چگونه درباره خریدهای سبز تصمیم بگیریم؟
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail. com
اگر میخواهیم به سمت پایداری حرکت کرده و توجه بیشتری به مسائل اجتماعی و زیستمحیطی داشته باشیم، یکی از نخستین راهها، تغییر سیستم خرید کسبوکارمان است. امروزه مدیریت خرید تبدیل به یکی از استراتژیکترین بخشهای سازمان شده و ارتباط نزدیکی با بخشهای منابع انسانی، تولید، طراحی محصول، روابط عمومی و. . . دارد. با این حال، تصمیمگیری در مورد خریدها همواره کار آسانی نیست و باید روشی نظاممند برای آن در پیش گرفت.
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail.com
اگر میخواهیم به سمت پایداری حرکت کرده و توجه بیشتری به مسائل اجتماعی و زیستمحیطی داشته باشیم، یکی از نخستین راهها، تغییر سیستم خرید کسبوکارمان است. امروزه مدیریت خرید تبدیل به یکی از استراتژیکترین بخشهای سازمان شده و ارتباط نزدیکی با بخشهای منابع انسانی، تولید، طراحی محصول، روابط عمومی و... دارد. با این حال، تصمیمگیری در مورد خریدها همواره کار آسانی نیست و باید روشی نظاممند برای آن در پیش گرفت. متاسفانه در جهان واقعی، همواره آن چیزی که بهتر است، مشخص نیست. به ندرت جوابی عالی برای نیازهای ما وجود دارد. به همین دلیل است که تصمیمگیری درباره خرید محصول «الف» یا «ب» معمولا با وزندهی به اولویتها ممکن میشود. یک محصول ممکن است از راه دوری آمده باشد و سوخت زیادی برای حملونقل استفاده کرده باشد، اما شرایط اشتغال را برای زنان مستمند بنگلادشی فراهم کرده باشد. یک کفپوش با پلاستیکهای بازیافتی تولید شده است اما در انتهای عمر مفید خود قابل بازیافت نیست. در مقابل، کفپوش دیگری هم که از چوب ساخته شده، از منابع پایدار به دست نیامده است. محفظههای پلاستیکی حملونقل به راحتی قابل بازیافت نیستند، اما وزن کمی دارند و مصرف سوخت را کاهش میدهند. چگونه میتوان بین این همه متغیر، سردرگم نشد و تصمیم گرفت؟
یکی از راهها انجام «ارزیابی چرخه عمر» است. میتوان گزینههای مختلف را از نظر آثار و ویژگیهای مختلفشان در تمام طول عمر مفیدشان بررسی کرد. با این حال، هیچگاه زمان کافی برای انجام این ارزیابی طولانی برای تمام گزینهها وجود ندارد. از طرفی بهدلیل احتمال جهتگیری، نمیتوان به ارزیابیهای دیگران هم اعتماد کرد. حتی در صورت صحیح بودن ارزیابیهای آنها ممکن است نتایج حاصله برای شرایط ما صحت نداشته باشد. به عنوان مثال، ارزیابی چرخه عمر یک محصول وارداتی به فرانسه، دست کم از نظر معیار حملونقل و مصرف سوخت با همان محصول در ایران تفاوت خواهد داشت. بهدلیل این موارد است که معمولا یکی از منطقیترین و عملیترین راهها برای تصمیمگیری خرید سبز، آن است که اولویتها را تعیین کرده و هر گزینه احتمالی را از نظر توجه کافی به آن اولویتها موردارزیابی قرار دهیم. این کار، ساده به نظر میرسد، اما همواره «هزینه» یکی از اولویتهای موجود در فهرست است. نمونهای از معیارهای زیستمحیطی و اجتماعی در زیر ارائه شده است.
• معیارهای زیستمحیطی پیشنهادی: قابلیت استفاده دوباره، قابل بازیافت بودن، ارگانیک بودن، قابل تجزیه بودن (در یک زمان معقول)، کارآیی انرژی، مصرف آب، غیرسمی بودن، تولید شدن به روشی پایدار، فقدان خشونت و جنگ در فرآیند تولید و توزیع، داشتن کمترین میزان بستهبندی، محلی بودن یا تولید داخل.
