ایدههای واضح و روشن کمتر از ایدههای نو ریسکپذیر هستند
ایدههای متعارف کمتر از ایدههای رادیکال که بیشتر آنها ممکن است از مسیر اصلی منحرف شوند، ریسکپذیر هستند. مایکل دل، نیز پیشرفتهای انقلابی محصولات به نفع پیشرفتهای تدریجی را رد کرده است؛ چرا که معتقد است پیشرفتهای انقلابی مستلزم ریسکهای به مراتب بزرگتری هستند.هنری مینتزبرگ، استاد مدیریت، پیشنهاد میکند که یک ایده نو نیاز به سرمایهگذاری بزرگتری از زمان، انرژی، پول برای ایجاد سازمانی دارد که برای انجام ماموریت خود به اندازه کافی پیچیده باشد؛ به اینها مهارتهای مدیریتی استثنایی برای جذب و توازن علایق سرمایهگذاران، عرضهکنندگان، مشتریان و کارمندان را نیز اضافه کنید. اما پیگیری چنین استراتژی بهطور باورنکردنی ریسکپذیر است. علاوهبر این، فروشندگان، وامدهندگان و مشتریان اغلب در برابر تغییر مقاومت میکنند؛ بنابراین سرمایهگذاری بسیار قابلتوجهتری برای وادار کردن مشتریان به امتحان کردن یک ایده بدیع نیاز است. استفاده از منابع بیشتر برای چنین کاری به معنای قرار گرفتن در معرض ریسکهای بالاتری است. در جریان حباب داتکام شاهد بودیم که فعالیتهای اقتصادی نمایان شد که شوق آنها به فعالیتهای خاص بیشتر از شایستگی و صلاحیت آنها بود. کاسجا لیندر، یکی از موسسان Boo.com، ادعا داشت که این خردهفروش آنلاین پوشاک، روش خرید کردن را متحول خواهد کرد. این برنامه برای ارائه خدمات در هفت زبان و هشت ارز رایج متفاوت بود؛ اتاق پرو مجازی که در آن خریداران بتوانند انتخابهای خود را امتحان کنند از جمله این خدمات به شمار میرفت. آنها برای دستیابی به اهداف بلندشان نیاز به وبسایت و راهنمای کامپیوتری داشتند که ویژگیهای تعاملی پیچیده را نشان دهند؛ چیزی که تیم تکنولوژی آنها به سرعت، ایجاد آن را اگر نه غیرممکن اما دشوار یافت. پس از صرف ۱۸۵ میلیون دلار در ۱۸ ماه، این شرکت اعلام ورشکستگی کرد.
استدلال مینتزبرگ این است که بهجای جستوجوی چیزهای غیرمتعارف، میتوانید موقعیتهای بسیار سودآور با ایدههای نسبتا ساده پیدا کنید. مایکل دل، در مورد فعالیت اقتصادی خود میگوید «من این کسبوکار را با یک سوال ساده شروع کردم: چگونه میتوانیم فرآیند خرید یک کامپیوتر را بهتر کنیم؟ پاسخ این بود: کامپیوترها را مستقیما به مشتریان نهایی بفروشید. تفاوت بین هزینه و قیمت کالای خردهفروشی را حذف کنید و این مقدار را به مشتریان بدهید.»
حتی مسیرهای رفته شده هم شگفتیهای خود را دارند
جان راکفلر، سرمایهدار معروف آمریکایی میگوید «اگر میخواهید موفق شوید باید بهجای قدم برداشتن در راههای رفته، مسیرهای جدیدی را امتحان کنید.» ما معتقدیم که هنوز ایدههای بسیار خوب و مدلهای جدید کسبوکار در صنایع قدیمی وجود دارند. سرمایهدار نابغه، وارن بافت، شانس خود را روی صنایع، شرکتها یا سایر سرمایهگذاریهایی امتحان کرده است که بقیه بازار توجه به آن را دشوار میدیدند.
دلیل اصلی برای اینکه در مسیرهای پیموده شده به دنبال فرصت میگردیم این است که شانس موفقیت نسبت به زمانی که وارد حوزهای میشویم که در آن کارآفرین آن حوزه دانش یا تجربه اندکی دارد، بهطور قابلتوجهی بزرگتر است. بافت از سرمایهگذاری در صنایع با تکنولوژی بالا اجتناب میکند چرا که احساس میکند این نوع شرکتها برای او قابلدرک نیستند.کسبوکار رستورانداری شاید یکی از قدیمیترین صنایع باشد، اما همیشه طبقه جدیدی وجود دارد که پتانسیل قابلتوجهی برای رشد خواهد داشت. موفقیتهای گذشته مانند رستورانهای drive-in ۱ و فستفود سالم میشد. در دهه ۱۹۹۰ خوراک ایتالیایی در ژاپن به شدت محبوبیت یافته بود. در آمریکا، غذاهای آسیایی سریع، تازه و ارزان، زیرمجموعهای از بازار رو به رشد به نام « fast casual ۲ » بهشدت محبوب شده بودند.
گاهی همه آنچه مورد نیاز است، چرخش کوچکی برای جداسازی یک کسبوکار از سایر کسبوکارهاست. زمانی که بابویان، تقاضایی از یکی از پرسنل خود دریافت کرد تا چیزی بیش از تنها یک همبرگر ساده درست کند، یک رستوران کوچک تقریبا موفق در کالیفرنیا داشت. ویان یک ساندویچ دولایه تهیه کرد که به شدت محبوب شد، به طوری که او پس از آن رستوران کوچک خود را Bob’s Home of the Big Boy نام نهاد و اندکی پس از آن او یک زنجیره غذایی را گسترش داد. ماسایوکی اوکانو زمانی که در کارخانه قدیمی قالبزنی آهن پدرش کار میکرد متوجه شد که از پرس کردن آهنها پول بیشتری نسبت به قالبزنی به دست میآید. ولی پدر اوکانو نگران بود که اگر پسرش وارد کسبوکار پرسینگ شود رابطه خود با مشتریهایش آسیب میبیند. راهکار اوکانو راهاندازی یک مغازه بود که فقط سفارشاتی را قبول کند که دیگران به دلیل مشکلات تکنولوژیکی قادر به انجامش نبودند. آن چالشها کاملا مناسب با استعدادهای اوکانو بود و خیلی زود انبوهی از سفارشها به سمت او آمد. فروشگاه دنکیشوت در توکیو، با پیروی از یک استراتژی معمول با اندکی انحراف، شاهد رشد استثنایی بوده است؛ چیزی که به آن «نمایش فشرده» میگوییم. کالاها به طور آشفته و بینظم از زمین تا سقف چیده میشوند تا «روحیه گنجیابی» افراد را تقویت کنند. هدف این برنامه این است که به خریداران خود این پیام را بدهد که با هر قدم ممکن است از چیزی چشمپوشی کرده باشند، بنابراین هر بار که برمیگردند، ممکن است چیز جدیدی را کشف کنند.
پینوشت:
۱. drive in restaurant رستورانی است که در آن یک نفر بدون اینکه مجبور باشد از وسیله نقلیه خود پیاده شود، پذیرایی میشود.
۲. فستکژوال نوعی رستوران است و نخست در ایالات متحده آمریکا بنیان نهاده شد، این نوع رستوران ارائهدهنده سرویس کامل سر میز نیست اما متعهد به ارائه غذا با بالاترین کیفیت، تهیه شده از محصولات تازه بهصورت روزانه و در حضور مشتری است.
ارسال نظر