نیرویکار شناور پاسخی به نیازهای دیجیتال دنیای امروز
نویسنده: Emma McGuigan
مترجم: فریبا ولیزاده
در دنیایی که هر روز بیشتر و بیشتر به فناوریهای دیجیتال گرایش پیدا میکند، رهبران زیرک برای کارکنانی که به موازات کسبوکار تکامل پیدا میکنند، ارزش خوبی قائل هستند. شرکتهای مختلف در ابزارها و فناوریهایی سرمایهگذاری میکنند که آنها را در همگام شدن با تغییرات مداوم عصر دیجتال یاری میرسانند. اما این شرکتها اغلب در تحقق اهداف بلندپروازانه خود یک مولفه را نادیده میگیرند: نیرویکار سازمان! مدیران این شرکتها نه تنها فناوری را عاملی اخلالگر نمیدانند، بلکه آن را در تبدیل افراد، فرآیندها و سازمانها به عوامل کاملا آماده برای تغییر و تطبیقپذیر موثر میدانند.
نویسنده: Emma McGuigan
مترجم: فریبا ولیزاده
در دنیایی که هر روز بیشتر و بیشتر به فناوریهای دیجیتال گرایش پیدا میکند، رهبران زیرک برای کارکنانی که به موازات کسبوکار تکامل پیدا میکنند، ارزش خوبی قائل هستند.شرکتهای مختلف در ابزارها و فناوریهایی سرمایهگذاری میکنند که آنها را در همگام شدن با تغییرات مداوم عصر دیجتال یاری میرسانند. اما این شرکتها اغلب در تحقق اهداف بلندپروازانه خود یک مولفه را نادیده میگیرند: نیرویکار سازمان! مدیران این شرکتها نه تنها فناوری را عاملی اخلالگر نمیدانند، بلکه آن را در تبدیل افراد، فرآیندها و سازمانها به عوامل کاملا آماده برای تغییر و تطبیقپذیر موثر میدانند. بهطور خلاصه، رهبران کسبوکارها به این نتیجه رسیدهاند که نیرویکار شناور در حال تبدیل شدن به مزیتی رقابتی برای کسبوکار آنها است.
بنگاههای آیندهنگر در واکنش به تحولات سریعی که در اهداف کسبوکارها ایجاد میشود، اقدام به بازبینی ویژگیهای نیرویکار خود میکنند. امروزه شرکتهایی در بازار حضور دارند که تحت فشارهای مصرفکننده مجبور به اعمال تغییرات کیفی در خدمات و محصولات و حتی مدلهای کسبوکار خود هستند. البته این تحولات نهتنها یکبار بلکه به صورت مداوم و با ظهور انواع فناوریهای نوآورانه شکل میگیرند.
تغییرات در بازار کار
پیش از بررسی عمیقتر روند ایجاد نیروی کار شناور در سازمانها، درک چرایی اعمال تغییرات مداوم در شیوه فعالیت نیروی انسانی نکتهای مهمتر است. هماکنون، ویژگیهای اصلی بازار کار دچار تحول شده است و تحت تاثیر فناوریهای نوظهور قرار دارد. فناوری دیجیتال بهطور اساسی تمام جوانب کسبوکار را دچار دگرگونی کرده است: استراتژی، فرآیندها، وظایف شغلی و مدلهای کسبوکار.
نیروی کار هر کسبوکاری نه تنها نیازمند تطبیقپذیری بیشتر با نیازهای بازار است بلکه توسعه و تقویت مهارتها برای تحقق این اهداف نیز از اهمیت یکسانی برخوردار است. برای مثال، طراحان گرافیک در فرآیند طراحی یک وبسایت یا اپلیکیشن تلفن همراه باید با زبانهای کدنویسی آشنا باشند. یا اینکه نیروی فروش سازمان باید با ابزارهای تجزیهوتحلیل داده که در رشد و توسعه سازمانها مورد استفاده قرار میگیرند، آشنا باشند. اغلب کسبوکارها با چالش شکاف مهارتی روبهرو هستند و بر اساس گزارشهای تحقیقاتی ۳۸ درصد کسبوکارهای جهانی نیز در تلاش هستند بهترین استعدادها را شناسایی و جذب کنند.
