چگونه دیجیتالی شدن، مسیر مشاغل را دگرگون میکند؟
تاریک و روشن سونامی دیجیتال
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
این روزها، زمانی که مهاجران به یک کمپ پناهجویان میرسند، یکی از نخستین چیزهایی که جستوجو میکنند، امکان دسترسی به وایفای و برق برای شارژ کردن تلفنهای همراه خود است. گوشی هوشمند آنها مانند غذا و آب بهعنوان منبعی برای بقا دیده میشود؛ یک یادآوری روشن از این حقیقت که ما در دنیای دیجیتال کاملا غرق شدهایم. امروزه حدود ۵۰ درصد ساکنان کره زمین به اینترنت وصل هستند که برای اکثر آنها امکان این دسترسی از طریق تلفنهای همراهشان فراهم است (بهعنوان مثال اینترنت موبایل) که در حقیقت باید آنها را HC یا کامپیوترهای دستی نامید.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
این روزها، زمانی که مهاجران به یک کمپ پناهجویان میرسند، یکی از نخستین چیزهایی که جستوجو میکنند، امکان دسترسی به وایفای و برق برای شارژ کردن تلفنهای همراه خود است. گوشی هوشمند آنها مانند غذا و آب بهعنوان منبعی برای بقا دیده میشود؛ یک یادآوری روشن از این حقیقت که ما در دنیای دیجیتال کاملا غرق شدهایم. امروزه حدود ۵۰ درصد ساکنان کره زمین به اینترنت وصل هستند که برای اکثر آنها امکان این دسترسی از طریق تلفنهای همراهشان فراهم است (بهعنوان مثال اینترنت موبایل) که در حقیقت باید آنها را HC یا کامپیوترهای دستی نامید. به این معنی که نرخهای رشد در این صنعت بهطور جدی شروع به کاهش خواهد کرد.
این امر به ما میگوید که چرا این صنعت بسیار سخت برای مرحله جدیدی رقابت میکند که بعد از سال ۲۰۲۰ به مراتب دیجیتالیتر نیز خواهد شد. در آن زمان انتظار میرود اینترنت ۵G با توانایی انتقال میزان انبوهی از دادهها (تقریبا ۱۰۰ برابر اینترنت ۴G امروز) آغاز بهکار کند. به علاوه، شاهد رشد اشیای متصل به اینترنت خواهیم بود که به اصطلاح به آن اینترنت اشیا یا IoT گفته میشود. بنابراین وارد مرحله جدیدی شدهایم و اثر تکنولوژی در هر جنبه از فعالیت بشر در حال نمایان شدن است.برخی پیشبینیها میگویند که تا سال ۲۰۲۵، بیش از صد میلیون شیء در سراسر جهان به اینترنت متصل خواهند شد. این تحقیق میگوید: انتظار میرود در سال ۲۰۲۱ حجم کسبوکار بین ۱۰۰ میلیارد دلار تا ۱۳۰ میلیارد دلار باشد. اما این نوستالژی که «در گذشته همه چیز بهتر بود» به ما این اجازه را میدهد تا به تاریک و روشنهای این «جهان دیجیتال جدید» نگاهی بیندازیم.
بهداشت و درمان دیجیتال
ابزارهای دیجیتال فرصتهای فوقالعادهای برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی با هزینه معقول ارائه میدهند. ورای مزایای معمول روباتهای جراحی به کمک رایانه، پزشکی از راه دور (telemedicine) و ابزارهایی برای تشخیص، ارتباطات دیجیتال بیشتر در بیمارستانها مورد استفاده قرار میگیرد تا کارآیی و بهرهوری را بهبود ببخشند. بهعنوان مثال چشمانداز وسیعی برای نگهداری جمعیت سالخورده در منزل وجود دارد که قطعا در مقایسه با خانههای سالمندان گزینه بهتری است. این امر شامل حسگرهای غیرتهاجمی(sensors non-invasive) و روباتهای کاربرپسند میشود و این اطمینان را ایجاد میکند که افراد مسنتر بین جمعیتهای متنوع زندگی میکنند؛ بهعنوان مثال بعد از مدرسه به دانشآموزان کمک میکنند و برای آنها کتاب داستان میخوانند یا به تلفنهای ضروری پاسخ میدهند. سرمایهگذاریهای وسیع باید برای تطبیق خانهها به این نوع بهداشت و درمان و نیازهای انسانی شهروندان مسنتر صورت پذیرد. بخشی از منابع وسیع مالی شرکتهای خصوصی بهداشت و درمان باید برای این هدف تجهیز شود. ما باید از پیشرفتهای موشکافانه در هند الگوبرداری کنیم؛ جایی که برای مثال یک عمل آب مروارید با هزینهای ۵۰۰ برابر کمتر از آمریکا انجام میشود. هنوز در حوزه بهداشت و سلامت، در ارتباط با بهرهوری، ICTs (فناوریهای اطلاعات و ارتباطات) همیشه اثر مثبتی ندارند. بهعنوان مثال، افراد حرفهای که بسیار خوب آموزش دیدهاند اغلب زمان بسیار زیادی را روی وظایف کماهمیتتر ICTمحور مانند اسکن کردن مدارک پزشکی میگذارند. اکثر تجهیزات پزشکی شگفتانگیز چه در بدن بیماران کار گذاشته شوند یا نه، میتوانند با کنترل از سوی یک شخص ثالث و با استفاده از بلوتوث این بیماران را به کشتن دهند. تاکنون تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی محافظت بسیار اندکی برای چنین خطای بدنی کشندهای ارائه دادهاند. آنها هرگز به این موضوع فکر نکردهاند یا به این نتیجه رسیدهاند که این هزینه با این ریسک قابلتوجیه نیست. در واقع، تصور ناممکنها آسان نیست.
