شناسایی ارکان سازمان برای آسیبشناسی و حفظ بقا
صادق قادری کنگاوری
دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران Sadegh. ghaderi@ut. ac. ir
همواره در طول تاریخ توفیق با برخی سازمانها رفیق بوده و ماندگار شدهاند و برخی تقدیر بر مدار تدبیر آنان نچرخیده و رو به زوال رفتهاند؛ از این رو شاید به جرات بتوان گفت همواره در میان اهداف بشری و سازمانی «حفظ بقا» یکی از اصلیترین و اولویتدارترین اهداف عنوان شده است. راههای مختلفی برای حفظ بقای سازمانها وجود دارد که در اینجا مجال پرداختن به تکتک آنها وجود ندارد ولی سعی شده است یکی از مهمترین آنها مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
صادق قادری کنگاوری
دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران Sadegh.ghaderi@ut.ac.ir
همواره در طول تاریخ توفیق با برخی سازمانها رفیق بوده و ماندگار شدهاند و برخی تقدیر بر مدار تدبیر آنان نچرخیده و رو به زوال رفتهاند؛ از این رو شاید به جرات بتوان گفت همواره در میان اهداف بشری و سازمانی «حفظ بقا» یکی از اصلیترین و اولویتدارترین اهداف عنوان شده است. راههای مختلفی برای حفظ بقای سازمانها وجود دارد که در اینجا مجال پرداختن به تکتک آنها وجود ندارد ولی سعی شده است یکی از مهمترین آنها مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در اوایل دهه ۱۹۵۰ آسیبشناسان سازمانی بر آن شدند تا ضمن شناسایی ارکان کلیدی هر سازمان بهعنوان موجودی زنده، کاستیهای و کژ رفتاریهای آن را نیز شناسایی و درمان کنند و بایستههای حفظ بقا را فراهم آورند. از این رو علم آسیبشناسی شکلی منسجم و علمی به خود گرفت و رشد و نمو یافت. آسیبشناسی سازمانی با آسیبشناسی حوزه درمان ارتباط تنگاتنگ و قابل تاملی دارد. همانطور که همه انسانها و موجودات زنده ممکن است به امراض مختلفی گرفتار آیند، سازمانها و شرکتها نیز علائم بیماری ویژه خود را دارند.
نمونههای فراوانی از آسیبشناسی سازمانی در طول نیمقرن اخیر ظهور و زوال داشتهاند. هر کدام از آنها نیز ارکان مختلفی از سازمانها را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند. این نمونههای آسیبشناسی به دنبال اهداف مهمی از جمله موارد زیر بودهاند:
۱. افزایش قوه ادراک و شناخت کارکنان و مدیران از موجودیتی بهعنوان سازمان
۲. تقویت دیدگاه «تفکر سیستمی» در سازمان
۳. شناسایی آسیبها و کج رفتاریهای بخشهای مختلف
۴. ارائه راهکارهایی برای بهبود عملکرد
۵. تشویق و ترغیب سازمان برای متعالی شدن
۶. جلوگیری از ورشکستگی و به پستی گراییدن سازمانها
اما گذشته از آنچه آمد، پرسش قابل تامل این است که کدام ارکان سازمان همواره مورد توجه آسیبشناسان سازمانی قرار گرفتهاند؟ پاسخ به این سوال میتواند به صورت عام شناسایی همه ابعاد مورد بررسی این نمونهها و به صورت خاص، درک چگالی و عمق نگاه آسیبشناسان سازمان را در پی داشته باشد. مدیران سازمانها و واحدهای مختلف میتوانند اهمیت این ارکان سازمانی را بیش از پیش درک و نسخههای پیشگیرانه برای آسیبهای احتمالی تجویز کنند. برای یافتن پاسخ پرسش مذکور، ۱۰ نمونه آسیبشناسی معتبر و مشهور را مورد بررسی قرار داده و نتایج آن در قالب جدول ۱ خلاصه شده است. در این جدول علاوه بر ارکان مورد نظر آسیبشناسان، میزان تکرار آنان نیز در ستون آخر قابل مشاهده است. ارکانی که فراوانی آنها کمتر از ۲۰ درصد بوده در جدول نشان داده نشده است.
در جدول یک ۱۲ رکن اصلی از پیکره سازمانی نشان داده شده است. نکته قابل تامل وجود چهار رکن ساختار، اهداف، راهبرد و پایش محیط بیرونی در صدر جدول است. جالب آنجاست اکثر اندیشمندان حوزه مدیریت و سازمان در خصوص ارتباط منطقی این چهار عامل مباحث علمی فراوانی داشتهاند. یکی از کارآمدترین آنها دیدگاه برتون و همکارانشان است که ارتباط بین ارکان یاد شده را بهخوبی نشان میدهد. در جدول ۲، چهار حالت مختلف از ترکیب ساختار، محیط، راهبرد و اهداف نشان داده شده است.درخصوص توضیح جدول ۲، به صورت نمونه در حالت چهار مشاهده میشود که سازمانهایی که در محیطی آشفته زیست مینمایند، راهبردی تحلیلگر و ساختاری ماتریسی را نیاز دارند و از طرفی میتوانند هر دو هدف افزایش اثربخشی و کارآیی را دنبال کنند. در پایان پیشنهاد میشود مدیران بهتر است چیدمان داخلی سازمان را از ابعاد اهداف، راهبرد و ساختار جدی گرفته و تعامل متناسب و مناسب با محیط بیرون را نیز همواره مد نظر قرار دهند. از اینرو تجهیز مدیران به ابزارهای دقیق برای شنیدن و دیدن رویدادهای محیط بیرونی پیشران اقدامات مدیریت علمی و منطقی خواهد بود.
ارسال نظر