واکاوی سرمایهگذاری اوبر در چین
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: nytimes
چندی پیش خبر ادغام شرکت چینی دیدی چوزینگ(Chuxing Didi)، صاحب اپلیکیشن اجاره خودرو و رزرو تاکسی، با فعالیتهای شعبه اوبر در چین اعلام شد و پیشبینی میشود این ادغام ارزش گروه متولد شده را به رقم ۳۵ میلیارد دلار خواهد رساند. با وجود اینکه شرکت اوبر سرمایهگذاری زیادی در بازار چین کرده بود اما با این وجود کمپانی دیدی با ۳۰۰ میلیون مشتری و حضور در حدود ۴۰۰ شهر چین توانست از رقیب خود پیشی بگیرد و اوبر را دچار ضرر و زیان کند.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: nytimes
چندی پیش خبر ادغام شرکت چینی دیدی چوزینگ(Chuxing Didi)، صاحب اپلیکیشن اجاره خودرو و رزرو تاکسی، با فعالیتهای شعبه اوبر در چین اعلام شد و پیشبینی میشود این ادغام ارزش گروه متولد شده را به رقم ۳۵ میلیارد دلار خواهد رساند. با وجود اینکه شرکت اوبر سرمایهگذاری زیادی در بازار چین کرده بود اما با این وجود کمپانی دیدی با ۳۰۰ میلیون مشتری و حضور در حدود ۴۰۰ شهر چین توانست از رقیب خود پیشی بگیرد و اوبر را دچار ضرر و زیان کند.
تراویس کالانیک یکی از موسسان و مدیرعامل غول حمل و نقل جهانی اوبر، اغلب با یک پرسش ساده از اشتیاق خود برای ریسک میلیاردها دلار در بازار چین دفاع کرده است: اگر شما شانسی برای تبدیل شدن به آمازون و علیبابا در یک زمان داشته باشید، چرا این کار را نکنید؟
استنباط او بسیار ساده بود. طی دهههای گذشته، آمازون، فیسبوک، گوگل و دیگر غولهای تکنولوژی آمریکایی از نسخه مشابهی برای سلطه جهانی پیروی کردهاند. اما زمانی که غولهای آمریکایی تلاش میکردند تا وارد بازار چین به عنوان بزرگترین بازار اینترنت جهان شوند، با مشکلاتی روبهرو بودند.
قوانین غیرشفاف و مدام در حال تغییر و مسیر پیچیده فرهنگی کسب و کار موجب شده است تا شرکتهای آمریکایی به مجموعهای از غولهای داخلی محول شدند. بهجای گوگل، بایدو و بهجای آمازون، علیبابا.
این امر ما را با یک تقسیم مواجه ساخته است: امروزه اینترنت چینی وجود دارد و اینترنتی که بقیه جهان از آن استفاده میکند. شبکهای که روزهای اولیه خود را به عنوان ابزاری برای اتحاد مالی و سیاسی در سیاره چندپاره میدید، به دو حوزه کاملا جدا تقسیم کرده است.
آقای کالانیک کارآفرینی که به رقابتی بودن و پشتکار داشتن مشهور است، ظاهرا این ریسکها را مورد مطالعه قرار داده بود و به نظر میرسید که میخواست این شکاف را از بین ببرد. او میلیاردها دلار را در معرض ریسک قرار داد و زمان بسیار زیادی را در چین صرف کرد تا رازهای برنده شدن در آنجا را بداند. هرچند این هدف به نظر بزرگ میآمد؛ اما با این وجود این فرصت حیرتانگیز بود: ارزش بازاری آمازون معادل ۳۶۵ میلیارد دلار و علیبابا حدود ۲۰۰میلیارد دلار است. کسب و کار سرویس کرایه خودرو نیز اگر روزی از تجارت الکترونیک بزرگتر نشود، میتواند دستکم روزی به اندازه آن ارزشمند باشد و اگر شما بتوانید مالک آن باشید، قطعا این خارقالعاده خواهد بود؟
اما خبر چند روز گذشته حاکی از این بود که این چنین نیست. در این خبر اعلام شد شرکت اوبر ساختار تجاری خود را در چین به رقیب خود یعنی شرکت دیدی چوزینگ میفروشد و این میتواند نوعی جنگ سرد چینی-آمریکایی با محوریت اینترنت باشد.
