خارج شدن از گردونه رقابت با قیمتهای بسیار پایین و خدمات متنوع رقبا
داستان شکست استارتآپ نیروانیکس
نیروانیکس (Nirvanix) با نام استریملود بهدست استیو ایورسون در سندیگو؛ کالیفرنیا متولد شد و یکی از نخستین سرویسهای ذخیرهسازی اینترنتی بود. محصول اصلی شرکت با عنوان مدیامکس(MediaMax) در سال ۲۰۰۷ از آن جدا شده و با تغییر نام خود، تبدیل به نیروانیکس شد.
دیری نپایید که در اوت ۲۰۰۸ شرکت با سقوط بزرگی مواجه شد؛ سقوطی که منجر به از دست رفتن دادههای ۲۰ هزار کاربری شد که در ازای حفظ اطلاعات خود، هزینهای پرداخت کرده بودند. نیروانیکس با انکار مسوولیت خود در این ماجرا، تقصیر را بر گردن شرکت تابعه خود یعنی لینکآپ (linkup)انداخت که مسوول میزبانی برنامه و پایگاه داده بوده است.
در نهایت با ادامه روند نزولی شرکت، ۱۶سپتامبر ۲۰۱۳، نیروانیکس با اعلام پایاندادن به فعالیتهای خود، به کاربران هشدار داد که تا ۳۰ سپتامبر فرصت دارند دادههای خود را از این سرویس خارج کنند. ۲۸ سپتامبر این هشدار تحقق یافته و وبسایت شرکت غیرفعال شد. البته تیم آیبیام به کاربران در انتقال دادههایشان از زیرساختهای نیروانیکس کمک میکرد. اوایل اکتبر ۲۰۱۳، شرکت ورشکستگی خود را اعلام کرد.
نیروانیکس از یک تیم مدیریتی بسیار باتجربه و قوی و پشتیبانی صنایعی صاحبنام برخوردار بود و پایگاه مشتریان نسبتا بزرگی داشت که سازمانهای معتبری در حوزه اقتصاد، سلامت، رسانه، و آموزش را دربر میگرفت. سوال اینجاست که چرا چنین استارتآپی شکست خورد؟
مدل تجاری نیروانیکس مبتنی برارائه فضای ذخیرهسازی براساس قیمتی مشخص به ازای هر گیگابایت بود، این قیمت مشخص کار مشتریان را ساده میکرد، اما در بازاری که این شرکت مجبور بود با غولهایی مثل آمازون و مایکروسافت رقابت کند که مدام قیمتها را در رقابت با یکدیگر کاهش میدادند، ارزش متمایزی برای او ایجاد نمیکرد.
علاوه بر این، تنها سرویسی که نیروانیکس ارائه میداد، فضای ذخیرهسازی بود، درحالیکه رقیبی مثل آمازون، برنامهها و خدمات دیگری را به فضای ذخیرهسازی خود الصاق میکرد. به همین خاطر نیروانیکس نتوانست به عنوان یک تامینکننده خدمات زیرساختی به رقابت در بازار بپردازد.
از سوی دیگر، شرکت هیچگاه جزئیات معماری زیرساختهای خود را افشا نمیکرد و گمان میرفت که از لحاظ نرمافزاری پایگاه نسبتا کوچکی داشته و اصولا آیپی واقعی نداشته باشد. به علاوه، نیروانیکس در مورد جنبههای مهم سرویس خود و برآورده کردن نیازهای خیل عظیم مشتریانش، به شرکایش مثل پانزورا(panzura) متکی بود. البته شرکت، نوآوریها و تواناییهای خود را داشت، اما نه به اندازه کافی.
داستان شکست استارتآپ کویل
کویل (Cuil) یک موتور جستوجوی مخفی بود که ادعا میکرد میتواند صفحات وب را به مراتب سریعتر و ارزانتر از گوگل نمایش دهد و به سرمایهگذاران بالقوه خود گفته بود که هزینههای نمایهسازی آنها، براساس معماریهای جدید جستوجو و شیوههای ارتباطی، یک دهم گوگل خواهد بود. کویل از جهاتی قطب مخالف پاورست (powerset) بود که هزینههای نمایهسازی سنگینی داشت، چراکه تحلیل بافتی عمیقی روی هر جمله در تمام صفحات وب انجام میداد. از اینرو، هزینههای نمایهسازی آن برای هر صفحه، بسیار بیشتر از گوگل میشد.
کویل توسط متخصصان جستوجوی بسیار معتبری راهاندازی شده بود. تیم موسس آن را زن و شوهری به نام تام کاستلو و آنا پترسون تشکیل میدادند. آنها قبلا متخصص جستوجوی گوگل بودند. از سوی دیگر، کاستلو، موسس زیفت (xift)هم بود. در نهایت هم، بهرغم مذاکره با سرمایهگذاران خطرپذیر، همین زوج خود ۵ میلیون دلار در شرکت سرمایهگذاری کردند. البته در ادامه ۳۳ میلیون دلار از شرکتهایی مثل گری لاک (Greylock)دریافت کردند. طبق سیاست حریم خصوصی شرکت، فعالیت جستوجوی کاربران یا آدرسهای آیپی آنها برخلاف دیگر موتورهای جستوجو، ذخیره نخواهد شد.
فراز و فرود سریع کویل
موتور جستوجوی کویل در سال ۲۰۰۸ رسما رونمایی شد. ۱۹ دسامبر همان سال، بیزینس ویک این شرکت را یکی از موفقترین استارتآپهای آمریکا از لحاظ درآمدزایی دانست. اما شرکت در عمل به وعدهها و جلب اعتماد مشتریان، عملکرد موفقیتآمیزی نداشت. از یکطرف تفاوت خاصی از جانب کاربران دیده نمیشد و آنان همچنان استفاده از گوگل را ترجیح میدادند، و از طرف دیگر طراحی پیچیده صفحه نمایش نتایج جستوجو، نتایج نامربوط و اشتباه، نمایه قدیمی و کند بودن پاسخگویی منجر به رویگردان شدن کاربران از این سایت و افت ترافیک آن شد. بهگونهایکه ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸، تعداد بازدیدکنندگان از ۲/ ۰ درصد کاربران جهان به ۰۲/ ۰ درصد افت کرده و این سایت مقام ۵۳۴۰ را از لحاظ ترافیک دریافت کرد. اما اوضاع از این هم بدتر شد و ۱۳ اکتبر، این تعداد به ۰۰۵/ ۰ درصد سقوط کرد و سایت کویل را از لحاظ ترافیک در مقام ۲۱۹۶۰ قرار داد.
به گزارش مجله پیسی، صبح ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۰، خبر سقوط کویل به کارکنان آن داده شد و ۵ ساعت بعد سرورهای شرکت از دسترس خارج شدند. کویل بدون پرداخت حقوق کارکنان، با آنها قطع همکاری کرد. ظاهرا همان هفته داراییهای شرکت به گوگل فروخته شده بود. آنا پترسون با بازگشت به گوگل، در بخش موتور جستوجو دوباره مشغول به کار شد.
شکست و سقوط کویل درسی است برای استارتآپها تا به یاد داشته باشند که برای موفقیت در دنیای وب امروز، بسیار بیشتر از یک فناوری خوب موردنیاز است.