اتومبیل متصل به اینترنت
از حوزه بهداشت و درمان به حوزه حملونقل میرویم. در حال حاضر سرمایهگذاری عظیمی حول «ماشینهای متصل به اینترنت» وجود دارد که به «اتومبیلهای بدون راننده» مشهور هستند. دلیل این سرمایهگذاری علایق دیرین مصرفکنندگان به «اتومبیل» است. اتومبیلهای دیجیتال بر چندین دستاورد هدفگذاری شدهاند.اول کاهش شمار قربانیان؛ هر سال بیش از یک میلیون نفر در تصادفات کشته میشوند. کشورهای معینی مانند فرانسه با مجموعه ثابت و منسجمی از اقدامات موفق به کاهش شمار قربانیان تصادفات شدهاند؛ اما خودروی دیجیتال گامی فراتر به سوی بهبود این حوزه برمیدارد. گرچه با توجه به شکستهای اخیر، خودروهای بدون راننده پیش از سال ۲۰۲۵ در جادههای ما وجود نخواهند داشت. دوم، ترافیک جادهای افزایش مییابد که جادههای موجود میتوانند آن را کنترل کنند؛ (گفته میشود این افزایش از ۲۰ تا ۳۰ درصد است). سوم این خودرو به فضایی برای کار و تفریح تبدیل میشود. در آخر اینکه، اتومبیلهای بدون راننده استقلال فرد معلول را بالا میبرد.
اما یک مساله باقی میماند: بیمه. در مورد تصادف ماشین، مسوولیت آن دیگر به عهده راننده نیست؛ پس چه کسی یا چه چیزی مسوول آن خواهد بود؟ سنسورها، سختافزار، نرمافزار یا زیرساختهای جادهای؟ به نظر میرسد بحثهای داغی بین کارشناسان صورت بگیرد. بدیهی است که اثر بزرگ اقتصادی آن این خواهد بود که اتومبیلها اجاره و به اشتراک گذاشته خواهند شد و شمار خودروهایی که سالانه فروخته میشوند را به شدت کاهش خواهند داد: خبری بد برای سازندگان خودرو و خبری خوب برای دوستداران محیطزیست.
انسانها و حوزه دیجیتال
در سطح فردی، اینترنت موبایل احتمالات چشمگیری را ارائه میدهد که با ظهور اینترنت ۵G به مراتب بالاتر خواهد رفت. گاهی این احساس به انسان منتقل میشود که جهان مانند یک باجه تلفن شده است. گرچه این برای برخی خانوادهها نوعی نعمت محسوب میشود؛ چرا که اعضای مختلف آن را که از نظر جغرافیایی پراکنده هستند به یکدیگر وصل میکند و دامنه وسیعی برای آموزش و یادگیری آنلاین ارائه میدهد. و برای این کار شمار رو به رشد و گوناگونی از اپلیکیشنها را معرفی میکند.
