برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
مدیریت در دنیای تمام دیجیتال
بخش اول
امروزه کمتر مدیری را میتوان در جهان یافت که نسبت به دیجیتالی شدن کسبوکار بیتفاوت باشد یا اینکه با آن مخالفت کند. امروزه تقریبا تمام مدیران و رهبران شرکتها و سازمانها در مورد مزایای پرشمار دیجیتالی شدن همه چیز اتفاق نظر دارند و از آن استقبال میکنند البته آنها این واقعیت تلخ را نیز باید مد نظر قرار دهند که اکثر قریب به اتفاق نومدیران امروز فاقد طرح و برنامه ذهنی منسجمی در ارتباط با بهرهگیری از تکنولوژیهای دیجیتالی هستند و شرکتهای تحت رهبری آنها از نبود استراتژیهای مناسب و کاربردی در این زمینه رنج میبرند. البته این مدیران از وجود این مشکل و کمبود آگاهند اما با کمال تعجب شاهدیم که اقدام خاصی در این رابطه انجام نمیدهند؛ چراکه مطالب و مقالات چندانی در این زمینه وجود ندارد که مورد استفاده مدیران قرار گیرد. برای حل این معضل و کمبود موسسه مکنزی اقدام به اجرای تحقیقی جامع و گسترده از مدیران در مورد چگونگی برخورد آنها با دیجیتالی شدن کسبوکار در صنایع مختلف کرده است که به جمعآوری نتایج جالبی منتهی شده است که در ادامه به مهمترین آنها اشاره خواهد شد:
*دیجیتالی شدن صنایع و کسبوکار دارای پیامدهای منفی شدیدی برای شرکتهای قدیمی و سنتی و شناسنامهداری بوده است و آنها در حال باختن بازی در مقابل تازهواردان دیجیتالی و مجازی هستند.
*در دنیای دیجیتالی امروز برد با شرکتهایی است که از استراتژیهای دیجیتالی هجومی استفاده میکنند. این استراتژیها در دامنهای وسیع و بهصورت کاملا هدفمند و منطبق با جدیدترین پیشرفتهای تکنولوژیک در حوزه دیجیتال و هوش مصنوعی صورت میپذیرد و آن شرکتی که گستره وسیعتری را در این زمینه پوشش دهد به سود بیشتری دست خواهد یافت و بهطور کامل از مزایای دیجیتالی شدن حقیقی بهرهمند خواهد شد.
*تحقیقات نشان داده که شرکتهای مشتاق بهرهگیری از مزایای دنیای کسبوکار تمام دیجیتالی باید به دو بعد از استراتژیهای خود در ارتباط با کسبوکار تمام دیجیتال توجه کنند: اول اینکه بیشتر از آنکه بر حفظ مشتریان کنونی خود تمرکز کنند باید به دنبال تدوین استراتژیهای مبتنیبر جذب مشتریان جدید باشند و دوم اینکه تمرکزشان را بر یافتن راههایی جدید برای ورود به بازارهای جدید با کمک تکنولوژیهای دیجیتالی قرار دهند نه اینکه فقط به حفظ و گسترش بازارهای کنونی و موجود بیندیشند.
تحقیقات موسسه مکنزی نشان داده تنها در ۱۶ درصد شرکتهای مورد بررسی توسط محققان این موسسه یک استراتژی جامع و کاربردی در حوزه مدیریت دیجیتالی و برخورد با دنیای کسبوکار دیجیتالی وجود دارد و از بین همین ۱۶ درصد نیز فقط یکسوم آنها بر شناسایی و اجرای راههای جدید نفوذ در بخشها و بازارهای جدید و تولید محصولات و خدمات جدید با کمک تکنولوژیهای دیجیتالی احاطه دارند و اقداماتی را در اینباره صورت دادهاند.
