به مسیر شغلی خود راهبردی فکر کنید
نویسنده: Dorie Clark
مترجم: سیدساجد متولیان
در دنیایی که هر کارمند در روز بهطور متوسط ۱۲۲ ایمیل میفرستد و دریافت میکند و در طول ماه در ۶۲ جلسه کاری حضور مییابد، عجیب نیست که رئیس بخش یا واحد منابع انسانی سازمانی که در آن کار میکنید آن قدر فرصت ندارد که به درستی فکر کند چگونه میتواند به بهترین نحو استعدادهای شما را شکوفا سازد. در عوض این خود ما هستیم که باید کنترل برنامهریزی شغلیمان را به دست بگیریم تا مطمئن شویم در مسیری قرار گرفتهایم که متضمن رشد و توسعه بلندمدت ما است.
نویسنده: Dorie Clark
مترجم: سیدساجد متولیان
در دنیایی که هر کارمند در روز بهطور متوسط ۱۲۲ ایمیل میفرستد و دریافت میکند و در طول ماه در ۶۲ جلسه کاری حضور مییابد، عجیب نیست که رئیس بخش یا واحد منابع انسانی سازمانی که در آن کار میکنید آن قدر فرصت ندارد که به درستی فکر کند چگونه میتواند به بهترین نحو استعدادهای شما را شکوفا سازد. در عوض این خود ما هستیم که باید کنترل برنامهریزی شغلیمان را به دست بگیریم تا مطمئن شویم در مسیری قرار گرفتهایم که متضمن رشد و توسعه بلندمدت ما است. در ادامه، چهار راهکار ساده برای اینکه بتوانید به مقوله توسعه شغلیتان به شیوهای راهبردیتر بیندیشید ارائه شده است:
۱) خودتان را ملزم کنید زمانی را برای اندیشیدن اختصاص بدهید: وقتی سرتان شلوغ شده و کارها روی هم انباشته میشود، احتمالا اولین چیزی که از برنامهتان حذف میکنید فرصتی برای خلوت کردن با خود و اندیشیدن است. اما ماهها و بلکه سالها بدون لحظهای تأمل کردن و اندیشیدن راجع به آینده شغلی باعث میشود در مسیری قرار بگیرید که از ابتدا قصد نداشتید در آن گام بردارید. همانطور که معاشرت با یک دوست بدنساز باعث میشود که بیشتر به باشگاه رفتن و تناسب اندامتان فکر کنید، به همان شیوه نیز میتوانید خودتان را به تفکر راهبردی ترغیب کنید. تعدادی از دوستان و همکارانتان را که مورد اعتمادتان هستند انتخاب کرده و با آنها بهطور منظم جلسات همفکری برگزار کنید. در این جلسات با یکدیگر راجع به تصویر بزرگتر و اهداف شغلیتان صحبت کرده و به یکدیگر کمک کنید تا به اهداف و چشمانداز خود متعهد بمانید. داشتن افرادی قابل اعتماد در کنارتان که از قدرت به چالش کشیدن افکارتان نیز برخوردار هستند، میتواند امکانات و ایدههای جدیدی را پیش چشمتان آشکار سازد که تا پیش از این قادر به مشاهده آنها نبودید.
۲) اقدامات بعدی خود را شفاف کنید: شفافسازی اهداف حرفهایتان، نظیر اینکه به مقام مشاور مدیرعامل ارتقا پیدا کنید، کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید یا در ناحیه جغرافیایی جدیدی مشغول بهکار شوید و... صرفا قدم اول محسوب میشود. اغلب افراد حرفهای در ترسیم نقشه راهی که بتواند آنها را از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برساند، دچار مشکل میشوند و از حرکت باز میایستند. در همین رابطه به تکنیکی به نام «پیشنویسی رزومه» اشاره میکنم. در این روش، شما خودتان را در پنج سال بعد تصور کرده و رزومهتان را بر اساس موقعیت شغلی جدید و مسوولیتهای کاری که در پنج سال بعد دارید تنظیم میکنید. ترفند بهکار رفته در این روش آن است که شما ناگزیرید فاصله زمانی پنج ساله را نیز در رزومهتان با تعدادی عناوین شغلی و مسوولیتهای کاری پر کنید و این به شما سرنخهایی میدهد که دریابید به چه مهارتها، تخصصها و مدارج تحصیلی نیاز دارید تا به جایگاه شغلی مورد نظر برسید و مسیر ترفیع شغلی شما در این پنج سال چگونه خواهد بود. برای مثال اگر با استفاده از این روش دریافتید که برای دستیابی به موقعیت شغلی مورد نظر در سه سال آینده نیاز به داشتن یک مدرک کارشناسی ارشد دارید، بهتر است از همین الان برای پذیرش در دانشگاه اقدام کنید.