• معیارهای اجتماعی پیشنهادی: ارائهکننده شغلهای با دستمزد کافی، کمککننده به افراد یا گروههای محروم، تشویق کننده یک تعادل بین زندگی و کار شاغلان، زمینهساز شکوفایی و رشد افراد در سازمان، ترویج کننده تنوع، تامینکننده نیاز قشرهای مختلف جامعه، بهکار برنده سیاستهای کاری ایمن، حافظ حقوق ساکنان بومی، تامین کننده حقوق بشر، اختصاصدهنده زمان و منابع مالی به نیازهای اجتماع. به هر معیاری میتوان وزن و اهمیتی متفاوت اختصاص داد. قرار دادن این معیارها و وزن آنها در یک جدول، به راحتی میتواند امکان مقایسه چند گزینه خرید را با توجه به متغیرهای مدنظر ما فراهم آورد. اگر معیارها اهمیت یکسانی برای شما دارند، میتوانید به سادگی، تنها اقدام به امتیاز دادن گزینهها نسبت به هر معیار کنید. در نهایت، گزینهای که بیشترین امتیاز را به دست میآورد، به عنوان محصول انتخابی تعیین میشود.
معیارهایی که در اینجا آورده شده، برای نمونه بوده و میتواند بسیاری از مواردی را پوشش دهد که شما آنها را در زمان خرید، مهم ارزیابی میکنید. با این حال، تعیین معیارهای نهایی بستگی به تشخیص هر سازمان و شرایط آن دارد. حتی ممکن است معیارهایی در زمان خرید آنها در نظر گرفته شود که در فهرست ما وجود نداشته باشد. در زمان وزندهی معیارها و امتیازدهی به گزینهها هم روشهای مختلفی در پیش گرفته میشود، اما مرسومترین روشها استفاده از مقیاس نمرهدهی ۱۰ واحدی است. پس از آنکه معیارهای با اهمیت خود را تعیین کردید، به هر کدام از آنها وزنی از یک تا ۱۰ اختصاص دهید. معیاری که دارای وزن ۱۰ است، مهمترین معیار تصمیمگیری شما خواهد بود. در مرحله بعد، گزینههایتان را از نظر توجه و برآورده ساختن هر کدام از این معیارها بسنجید. باز هم امتیازات اختصاصی از ۱ تا ۱۰ خواهند بود. اختصاص دادن امتیاز ۱۰ به یکی از ویژگیهای گزینه خریدتان به معنی آن است که آن گزینه خرید به بهترین شکل، معیار مورد نظر را تامین میکند. به عنوان مثال، خرید کفپوشی که در همان منطقه فعالیت شما تولید شده، در مقابل یک کفپوش تولید چین، از نظر مصرف سوخت بابت حملونقل و آثار منفی آن بر محیط زیست بسیار بهتر بوده و احتمالا به ترتیب امتیازهای ۱۰ و ۳ را به دست میآورند. در نهایت، با ضرب هر کدام از امتیازها در وزن معیار مربوطه و جمع کردن تمام امتیازهای کل، میتوان گزینههای خرید مختلف را با هم مقایسه کرد.
در این میان نیاز است که موضوعی درباره هزینهها مطرح شود. تصور نکنید که محصولات پایدار، هزینه بیشتری برای شما در پی خواهد داشت؛ حتی اگر مشخص شد که قیمت آنها نسبت به گزینههای ناپایدارشان بیشتر است. استفاده واقعی آنها را مقایسه کنید. به عنوان مثال، شرکت نایک به این نکته پی برد که هر چند حلالهای مبتنی بر آب، هزینه بیشتری نسبت به حلالهای نفتی دارد، دیرتر تبخیر شده و علاوهبر آسیب کمتر به سلامتی کارکنان، دوام بیشتری هم دارد. به این صورت میزان هزینه حلال برای هر کفش، کمتر خواهد شد. بنابراین، پیش از آنکه تصمیم به خرید یک محصول کنید که پایداری کمتری دارد، به این موضوع فکر کنید که آیا ممکن است با خرید پایدار از هزینههای مختلفی (مانند هزینه مدیریت پسماند، هزینههای پزشکی و مرخصیهای استعلاجی، آموزش کارکنان برای استفاده از مواد خطرناک، هزینههای ناشی از تضعیف جایگاه اجتماعی، مشکلات حقوقی، هزینههای بیمه و...) مصون بمانید؟
منبع: کتاب حرکت به سمت پایداری
ارسال نظر