای به کار رفته در مدارهای الکترونیکی هر دو سال دو برابر شده و هزینه تولید آنها نیز هر دو سال یک بار نصف میشود. این قاعده را اما در دنیای تکامل بیولوژیک نمیتوان بهطور قاطع سنجش کرد که کدام تحول زیستی به چه سرعتی و در چه ابعادی رخ میدهد. علاوه بر این، در دنیای تکنولوژی هم نمیتوان تنها بر اساس نرخ تغییر نوآوریها درباره تغییر و تحولات آینده اعلام نظر کرد و فقط میتوان درباره پیامدها و نتایج نوآوریهای صورت گرفته و میزان تاثیرگذاری تغییرات انقلابی دست به سنجش و اندازهگیری زد. به هر حال تاریخ نشان داده که نقاط عطف بسیاری به صورت متناوب شکل گرفته و روی دادهاند و در نتیجه وقوع آنها یکسری از گونهها و صنایع دچار دگرگونی و آشفتگی اساسی شدهاند.
در طول یک میلیون سال اخیر، هر صد هزار سال یک بار جهان با نقاط عطف تکاملی شدید و بنیانبرافکنی روبهرو شده است که انقراضهای متعددی را نیز در پی داشته است؛ یعنی ۱۰ نقطه عطف بنیانبرافکن طی فقط یک میلیون سال. حال این رقم را با تعداد پنج انقراض بزرگ طی ۴۰۰ میلیون سال قبل مقایسه کنید یعنی هر ۸۰ میلیون سال یک نقطه عطف بزرگ. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که تعداد نقاط عطف بنیانبرافکن و اختلالآفرین در حال افزایش و فاصله زمانی بین آنها در حال کاهش است و همین الگو درباره صنایع و تکنولوژی و جوامع نیز مصداق پیدا میکند.
نمونه بارز این ادعا را میتوان در صنعت ارتباطات و مخابرات مشاهده کرد؛ جایی که تلگراف توانست در دهه ۱۸۳۰ دنیای ارتباطات از راه دور را به لطف ساموئل مورس زیر و رو کند و فقط ۴۵ سال بعد از آن الکساندر گراهام بل ارتباطات تلگرافی را با اختراع نخستین تلفن به حاشیه راند و ۴۰ سال پس از آن بود که نخستین تماس تلفنی بین قارهای برقرار شد و باز هم ۴۰ سال پس از آن بود که ارتباطات مخابراتی با استفاده از پیجر رواج پیدا کرد و ۲۵ سال بعد بود که پیجرها و اپراتورهای زمینی با ظهور تلفنهای همراه منقرض شدند و مدتی کوتاه پس از آن بود که امواج پی در پی و سریعی همچون تلفنهای اینترنتی و تلفنهای هوشمند صنعت ارتباطات راه دور و مخابرات را در هم کوبید و انقلابهای بزرگی را در آن رقم زد.
در بحث ظهور و قدرتنمایی شرکتهای فعال در زمینه مخابرات و ارتباطات نیز همین الگو اتفاق افتاد و میانگین عمر حکمرانی بلامنازع شرکتهایی مانند موتورولا و نوکیا که زمانی حاکمان مطلق دنیای ارتباطات بودند، کوتاه و کوتاهتر شد همانطور که میانگین طول عمر مفید و موثر نوآوریها و محصولات تکنولوژیک نیز بهطور مداوم در حال کوتاهتر شدن است. کافی است به یاد بیاورید که شرکت اپل نخستین نمونه از آیفون را در سال ۲۰۰۷ به بازارهای جهانی معرفی کرد اما طی تنها یک دهه شرکتهای دیگری مانند سامسونگ، هوآوی و اوپو توانستند محصولاتی کاملا شبیه به آیفون را طراحی و تولید کنند. و اینچنین است که صنعت ارتباطات هوشمند در جهان بیش از ۵/ ۲ میلیارد کاربر تلفنهای هوشمند دارد که این رقم برای صنعتی که قدمتش هنوز به ۲۰ سال هم نرسیده عددی حیرتانگیز است.
صنعت سرگرمیهای دیجیتال هم دارای نقاط عطف مشابهی با صنعت ارتباطات راه دور بوده و بهشدت تحت تاثیر روندهای تکنولوژیک و اجتماعی قرار داشته است. نخستین سالن سینمای جهان یعنی نیکلدئون در سال ۱۹۰۵ درهایش را به روی تماشاچیان باز کرد که در آن فقط تصاویر متحرک پخش میشد. ۵۰ سال بعد اما این تلویزیونهای خانگی بودند که ضربه مهلکی بر پیکره سینماها زدند و مردم را از سالنهای سینما راهی خانههایشان کردند و پس از آن بود که نوارهای ویدئویی یا VHS تلویزیونها را به حاشیه راندند و به مدت ۲۰ سال مخاطبان را سرگرم کردند تا اینکه با ظهور سیدیها و مدت خیلی کوتاهی پس از آن دی وی دیها زمان خداحافظی با نوارهای ویاچاس فرا رسید و این ناپدید شدن مدت کمی بعد و با ظهور تلفنهای همراه و کامپیوترهای شخصی و اینترنت گریبانگیر سیدیها و دیویدیها نیز شد. در نتیجه امروزه شاهد قدرتنمایی شرکتهایی مانند نتفلیکس و آمازون در صنعت سرگرمی هستیم که رهبری صنعت سرگرمیهای ویدئویی را در دست دارند.
شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارند که ما اکنون در میانه یک نقطه عطف تکاملی قرار داریم و در دهههای نخست قرن بیست و یکم باید منتظر یک انقراض دسته جمعی در دنیای شرکتها باشیم. نشانههای اولیه این انقراض بزرگ مدتهاست که پدیدار شده است. از سال ۲۰۰۰ به بعد نزدیک به ۵۲ درصد از ۵۰۰ شرکت برتر فورچون یا از بین رفتهاند یا در شرکتهای دیگر ادغام شدند یا اعلام ورشکستگی کردهاند و پیشبینی میشود ۴۰ درصد دیگر از این شرکتها طی ۱۰ سال آینده عملیاتشان را تعطیل کنند.
در برابر این انقراض دسته جمعی ما شاهد گونهزایی و پیدایش دسته جمعی شرکتهای نوآور و استارت آپهای پرتعدادی هستیم که دارای دیانای متفاوتی نسبت به شرکتهای قدیمی هستند و بعضی از آنها به نامهای بزرگ امروز تبدیل شدهاند مانند گوگل، زلا، اسکوئر، آمازون، زاپوس و آکسیوس.
بههر حال، انقراضهای دسته جمعی و به دنبال آن، گونهزاییهای دسته جمعی بدون دلیل و خود به خود اتفاق نمیافتند بهطوری که در دنیای کسب و کار امروز عامل اصلی و پیشبرنده انقراضها و گونهزاییهای دسته جمعی همان «دگرگونی دیجیتال» است. امروزه صنایعی که با موج دگرگونی دیجیتال روبهرو شدهاند خود را ناگزیر به نوآوری و متفاوت بودن مییابند و به روشنی دریافتهاند که بدون تنوع بخشیدن به فرآیندها و نوسازی روندهایشان سرنوشتی غیر از نابودی و فنا در انتظارشان نخواهد بود.
ادامه دارد