۳) زمانتان را به انجام کارهای عمیق اختصاص دهید: وسوسهانگیز است که زمان کاری خود را به همان شیوهای بگذرانید که بقیه میگذرانند، از جمله اینکه مدت طولانیتری در محل کار بمانید، با بیشترین سرعتی که میتوانید به ایمیلهای کاری پاسخ بدهید و.... شاید در سطوح پایینتر سازمانی، این رفتار افراد را به عنوان یک کارمند «سختکوش» نشان بدهد، اما هر چه در سطوح سازمانی بالاتر بروید، این موضوع اهمیت خود را بیشتر از دست میدهد. در عوض چیزی که شما را به عنوان یک فرد موفق متمایز خواهد کرد، خلق پروژههای عمیق و ارزشمند است. این کار میتواند نوشتن یک کتاب یا کد یک برنامه ارزشمند یا رهبری بهرهبرداری از یک محصول جدید یا ایجاد یک کار بامعنا نظیر سازماندهی مجدد سیستم ارزیابی عملکرد شرکت باشد. به این منظور باید بتوانید به جای انجام کارهای منقطع، واکنشی و زودبازده، پروژههای خودانگیخته و بلندمدت یا به تعبیر کال نیوپورت استاد و نویسنده حوزه کسبوکار، «کار عمیق» انجام بدهید. بسیاری از شاغلان اهمیت این موضوع رادرک نکردهاند؛ زیرا تصور میکنند چنین پروژههایی بازگشت سرمایهای به دنبال ندارد. اما منافع بلندمدت و اعتباری که از انجام چنین پروژههایی حاصل میشود، قابل توجه خواهد بود.
۴) شهرت بیرونیتان را بسازید: در پژوهش انجام شده از سوی پروفسور ماتیو بیدول، استاد دانشکده کسبوکار وارتون، مشخص شده است که میزان دریافتی افرادی که از خارج از سازمانها استخدام میشوند در مقایسه با افرادی که از درون سازمان به یک موقعیت شغلی ارتقا مییابند، بهطور متوسط ۱۸ تا ۲۰ درصد بیشتر است (نکته کنایهآمیز آن است که اغلب این افراد در دو سال اول فعالیتشان در سازمان در مقایسه با همتایانشان که قبلا در آن سازمان حضور داشتند و به پستهای مشابه ارتقا یافتهاند، عملکرد ضعیفتری داشتهاند). شاید این امر تبعیضآمیز به نظر برسد، اما ما را به یک واقعیت مهم میرساند و آن این است که افراد با عملکرد بالا اغلب در سازمانهای خودشان دست کم گرفته میشوند و مورد بیاعتنایی قرار میگیرند. این به آن معنی نیست که هر چند سال باید سازمانتان را تغییر بدهید. اما این پیام را برای شما در بردارد که اگر میخواهید در سازمان خودتان مورد توجه قرار گرفته و ترفیع بگیرید، نیاز دارید در خارج از سازمان نیز شناخته شوید تا هم فرصتهایی را در دسترس خود داشته باشید و هم به رئیس و همکارانتان یادآوری کنید که توانمندیهای شما در بیرون از سازمان دیده میشود و مهمتر اینکه خریدار هم دارد. وبلاگنویسی، انتشار مقالات در مجلات و سایتهای تخصصی یا شبکههای اجتماعی شغلی نظیر لینکدین، سخنرانی در کنفرانسها و عضویت در مجامع حرفهای همگی فرصتهایی است که از این طریق میتوانید در حوزه کاریتان دیده شوید و استعدادهای شما از سوی افراد درون و بیرون سازمانتان شناخته شود.
صرف وقت برای اینکه راجع به توسعه شغلیتان فکر کنید قطعا مقوله مهمی است، اما در نظر بسیاری از شاغلان امری فوری به نظر نمیرسد. به همین علت بسیاری از آنها در این خصوص اقدامی انجام نمیدهند و آن را به تعویق میاندازند. با تمرکز بر این چهار راهکار میتوانید عامدانه و آگاهانه راجع به موضوع توسعه شغلی بیندیشید و از حالا جایگاه شغلیای که میخواهید در پنج سال آینده یا بعدتر به آن برسید را پایهریزی کنید.
منبع: HBR
ارسال نظر