اخلاق حرفهای مدیران بزرگ
عجله همیشه کار شیطان است!
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail. com
تونی برای یک شرکت کوچک و نوپا کار میکند که کار اصلیاش انجام تستهای فنی روی محصولات الکترونیکی قبل از عرضه شدن به بازار است. اخیرا شرکتی که تونی برایش کار میکند قراردادی را با یک شرکت بزرگ تولیدکننده تلفن همراه امضا کرده است که اولین قرارداد بزرگ شرکت طی چند ماه فعالیتش به حساب میآید و میتواند درآمد شرکت را تا حد قابل ملاحظهای افزایش دهد. حالا تونی موظف شده کلیه تستهای فنی لازم را روی جدیدترین محصول شرکت انجام دهد و مراتب را گزارش کند.
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail.com
تونی برای یک شرکت کوچک و نوپا کار میکند که کار اصلیاش انجام تستهای فنی روی محصولات الکترونیکی قبل از عرضه شدن به بازار است. اخیرا شرکتی که تونی برایش کار میکند قراردادی را با یک شرکت بزرگ تولیدکننده تلفن همراه امضا کرده است که اولین قرارداد بزرگ شرکت طی چند ماه فعالیتش به حساب میآید و میتواند درآمد شرکت را تا حد قابل ملاحظهای افزایش دهد. حالا تونی موظف شده کلیه تستهای فنی لازم را روی جدیدترین محصول شرکت انجام دهد و مراتب را گزارش کند. تونی پس از انجام آزمایشهای مختلف دریافت که این محصول توانسته اغلب تستهای فنی را با موفقیت پشت سر بگذارد و از کیفیت خوبی برخوردار است. با این همه، او متوجه شد که این محصول نتوانسته در تست اختلالات نویز عملکرد خوبی داشته باشد و الزامات قانونی مربوطه را رعایت کند. البته تونی میداند که این تست همیشه و در همه موارد درست و بی نقص نیست و به همین دلیل دو بار دیگر این تست را تکرار کرد که در هر دو بار محصول مورد نظر نتوانست نمره قبولی به دست آورد.
در همان روزهایی که تونی در حال تکرار این تستها بود اتفاقی افتاد که باعث سردرگمی او شد: جریان از این قرار بود که یک روز که تونی در آزمایشگاه شرکت مشغول کار بود، رئیس همان شرکت بزرگ سازنده تلفن همراه وارد آزمایشگاه شد تا از وضعیت انجام تستها روی آن محصول جدید آگاه شود. وقتی تونی به او گفت که محصول مورد نظر نتوانسته یکی از تستها را با موفقیت پشت سر بگذارد، او با لحن خاصی جواب داد: «زندگی صدها نفر بستگی به ورود این محصول جدید به بازار خواهد داشت و ممانعت از ورود این محصول به بازار به زیان خیلیها از جمله خود تو تمام خواهد شد.» او همچنین به تونی گفت تستی که او از آن صحبت میکند در بسیاری موارد نادرست از آب میآید و چندان حیاتی و کلیدی هم نیست و بهتر این است که او وسواس بیش از حد نشان ندهد. پس از آنکه رئیس شرکت سازنده تلفن همراه آزمایشگاه را ترک کرد تونی حیرت زده و شوکه باقی ماند و نمیتوانست باور کند که چنین مقام عالیرتبهای برای بررسی وضعیت آن محصول به آزمایشگاه بیاید و به او پیشنهاد کند که محصول مورد نظر را تایید فنی کند. از سوی دیگر تونی میدانست که رد کردن پیشنهاد آن رئیس شرکت به معنای قطع رابطه یک مشتری بزرگ و مشهور با شرکت نوپایی خواهد بود که برای آن کار میکرد و این یعنی ضرری بزرگ برای صدها نفر یا حتی قرار گرفتن شرکت در خطر ورشکستگی یا اخراج خودش. اگر شما به جای تونی بودید چه میکردید؟ آیا به خاطر منافع شرکت و آینده کاری خود، عدم موفقیت آن محصول در پشت سر گذاشتن یک آزمایش از چند آزمایش را نادیده میگرفتید و تاییدیه نهایی برای ورود محصول به بازار را صادر میکردید؟ یا اینکه روی عدم تایید نهایی محصول پافشاری میکردید و پیامدهای منفی ناشی از آن برای خود و شرکت تان را به جان میخریدید؟
پیشنهاد مدیران اخلاقگرا
تجربه نشان داده است که بسیاری از خسارتهای بزرگ از سهلانگاریها و خطاهای کوچک سرچشمه میگیرند. بنابراین باید گفت بهترین کاری که تونی میتواند در این زمینه انجام دهد، عبارت است از عدم تایید نهایی محصول و موکول کردن آن به رفع نقص موجود در آن. این اقدام اگرچه در کوتاهمدت ممکن است هزینههایی را هم برای شرکت سازنده و هم شرکت متبوع او به دنبال داشته باشد، اما در بلندمدت به اعتبار و حیثیت آنها نزد عموم مردم بهعنوان شرکتهایی اخلاق گرا و موثق خواهد افزود؛ چرا که برای عموم مردم ثابت میشود آنها منافع کوتاهمدت و زودگذر را فدای اصول اخلاقی و سلامت مردم و کیفیت محصول نمیکنند.
منبع: مجله Ethical Management
ارسال نظر