چین کشوری است که در این حوزه پیشرو محسوب میشود: امروزه، بیش از ۴۰۰ میلیون چینی از گوشیهای هوشمند برای اکثر پرداختهای خود استفاده میکنند. موسسات مالی پول دیجیتالی را ترجیح میدهند؛ چرا که تراکنشهای آن ارزانتر است. گرچه امیدوار هستیم که این پول فیزیکی ناپدید نخواهد شد؛ چرا که ارتباط واقعی و محسوس بین افراد شکل میدهد. مارشال مکلوهان یک بار گفته بود: «رسانه خود پیام است.» او بر تاثیر متقابل انسانها و ابزارها پافشاری میکرد. رسانههای اجتماعی هم تلفیقی از بهترین و بدترین هستند و راهی به شدت کاربردوستانه برای ارتباط افراد به حساب میآیند. اما از سویی دیگر تنشهایی بین افراد نیز ایجاد میکند. گاهی رسانههای اجتماعی ناسزاگویی را تشویق میکنند؛ نه بحث و مناظره را. در این رابطه، فیسبوک برای جامعه ما یک سرطان واقعی است.
جنبه تاریک دیگر جهان دیجیتال، اعتیاد به وسایل دیجیتال است. در گذشته، ما این مشکل را با تلویزیون داشتیم که مکالمات شبانگاهی افراد خانواده را در شهرهای کوچک نابود کرد. اکنون مردم کمتر تلویزیون نگاه میکنند؛ اما بیشتر به وسایل دیجیتالی کوچک خود وابسته شدهاند. برای کودکان چنین اعتیادی (مثلا به بازیهای آنلاین) از سوی بسیاری تقبیح میشود. ظاهرا اکثر کارمندان شرکت اپل به شدت زمانی را که کودکانشان برای وسایل دیجیتال کوچک صرف میکنند، محدود میکنند. مساله بعدی محتوای چیزی است که کودکان میبینند؛ همه ما به قدرت تصاویر آگاهیم. خانوادهها مسوولیت بالایی برای کنترل آنچه کودکانشان میبینند و میشنوند دارند. در سطح شرکتی، انقلاب دیجیتال مزایای قابلتوجهی برای مدیریت کارآتر سهام، تولید و توزیع ارائه میدهد.
شرکتها در حال انطباق خود با عصر دیجیتال هستند
شرکتهای موجود باید برای تطبیق با این واقعیت جدید خود را دگرگون کنند. بهعنوان مثال، شرکتهای شیمیایی باید بیاموزند تا روی این پیشرفتها سرمایهگذاری کنند. برای دستیابی به این هدف، فعالیت آنها در تحقیق و توسعه R&D باید دیجیتالی شود که کار کمی نیست. شرکتهای فعال در صنعت اتومبیل در ارتباطات ماشین به ماشین (machine-to-machine) بیشترین پیشرفت را داشتهاند؛ و در بین آنها ژاپنیها بسیار پیشرو هستند. کارخانههای تولید چندمنظوره که از روباتها استفاده میکنند بسیار قریبالوقوع به نظر میآیند. اینکه فکر کنیم گوشیهای هوشمند کل دنیا تنها در کارخانههای پیچیده آسیایی تولید میشوند (به طور خاص، شرکت تایوانیFoxconn) و «غرب» دیگر قابلیت این کار را ندارد، متناقضنما است. از سوی دیگر، شرکتهای جدید ظاهر میشوند و رشد میکنند تا ابزارهای دیجیتال را تقویت کنند و خدمات جدیدی ارائه دهند، شرکتهایی مثل اسکایپ که در اروپا متولد شده یا Airbnb.درک «مدلهای کسبوکار» آنها خیلی دشوار نیست. در حال حاضر بسیاری پولشان را از دست میدهند؛ اما موفقیت آنها بهشدت به دسترسی به سرمایهگذاریهای عظیم برای رشد سریع و کیفیت در اجرا بستگی دارد. این حوزهای است (سرعت و مقیاس) که شرکتهای دیجیتال چینی در آن بیرقیب هستند.