کارآفرینان در سراسر جهان میتوانند برنده شدن در چین یا در سایر نقاط جهان را انتخاب کنند. شما میتوانید علیبابا باشید یا آمازون، اوبر باشید یا دیدی اما نمیتوانید هر دوی اینها باشید. با فرض بازار در حال رشد چین و تنشهای در حال افزایش در مورد نقش شرکتهای تکنولوژیک آمریکایی در سایر نقاط جهان، فاصله بین دو طرف در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین عوامل در تعیین شکل نوآوری تکنولوژیک جهانی است.
اما این جنگ دقیقا چگونه پایان مییابد؟ میتوان گفت در معرض دو قطب رهبری اینترنت قرار گرفتن میتواند برای شهروندان کره زمین خوب باشد. در بازارهای نوظهور مانند هندوستان، خاورمیانه و بخشهایی از آفریقا و آمریکای جنوبی، این غولهای چینی و آمریکایی بهطور فزاینده در حال سرمایهگذاری میلیاردها دلار در رقابت با مشتریان محلی در تجارت الکترونیک، شبکههای اجتماعی، سرویس کرایه خودرو و دیگر بازارها هستند.
اما معامله اوبر با دیدی که در آن اوبر مالک سهم ۱۸ درصدی در شرکت ترکیبی خواهد بود و قطعا به بازیگر انحصاری در بازار سرویس کرایه خودرو در چین تبدیل میشود، به پیامد بالقوه دیگری اشاره دارد: مجموعهای از معاملات که در آن غولهای صنعت بخشهای بزرگی از جهان را به دیگری واگذار میکنند؛ درحالیکه حوزه نفوذ خود را نیز ایجاد میکنند.
از بین همه شرکتهای تکنولوژیک آمریکایی، اپل بزرگترین موفقیت را در چین بهدست آورده است؛ در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۵ درصد فروشش در چین، هنگکنگ و تایوان بود. اما اپل در ماههای اخیر با موانع سیاسی در این منطقه روبهرو بوده است. به عنوان مثال استفاده از سرویسهای iBooks و iTunes اپل در چین ممنوع اعلام شده و دولت چین با مانعتراشی در خرید محصولات اپل، شهروندان چینی را وادار به استفاده از سرویسهای بومی کرده است.
در مقایسه با شکستهای پیشین، به نظر میرسد اوبر همه چیز را در چین درست انجام داده است. این شرکت یک شرکت مجزا با نام Uber China را راهاندازی کرد که یک مالکیت شخصی را از سرمایهگذاران محلی از جمله از یک شرکت بزرگ محلی با نام بایدو گرفت. این شرکت بسیاری از متخصصان محلی را استخدام کرد و با دولت ملی بهطور نزدیکتری کار کرد تا روابط دوستانهای را ایجاد کند. کالانیک همچنین شخصا در این معامله سرمایهگذاری کرده بود. او در یکونیم سال گذشته ۸ بار از چین بازدید کرد و به یک ستاره تکنولوژیک در رسانههای چینی تبدیل شده است.بهطور کلی کالانیک اصرار داشته که او برای موفقیت در چین تلاش کرده است. اما او باید بداند که با بازار رو به گسترش سرویس کرایه خودرو در چین، اوبر باید برای دستیابی به سلطه جهانی بجنگد.
بن تامسون تحلیلگر تایوانی میگوید: «فرصت سرویس کرایه خودرو در چین اگر بزرگتر از سایر نقاط جهان نباشد، اساسا به همان بزرگی است. برای اوبر، چین دیگر فرصتی «نور علی نور» خواهد بود.»
۲ میلیارد دلاری که اوبر در چین هزینه کرده است اکنون در شرکت ادغام شده جدید ۷ میلیارد دلار ارزش دارد؛ اگر دیدی یکی از بزرگترین شرکتهای تکنولوژیک چین شود، ارزش سهام اوبر در چین میتواند افزایش یابد. همچنین بیرون آمدن از بازار چین اوبر را برای سرمایهگذاری در بازارهای دیگر راحتتر میکند. هندوستان و اندونزی هدفهای بزرگی برای این شرکت هستند. به علاوه اینکه این شرکت میتواند تخصص خود را در ابتکارات تکنولوژیک مانند ماشینهای خودران گسترش دهد. اما نکته قابل توجه این است که اگر صرف هزینه زیاد برای رقابت با چین نهایتا کارگر بیفتد، غیرعادی خواهد بود و قطعا مدلی برای دیگر غولهای تکنولوژیک آمریکایی نیست.
ارسال نظر