مدیران ارشد، نقشآفرینان اصلی «پایداری»
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail. com
زمانی که صحبت پایدارسازی فعالیتهای یک کسبوکار میشود، مدیریت عالی آن کسبوکار بیشترین توجهها را به خود اختصاص خواهد داد. مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره هستند که وظیفه احساس تغییرات محیطی و اقدامات مورد نیاز را برعهده دارند و آنها هستند که باید سیاستهای کلی و اهداف شرکت خود را تعیین کنند. خوشبختانه به نظر میرسد که مدیران امروز به تدریج متوجه اهمیت پایداری در سازمان خود میشوند.
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail.com
زمانی که صحبت پایدارسازی فعالیتهای یک کسبوکار میشود، مدیریت عالی آن کسبوکار بیشترین توجهها را به خود اختصاص خواهد داد. مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره هستند که وظیفه احساس تغییرات محیطی و اقدامات مورد نیاز را برعهده دارند و آنها هستند که باید سیاستهای کلی و اهداف شرکت خود را تعیین کنند. خوشبختانه به نظر میرسد که مدیران امروز به تدریج متوجه اهمیت پایداری در سازمان خود میشوند. بر اساس یک پژوهش جهانی سالانه در زمینه حفاظت از منابع آبی، از ۱۰۰۰ مدیرعامل فعال در ۴۳ کشور جهان درباره پایدارسازی فعالیتها و توجه به اثرات زیستمحیطی و اجتماعی شرکتهایشان سوال پرسیده شد. ۷۹ درصد از آنها پاسخ دادند که پایداری برای سودآوری شرکت آنها حیاتی است؛ ۷۱ درصد حاضر بودند برای منافع بلندمدت ذینفعان خود از سودآوری کوتاهمدت چشمپوشی کنند و ۶۷ درصد از آنها هم اعتقاد داشتند که مساله پایداری در روزگار کنونی، تنها یک مساله روابط عمومی نیست.
اما مهمترین چالش شرکتها در فعالیتهایشان، تامین خواستههای گروههای مختلف است. مدیریت عالی یک شرکت باید برای تامین منافع گروههای مختلف ذینفعان تلاش کند: مشتریانی که کالای باکیفیت میخواهند، سهامداران و شرکایی که خواستار سودهای فصلی هستند، کارکنانی که خواهان شغل با معنا و مهم هستند و در نهایت قانونگذارانی که ایمنی کارکنان و توجه به مسائل زیستمحیطی را حیاتی میدانند. «پایداری» میتواند به تیم مدیریت کمک کند تا استراتژیهای خلاقانهای در پیش گرفته و بهطور همزمان نیازهای چندگانه ذینفعان خود را تامین کند. اما برای رسیدن به این هدف، نیاز به توجه مدیریت به مسائل مختلف وجود دارد. مقررات جدید، تغییر آبوهوا، اخلاقیات شرکت، تنوع، کیفیت و خدمات مشتری، بازگشت سرمایه، جهانیشدن و دستمزدهای منصفانه بخشی از این مسائل هستند. تصور نکنید پایداری به معنای اضافه کردن یک مساله جدید به این فهرست است. به پایداری به مثابه راهی برای تلفیق آنها نگاه کنید. ما به یکی از موکلان خود در این راه مشاوره دادیم. در نتیجه آنها توانستند با پایداری، کارکنان خود را توانمند کنند؛ به تولید چابک دست یابند؛ برنامههای مسوولیت اجتماعی تدوین کنند و همزمان نگاه فعالانهتری به آینده داشته و برای مقابله با تغییرات جدید، آماده باشند. یکی از تصورات نادرستی که مدیران ارشد را از پیگیری پایداری بازمیدارد، این فرض است که پایداری هزینههای بیشتری به شرکتهای آنها تحمیل خواهد کرد. اما در حقیقت کافی است با یک فرآیند تصمیمگیری جدید، اقدامات مورد نیاز سازمان را تعیین کرد تا با صرفهجویی در پول، منافع بیشتری هم به دست آورد. باید در مورد هر اقدامی اینگونه فکر کرد که آیا انجام این کار در حال حاضر میتواند برای همه ما (گروههای ذینفع) معقول باشد؟ به موارد زیر توجه کنید:
• امروزه میتوان ساختمانهای سبز را با هزینهای تقریبا مشابه با ساختمانهای سنتی بنا کرد اما هزینههای عملیاتی آنها بیش از ۳۰درصد کمتر است.