برای شروع دیجیتالی شدن خیلی زود دیر میشود
دیجیتالی شدن یک مفهوم چندوجهی است که میتوان آن را در قالب تحولاتی چون اتوماسیون در زنجیره تامین، شکلگیری کانالهای جدید توزیع و بازاریابی، روشهای نوین مشارکت مشتریان و تغییر استراتژیک از پیشنهادهای محصولمحور بر پیشنهادهای سرویسمحور تعریف کرد. بر اساس پیشبینی کارشناسان و صاحبنظران، ظرف سالهای آینده نزدیک به نیمی از درآمد شرکتها در سطح جهان از طریق رویکردها و روشهای دیجیتالی کسب خواهد شد. با این همه رسیدن به ایدهآلهایی مانند شرکت تمام دیجیتال که تکنولوژیهای نوین دیجیتالی در تمام تار و پود آن تنیده شده باشند و نقش محوری در آنها داشته باشند امری است که به سختی اتفاق میافتد و نیازمند بسترسازی گستردهای از سوی مدیریت خواهد بود.
یکی از دلایل اصلی کند بودن فرآیند دیجیتالی شدن واقعی شرکتها و سازمانها در این دلیل ساده نهفته است که اغلب رهبران و مدیران جهان به اشتباه فکر میکنند که هنوز برای این کار وقت دارند و نیازی به تعجیل و تسریع فرآیند تمام دیجیتالی شدن وجود ندارد اما آنها از این مساله غافل هستند که سرعت پیشرفتها در دنیای تکنولوژیهای دیجیتالی و هوش مصنوعی تا به آن حد بالا و غیرقابل پیشبینی است که زنگ خطر را مدتهاست برای مدیران و رهبران سنتگرا یا کسانی که در توهم مدیریت بر سازمانهای دیجیتالی به سر میبرند نواخته است. آنها از این واقعیت نیز بیاطلاعند که شرکتهای نوظهور و تازهنفسی در راه هستند که به جدیدترین تکنولوژیهای دیجیتالی مسلح هستند و بهدلیل نبود چارچوبهای سنتی پیشین در مورد آنها به معنی واقعی کلمه «تمام دیجیتال» هستند و کاملا دیجیتالی و هوشمند عمل میکنند. این رقبای نوپا و خلاق به اندازهای چابک و سریع هستند که غفلت از وجود آنها میتواند به واگذار کردن بازارها، مشتریان و مصرفکنندگان منتهی شود.
تجدید ساختار و دل کندن از روشها و استراتژیهای پیشین از جمله محدودیتهایی است که شرکتهای قدیمی و سنتی با آن دست به گریبان هستند و همین مساله موجب کندی و در نتیجه ناتوانی آنها در میدان پررقابت کسبوکار در عصر دیجیتالی امروز و فردا میشود در حالی که استارتآپها با این مشکلات روبهرو نیستند و به نحو بهتری میتوانند نسبت به تغییر و تحولات آینده واکنش نشان دهند. بیدلیل نیست که شرکتهای نوظهور در دنیای صنعت و تولید و خدمات که تنها ۱۷ درصد درآمد جهانی را به خود اختصاص دادهاند در حوزه کسب درآمدهای دیجیتالی بیرقیب هستند و نزدیک به ۵۰ درصد درآمدهای کسبشده از طریق کانالهای دیجیتالی را به خود اختصاص دادهاند و در این زمینه دست بالا را دارند. بهعنوان مثال در بخش مخابرات و ارتباطات، بیش از ۵۶ درصد از سهم دیجیتالی بازارهای جهانی به شرکتهای تازهوارد و استارتآپهای مخابراتی اختصاص پیدا کرده است. این درصد در مورد بخش مالی نیز حدودا در همین حد است (چیزی نزدیک به ۵۰ درصد خدمات مالی و بانکی از طریق کانالهای دیجیتالی به فینتکها و استارتآپهای بانکی و مالی اختصاص دارد). (ادامه دارد)
alavitarjomeh@chmail.com