کارلوس ویلادریخ، مدیر منابع انسانی منطقهای شرکت آدکو
بسیاری از سازمانهای بینالمللی مثل رکروت، در این شرایط با سه معمای متداول مواجه میشوند.
۱) مدیران محلی یا خارجی؟ داشتن تجربه بینالمللی - یعنی کار کردن در کشورها و فرهنگهای مختلف و مدیریت تیمهای متنوع - همواره هم برای افراد درگیر و هم برای سازمانهای آنها، ارزشمند بوده است. این موضوع به مدیران امکان میدهد مهارتها و قابلیتهای خاصی را ایجاد کنند که به افزایش رقابتپذیری و عملکرد آنها در سازمان کمک کند.
البته این به آن معنا نیست که ارزش دانش محلی را که برای درک ویژگیهای بازار حیاتی است، باید نادیده بگیریم.
بسیاری از سازمانهای بینالمللی مثل رکروت، در این شرایط با سه معمای متداول مواجه میشوند.
۱) مدیران محلی یا خارجی؟ داشتن تجربه بینالمللی - یعنی کار کردن در کشورها و فرهنگهای مختلف و مدیریت تیمهای متنوع - همواره هم برای افراد درگیر و هم برای سازمانهای آنها، ارزشمند بوده است. این موضوع به مدیران امکان میدهد مهارتها و قابلیتهای خاصی را ایجاد کنند که به افزایش رقابتپذیری و عملکرد آنها در سازمان کمک کند.
البته این به آن معنا نیست که ارزش دانش محلی را که برای درک ویژگیهای بازار حیاتی است، باید نادیده بگیریم. ایدهآل این است که شرکتها بین تجربه بینالمللی و دانش محلی توازن ایجاد کنند. مدیرانی که در ماموریتهای خارجی حضور دارند، با کولهباری از تجربه و دانش به شرکت مادر در کشور خودشان برمیگردند. بسیاری از شرکتها مانند رکروت با علم به این موضوع، بهطور فزایندهای مدیرانی را که پتانسیل بالا دارند ملزم میکنند، افق فکریشان را از طریق تجربیات بینالمللی توسعه دهند. ۲) پتانسیل جوانی یا استعدادهای اثبات شده؟ در مسیری مشابه، وقتی مسائل نسلی مطرح میشود، شرکتها باید بین استعدادهای جوان و تخصص افراد باتجربه نیز تعادل ایجاد کنند. مدل کسبوکار شما که معمولا نوع محصولات یا خدمات ارائهشده شما و پروفایل کاربران یا پایگاه مشتریان شما است، مشخص میکند برای دستیابی به بازار مفروضتان به چه نوع تخصصهایی نیاز دارید. با توجه به وجود فرمولهای رشد متفاوت برای رکروت - یعنی استارتآپهای داخلی، تملکها، توسعه تکنولوژیهای جدید و دانش تخصصی - بهنظر میرسد پروفایلهای متنوعی مورد نیاز باشد.
کارآفرینان جوان عمدتا با استارتآپها و تکنولوژیهای جدید همراهند. از سوی دیگر، ادغام و تملک به تجربه نیاز دارد. مطالعات نشان میدهد موثرترین و کارآمدترین تیمها همه جنبههای تنوعپذیری را تقویت میکنند؛ جنبههایی مثل دانش، علایق، اولویتها، فرهنگ، نسل و جنسیت. البته برعکس این هم درست است؛ یعنی تیمهایی که بیش از حد تنوعپذیری را رعایت میکنند، دیگر کارآیی لازم را ندارند. ۳) کنترل متمرکز و غیرمتمرکز؟ یک معمای کسبوکار دیگر که در مورد شرکت رکروت پررنگ شده، این است که به چه چیزی باید اولویت داده شود: استقلال یا کنترل، همگونی یا ناهمگونی؟ پاسخ به این سوال تا حدی زیادی به فرهنگ سازمان بستگی دارد. در همین زمینه، بسیاری از سازمانهای چندملیتی مفهوم «جهانی-محلی» را درونیسازی کردهاند و مدلی جهانی اما منعطف را که با بازارهای محلی، مشتریان و مصرفکنندگان محلی و کارمندان محلی سازگار باشد، بهکار گرفتهاند. پیچیدگی محیط فعلی به واکنشهای «دوسوتوان» نیاز دارد. یعنی در هر سه حوزهای که مطرح شد، توازن مناسبی ایجاد شود، بهترین گزینه انتخاب شود و ریسکهای فعلی کاهش یابد. کنار گذاشتن کلیشهها، ایجاد هوش اجتماعی بالا، صبور بودن و داشتن ذهنی باز در مورد چالشهای پیشرو، بسیار حیاتی است.
ارسال نظر