• سازمانهایی که استراتژیهای «ضایعات صفر» را بهکار میگیرند، معمولا بازارهای سودآوری برای «محصولات فرعی» خود پیدا میکنند.
• شاخص ۴۰۰ شرکت اجتماعی «دومینی» در آمریکا که شامل شرکتهای مسوولیتپذیر اجتماعی میشود، در بسیاری از دورههای زمانی عملکردی همسطح یا بهتر از شاخص استاندارد اند پورز (شاخص بورس یک بازار گستردهتر) داشته است.
• یک مطالعه جدید در زمینه سازمانهای «سبز» و بهکارگیرنده اقدامات زیستمحیطی در فعالیتهایشان نشان داد که هم ارزش سهام آنها و هم عملکرد مالیشان در دوره سبز شدن افزایش یافته است.
علاوهبر این موارد و شاید موضوعی مهمتر، آن است که پایداری میتواند به شما در مدیریت ریسک عملیات و وجهه اجتماعیتان کمک کند. به این موارد توجه کنید:
• تعداد تصمیمات مرتبط با مسوولیت اجتماعی در مجامع عمومی شرکتهای آمریکایی در هر سال به حدود ۱۰۰۰ مورد رسیده و انتظار میرود که در هر سال هم تعداد آنها ۲۰ درصد افزایش یابد.
• تا سال گذشته، ۶ کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه، سوئد، آلمان، هلند و سوئیس) قوانینی تصویب کرده بودند که صندوقهایی جبرانی برای شرکتهای پایدار در نظر گرفته بود. در این صورت، شرکتهایی که قصد سرمایهگذاری بر مسائل مرتبط با محیط زیست، اخلاقی و همچنین مسوولیت اجتماعی داشتند، بخشی از هزینههای اولیه خود را از دولت و از محل درآمدهای مالیاتی دریافت میکردند.
• امروزه تعداد سازمانهای غیرانتفاعی و گروههای فعال در مسائل اجتماعی و زیستمحیطی جهان به بیش از ۲۸ هزار مورد رسیده است.
اگر شرکت شما به تجارت آزاد در جامعه میپردازد، قطعا خواهان آن هستید که وجهه خوبی در چشم ذینفعان مهم داشته باشید. در یکی از جدیدترین پژوهشهای مجله «اکونومیست»، اکثر مدیران اجرایی (۵۷ درصد) مصاحبهشده عنوان کردند که مزایای اقدامات پایدار از هزینههای آنها بیشتر است. این نتیجه با وجودی بود که بسیاری از مدیران انتظار نداشتند که پایدارسازی فعالیتها اثر مستقیم چندانی بر سودآوری شرکتهای آنها داشته باشد. مزایایی که آنها به سخن گفتن دربارهشان میپرداختند، عبارت بودند از؛ کاهش هزینهها (بهویژه انرژی)، دستیابی به بازارهای جدید و حفاظت از اعتبار شرکت.
اما این دیدگاه و جهتگیری در مقابل پایداری هنوز هم جای کار دارد. این موضوع که پایداری را به چشم موضوع مهمی تصور کنیم که از نظر پولی، بیزیان است و منافع بسیار دیگری به بار میآورد را میتوان دیدگاه نسخه ۱ درباره پایداری دانست. در سالهای گذشته به تدریج دیدگاه نسخه ۲ درباره پایداری هم گسترش یافته است. اکنون بسیاری از مدیران به این نتیجه رسیدهاند که پایداری نهتنها منافعی از جمله گسترش سهم از بازار و بهبود وجهه اجتماعی شرکتشان دارد، بلکه میتواند به سودآوری آنها هم کمک کند. یکی از مثالها، بانک آمریکا (Bank of America) است که اقدام به یک سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری در فعالیتهای سبز و مقابله با گرمایش جهانی کرد. مدیرعامل این بانک عنوان کرد ما به هیچ وجه این ۲۰ میلیارد دلار را به عنوان یک مبلغ خیریه در نظر نمیگیریم، بلکه انتظار داریم بهدلیل کاهش ریسکهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی، بازگشت سرمایه خوبی هم برای ما داشته باشد.
منبع: کتاب حرکت به سمت پایداری
ارسال نظر