آیا شرکت شما ریسکهای مرزی را مورد ارزیابی قرار میدهد؟
به صدا درآمدن آژیر قرمز برای بشریت
با پیشرفت روزافزون فناوریها و جابهجایی نیروهای اجتماعی، با پدیده نوظهور «ریسکهای مرزی» (frontier risks ) روبهرو شدیم. برخلاف ریسکهای دارای اثر شدید و احتمال بالای وقوع در آینده نزدیک، مشخصه ریسکهای مرزی این است که اثرات آنها یا احتمال وقوعشان مشخص نیست، یا هر دو با هم مشخص نیستند مانند پیشرفتهایی چون سفر تجاری به فضا، سلاحهایی که با هوش مصنوعی کار میکنند و انتشار وسیع گاز متان ناشی از ذوبشدن یخچالهای قطب شمال. من، درشغلم به عنوان پروفسور کسب و کار پایدار، اغلب به اعضای هیاتمدیره و مدیران عامل که همه از من میپرسند ریسکها چطور میآیند و چطور باید آنها را هدایت کرد کمک میکنم. این اصلا عجیب نیست، بهویژه حالا که چند سال جهان درگیر پاندمی است و ریسکهای زیادی را تحمیل کرده است که شاید روزی غیرممکن به نظر میرسیدند اما دانشمندان برای مدتی طولانی درباره آنها به ما هشدار میدادند. با اینکه نمیتوانم از آینده مطمئن باشم، اما این را میدانم که برای بیشتر شرکتها گام اول اساسی و مهم این است که متوجه تغییرات کوچک شده و آنها را درک کنند چون این تغییرات میتوانند نشاندهنده چالشهای بزرگتری در آینده باشند.
مراقب علائم هشداردهنده باشید
چطور باید این کار را کرد؟ اولا، باید مراقب هشدارها در دنیای واقعی بود. شرکتها و سازمانهایی که انتظار بیثباتی و عدم اطمینان دارند شکستهای کوچک را ردگیری میکنند و روی دانش محلی در خط مقدم تکیه میکنند تا هوشیاری و مقاومت موقعیتی ایجاد کنند که به آنها اجازه میدهد رویدادهای فاجعهآمیز را پیشبینی کرده و جلوی آنها را بگیرند. دوما، با استفاده از دانش تخصصی. به حرف کسانی که در حوزههای خاص متخصص هستند گوش کنید، کسانی که در این زمینه کار میکنند و شهروندان محلی، این کار برای مدیرانی که دور از یخچالهای طبیعی و مناطق سیلزده هستند یا از سایر گرایشات سیستمی مانند درگیری ژئوپلیتیک که ممکن است مشخصا ارتباطی با کسب و کار آنها نداشته باشد، دور هستند هم ضروری است.
در یکی از گزارشهای اخیر مجمع جهانی اقتصاد به این نکته اشاره شده است که شاید ساده بهنظر برسد، اما «انسانها اغلب نمیتوانند تغییرات کوچکی را که میتوانند نشاندهنده چالشهای بزرگ در آینده باشند، مشاهده کنند». برخی از دلایل این مساله عبارتند از اینکه سازمانها طرز فکری متمرکز بر شرکت دارند و جزئیات پیرامون خود را نمیبینند یا بیش از حد برای پیشبینی ریسکها روی تجربیات گذشته تمرکز میکنند. به عنوان موسس استارتآپ Arctic Basecamp، که پلتفرمی برای ارتباطات علمی است و هدف آن «صحبت علمی با قدرتهاست» تا درباره شرایط اقلیمی اقدامی صورت گیرد، کاملا مطمئن هستم که وقتی یک ریسک بسیار دور از انتظار در نظر گرفته میشود، کمتر به آن توجه خواهیم کرد. امسال شاهد آتشسوزی مناطق وسیعی از سیبری بودیم، این مساله موجب انتشار کربن زیادی شد، به همان اندازهای که کشور صنعتی آلمان در یک سال تولید میکند. این آتشسوزی در یکی از دورافتادهترین مناطق روی زمین، نشان داد که تغییرات اقلیمی غیرقابل تغییر چطور عمل میکنند و کسب و کارها و جوامعی که بسیار دور از مناطق قطبی هستند هم اثرات اقتصادی آن را حس خواهند کرد.