براساس گزارش Accenture Technology Vision ۲۰۱۶، مدیران فناوری اطلاعات و کسبوکار گزارش میکنند که «برخورداری از تخصص و مهارت کامل برای انجام وظایف تخصصی» پنجمین ویژگی مهم مورد نیاز برای گروههایی از نیرویکار است که در محیط دیجیتال فعالیت میکنند. سایر ویژگیها از قبیل «توانایی یادگیری سریع» و «توانایی انجام وظایف چندگانه» یا «توانایی تشویق دیگران به ایجاد تغییر» در رتبههای بالاتر از آن قرار دارند.ترتیب اشاره شده نشانگرکم اهمیت بودن موضوع مهارتهای تخصصی کارکنان در میان مدیران سازمانها است.
خوشبختانه، فناوری در هسته مرکزی ارائه راه حلها برای چالشهای یاد شده قرار دارد: دورههای آموزشی آنلاین گروهی برای انجام آموزشهای مقیاسپذیر توسط ابزارهایی نظیر Slack که همکاری و مشارکت سازمانی را تقویت میکنند یا تحلیلهای پیشنگری که سازمانهای بزرگ را در پیشبرد فرآیند تصمیمگیری یاری میرسانند از این جمله هستند. این فناوریها و موارد مشابه آنها کسبوکارها را در حل چالشهای مربوط به نیرویکار یاری میکنند. هدف از این کار چیست؟ ایجاد نیروی کار شناور که بهطور اساسی از انعطافپذیری لازم در بخشهای ذیل برخوردار هستند: انعطاف پذیری مهارتی، پروژهای و سازمانی.
آموزش به عنوان مزیت رقابتی اصلی
ظهور هر فناوری جدید فرصتهای فراوانی را پیشروی سازمان قرار میدهد. اما بهمنظور تبدیل این فرصتها به مزیت رقابتی، کسبوکارها باید بهطور مداوم مهارتهای مناسبی را در نیرویکار خود ایجاد کنند. شرکتها میتوانند بهجای توقف و منتظر ماندن برای یافتن مطلوبترین نیروها از بازارکار، از طریق تبدیل آموزشهای مستمر به یک مزیتی رقابتی، رویکردی فعالانه و کارآمد در قبال این چالش اتخاذ کنند.
انعطافپذیر و در عین حال دقیق
حضور نیروی انسانی چابک فقط در سازمانی قابل مشاهده است که در مواجهه با تغییر آماده و مجهز است. این فرآیند مستلزم بینشی نظارتی است. در نتیجه، بسیاری از سازمانها در حال سرمایهگذاری روی روشهای مدیریت نیروی انسانی پیوسته از قبیل نمونههای ارائه شده توسط اوراکل، Workday و SAP هستند تا بینشهای کلیدی و خاصی را در مهارتهای نیرویکار اعمال کنند. هرچه اطلاعات مربوط به نیرویکار سازمان بیشتر میشود، رهبران کسبوکار میتوانند رسالت واحد مدیریت منابع انسانی را از مدیریت افراد به یک رهبر ارکستر که به بهینهسازی بروندادهای کلی سازمان توجه دارد، تغییر دهند.
پرورش نیرویکار چابک در سازمان به ظاهر امری آسان است؛ اما در واقع چنین نیست. هنگامی که سازمانی شروع به تقویت توانمندیهای این افراد میکند آنان به این نکته پی میبرند که میتوانند سریعتر و دقیقتر از آنچه تاکنون تصور میکردهاند رشد کنند. در عصر دیجیتال این رویکرد نه تنها مطلوب نیست، بلکه بحرانزا هم خواهد بود. نیرویکار شناور به سرعت در حال تبدیل شدن به قاعدهای جدید برای سازماندهی کسبوکارها است. روشهای قدیمی دیگر توان همگام شدن با تحولات سریع را ندارند. کسبوکارهای آیندهنگر هماکنون به این نتیجه رسیدهاند که استراتژی نیرویکار از پتانسیل کافی برای تبدیل شدن به یک مزیت رقابتی برخوردار است.
ارسال نظر