چالشهای جوامع
در سطح جامعه، از دست دادن مشاغل در آینده از اثر تلفیقی ارتباطات دیجیتال، علم روباتیک، هوش مصنوعی (AI) و کلان داده (big data) ناشی خواهد شد. برخی پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۵ نیمی از نیروی کار ایالات متحده آمریکا با آنچه بهعنوان «خودکارسازی» تعریف میشود جایگزین خواهند شد. بهعنوان مثال، صندوقداران در سوپرمارکتهای آمریکا حدود ۴ میلیون نفر محاسبه میشوند؛ افرادی که اگر کارشان بهطور کامل خودکارسازی شود، بیکار خواهند شد. در بسیاری از کشورهای اروپایی، خریداران با بیان اینکه ترجیح میدهند مدت بیشتری را در صف بمانند، آزادانه دستگاههای خودکارسازی را بایکوت میکنند تا به این وسیله بتوانند تحویلداران را همچنان بهکار مشغول نگه دارند. با پیروی از مفهوم ساده «تخریب خلاق» شومپیتر1، تعدادی از مشاغل از دست رفته توسط مشاغل جدید جایگزین میشوند؛ مانند نگهبانانی که بر عملکرد تحویلداران خودکار نظارت دارند و بهخصوص افرادی که آنها را تولید کرده و میفروشند. اما آیا مشاغل جدید به اندازه کافی وجود خواهند داشت؟
مثال دیگر در بخش مالی است که به اصطلاح «تکنولوژی مالی» یا fintech نامیده میشود. این امر شامل کمک به افراد برای سرمایهگذاری پساندازشان، به علاوه ارائه خدمات متنوعی از اعتباردهی خرد(Microcredit) تا ارزیابی اعتبار(credit rating) میشود. چین با شرکتهایی مانند Ant capital که بخشی از علیبابا، یولی، Anxindeli، Rquest و Qudian به حساب میآید، در این حوزه سردمدار است. هشت شرکت از بزرگترین شرکتهای تکنولوژی مالی چینی ارزشی معادل ۹۷ میلیارد دلار را دارند؛ این رقم با ۳۱ میلیارد دلار برای ۱۴ شرکت از بزرگترین شرکتهای ایالاتمتحده در این حوزه قابل مقایسه است. انتظار این است بسیاری از مشاغلی که درآمد خوبی دارند، در بخش مالی حذف شوند.در مورد از دست دادن مشاغل در نتیجه خودکارسازی، بسیار مهم و ضروری است که این اطمینان ایجاد شود که منافع ناشی از خودکارسازی بهطور منصفانه توزیع شده و شکاف بزرگ بین فقیر و غنی را دیگر افزایش نخواهند داد. سونامی دیجیتال همچنین نیاز به آموزش و یادگیری وسیع دارد.
آمادگی برای پذیرش دنیای جدید دیجیتال
درخصوص سونامی دیجیتال در آینده، باید مذاکرات قدرتمند و شفافی صورت گیرد. رسانهها نقش بزرگی در این زمینه دارند؛ اما آیا آنها برای این وظیفه آماده هستند؟ دولتها باید فرآیندی با قوانین چابک اما موثر و نه بوروکراسی «در خدمت خود» را پیشبینی کنند یا حداقل با آن همراه باشند که برطبق آن مصرفکنندگان صادقانه و آشکار تقاضا میکنند. صنعت باید مردم را در مورد معنای اینترنت ۵G و اینترنت اشیا آگاه و درگیر کند؛ البته نباید از جنبههای منفی آنها نیز غافل شد. اینها شامل مسائل مهمی مانند این مسائل میشود:
امنیت (اتصال بیشتر، هک شدن بیشتر را ممکن میکند)، حریم خصوصی و استفاده درست از داده، سیستمهای غیرشفاف (در حقیقت، در مورد «یادگیری عمیق»2 در هوش مصنوعی، این سیستمها غیرشفاف هستند).
اگر این جنبههای منفی توسط صنعت موردنظر و بدنههای کنترلی شناسایی نشوند، مشتریان مصّر و ناشکیبا اعتراض خواهند کرد. بهطور مشابه، در حال حاضر جهان، بدون در نظر گرفتن این جنبههای منفی، موجی علیه «جهانیسازی» و «تجارت آزاد» را تجربه میکند؛ چرا که اینها بهعنوان نوشدارو معرفی شدهاند. مشکلات جدی در پذیرش «فناوریهای اطلاعات» بهوجود میآید که در تقابل با تغییراتی است که به وسیله سونامی دیجیتال ایجاد شدهاند. در هر حال سونامی دیجیتال از راه رسیده است؛ یا باید بر امواج آن سوار شد یا زیر آن مدفون شد.
پینوشت:
۱. از نظر شومپیتر، جوامعی که امکان عملکرد تخریب خلاق را فراهم میآورند مولدتر و ثروتمندتر میشوند و شهروندان آنها، از منافع تولیدات جدید و بهتر، کاهش ساعات کاری، مشاغل بهتر و بالا رفتن استانداردهای زندگی بهرهمند خواهند شد. ژوزف شومپیتر فرآیند کارآفرینی را تخریب خلاق مینامد.
۲. deep learning یک زیر شاخه از یادگیری ماشینی و بر مبنای مجموعهای از الگوریتمها است که در تلاشند مفاهیم انتزاعی سطح بالا در دادهها را مدل کنند.
منبع: innovationmanagement
ارسال نظر