اندازهگیری ریسکهای جهانی
بنابراین بهترین کاری که میتوانیم برای شناسایی ریسکهای جهانی انجام دهیم چیست؟ در سوئیس، اپراتور الکتریکی سوئیسگرید یک برنامه به نام RiskTalk دارد و دارای تیمی است که کمک میکند تمام کارمندان مشکلاتی را که سبب ایجاد ریسک برای استراتژی، عملیات یا ایمنی سازمان میشود، گزارش کنند. و در بخش بیمه، انجمن CRO یک کنسرسیوم از مدیران ارشد ریسک از شرکتهای بزرگ چندملیتی است که نوآوریهای نوظهور درباره ریسک را مورد هدایت قرار میدهد و دیدگاهها را جمعآوری کرده و آنها را توسعه میدهد و تبدیل به ریسکهای جدید، در حال رشد یا موجود میکند و ایدههای خود را با صنایع گستردهتر به اشتراک میگذارد. اما حتی زمانی که بهترین اقدامات ممکن را دنبال میکنید هم با موانع و چالشهایی برای شناسایی ریسکهایی مواجه میشوید که ممکن است در طرف مقابل پیشرفتهای انسانی مشاهده شوند. به دست آوردن دانشی وسیع در زمینه علوم اقلیمی، فناوریهای جدید، ویروسشناسی و تغییر در جوامع ساده نیست. در زمینه آب و هوا، به چیزهایی نیاز داریم که به ما برای جمعآوری و تصفیه اطلاعات از گروههایی که ممکن است به صورت منظم با آنها ارتباط نداشته باشیم کمک کند، مانند: دانشمندان، مدیران عامل، مقامات دولتی، اعضای جوامع بومی و شهروندان محلی. سپس باید این دادهها را در اختیار مدیران کسب و کارها و شهرداریها قرار دهیم تا بتوانند از آنها اطلاعات لازم را استخراج کرده و اقدام کنند. یکی از راهها میتواند این باشد که داشبوردی برای ریسکهای جهانی تهیه کنیم که شامل دادههای به روز شفاف در زمان حال و گرایشات بلندمدت باشند که توسط تحلیلگران ریسک تامین میشوند. این کار میتواند تمام ریسکهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی را در بر بگیرد و تحلیلهایی در اختیار ما قرار دهد که این ریسکها را خلاصه و اولویتبندی کند. هیاتمدیره و مدیران ارشد باید این موضوع را از سایر جنبهها مورد بررسی قرار دهند. ریسکهای بزرگ در حال ظهور هستند و ابزارهای موجود ما برای مدیریت ریسک، ایجاد فرضیه درباره پایداری نسبی با نوعی نوسانات رقابتی، دیگر نمیتوانند برای شناسایی این ریسکها مناسب باشند. دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش تغییرات اقلیمی را «آژیر قرمز برای بشریت» مینامد اما این تنها آژیر قرمز نیست. بیماریهای عفونی جدید، از دست رفتن تنوعزیستی و عدم پایداری ژئوپلیتیک همه نشاندهنده این موضوع هستند که بحران به سطحی سیستمی رسیده است. برای هدایت این آبهای طغیانگر، باید همه با هم همکاری کنند و بخشهای مختلف جامعه باید مشارکت کنند تا بتوانیم فراتر از شرکتها عمل کنیم و به سمت سیستمی حرکت کنیم که ریسکهای اجتماعی و اکولوژیک را در نظر میگیرد.