چرا پایداری یک مساله استراتژیک است؟
دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
منبع: حرکت به سمت پایداری
اگر تاکنون مطلب زیادی درباره پایداری نشنیده باشید، شاید تعجب کنید که چرا برخی از کارشناسان از آن به عنوان یک مساله استراتژیک یاد میکنند. چرا در سالهای گذشته و بهطور ناگهانی، این موضوع توجهات زیادی را به خود جلب کرده است؟ واقعیت آن است که پاسخهای زیادی برای این موضوع وجود دارد.
• روندهای در حال دگردیسی جهان.
دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
منبع: حرکت به سمت پایداری
اگر تاکنون مطلب زیادی درباره پایداری نشنیده باشید، شاید تعجب کنید که چرا برخی از کارشناسان از آن به عنوان یک مساله استراتژیک یاد میکنند. چرا در سالهای گذشته و بهطور ناگهانی، این موضوع توجهات زیادی را به خود جلب کرده است؟ واقعیت آن است که پاسخهای زیادی برای این موضوع وجود دارد.
• روندهای در حال دگردیسی جهان. روندهای عمدهای در روزگار کنونی وجود دارند که تغییراتی اساسی در مدلهای کسبوکار را ایجاب میکنند. بسیاری از این روندها مرتبط با منابع انرژی هستند. تغییرات آبوهوایی بالاخره تبدیل به تیتر یک مجلات شده است و کشورهای مختلف به دنبال یافتن منابع انرژی سبزتر هستند. روندهای دیگری که در مرکز توجهات قرار گرفتهاند، به مسائل زیستمحیطی و انسانی و اجتماعی میپردازند. جنگلها و حیات گیاهی و جانوری در خطر افتادهاند. از طرفی بسیاری از مشکلات ناشی از نابرابری و فقر و همچنین توسعه ناپایدار در کشورهای فقیر ظهور کردهاند که حل آنها نیازمند عزمی محکم است.
• اثر والمارت. هر چند این پدیده به نام والمارت ثبت شده، به تدریج در دیگر فروشگاههای زنجیرهای بزرگ جهان هم در حال مشاهده است. آنها بر تامینکنندگان خود فشار میآورند که بیش از پیش به مساله پایداری احترام بگذارند. آنها در تلاش هستند که میزان بستهبندیهای خود را کاهش داده و پلاستیک کمتری استفاده کنند، میزان زبالهها و دورریزهایشان را مدیریت کرده، جلوی انتشار بیش از حد گازهای گلخانهای را بگیرند و با افزایش بهرهوری در حملونقل، هزینههای سوخت خود را تا ۵۰ درصد هم کاهش دهند. آنها از تامینکنندگان خود میخواهند که بهویژه بر مصرف پلاستیک نظارت کرده و بهطور دقیق دادههای مربوط به طول عمر هر کدام از محصولات را ارائه کنند. این روند، از فروشگاههای بزرگی مانند والمارت شروع شد اما اکنون به کسبوکارهای متوسط هم رسیده است.
• پایداری، ضمیمه طبیعی سایر تغییرات سازمانی است. در یک قرن گذشته، جوامع بهطور پیوسته انتظارات خود را از کسبوکارها افزایش دادهاند.از اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی بود که در آمریکا، عرف جامعه و سیاستهای دولت شروع به محکوم کردن انحصار طلبی در بازارها، ادعاهای گمراهکننده فعالان اقتصادی و امضای مخفیانه قراردادهای مختلف کردند. پس از آن و از دهه ۷۰میلادی، به دنبال افزایش بهرهکشیهای سازمان یافته و وضعیت نامناسب کیفیت کار در بسیاری از کسبوکارها، مساله حقوق کارکنان بر سر زبانها افتاد و جلب رضایت آنها بیش از پیش اهمیت یافت. در دهه ۸۰، چند فاجعه زیستمحیطی روی داد و باعث شد که به تدریج مساله حفظ محیط زیست هم در ذهنها برجسته شود. مشاهده میشود که انتظارات جوامع قدم به قدم از کسبوکارها افزایش یافته است. اکنون هم جامعه جهانی از کسبوکارها انتظار دارند که بهطور همزمان به تمام این مسائل توجه داشته باشند و توجه داشتن به تمام این مسائل بهطور همزمان، برخورداری از رشد اقتصادی به معنای «پایدار» بودن است.
• منابع طبیعی اکنون یک عامل محدودکننده هستند. در ابتدای عصر انقلاب صنعتی به نظر میرسید که منابع طبیعی کره زمین نامحدود هستند و نیروی کار ماهر فراوانی هم برای کار کردن در کارخانهها وجود دارند. اما اکنون این شرایط، برعکس شده است. جمعیت جهان به بیش از ۷ میلیارد نفر رسیده است اما بسیاری از مردم یا بیکار هستند یا در مشاغلی مشغول به کارند که تخصص اصلی آنها نیست. براساس بهترین برآوردهای سازمان ملل متحد، باید انتظار داشته باشیم که تا سال ۲۰۵۰، جمعیت جهان تا ۲ میلیارد نفر دیگر هم افزایش یابد. در همین حال، بسیاری از منابع طبیعی ما در حال فرسوده شدن هستند. براساس آمارهای سازمان فائو در دهه ۹۰ میلادی و به تنهایی، ۹۴ میلیون هکتار از جنگلهای جهان از بین رفتهاند. ۱۱ مورد از ۱۵ مرکز ماهیگیری بزرگ جهان از مازاد صید رنج میبرند و برخی از آنها بهطور کامل از بین رفتهاند. در همین حال، خاکها فرسوده میشوند، بیابانها گسترش مییابند، شهرها در حال گسترش هستند، زمینهای کشاورزی کوچک میشوند و به نمکزار تبدیل میشوند.
به همین دلیل است که بحث پایداری بیش از پیش شنیده میشود. مدیریت همواره با گلوگاهها و محدودیتها پیوند خورده است. در روزگار کنونی هم چه مدیریت کلان و چه مدیریت کسبوکارهای کوچک و متوسط ناگزیر از آن هستند که به محدودیت منابع طبیعی توجه کنند و برنامهریزیهای خود را براساس آن انجام دهند. در همین حال باید از فشار بیشتر به منابع طبیعی خودداری کنند.
• مسائل زیستمحیطی تبدیل به یک دغدغه جهانی میشوند. تا سالها پیش، مسائل زیستمحیطی تنها محدود به منطقه و ناحیه خاص میشد و ارتباطی با یکدیگر نداشت. اما اکنون و به دنبال مطرح شدن مشکلاتی مانند سوراخ شدن لایه ازن، انقراض جانداران و بارانهای اسیدی، دغدغههای زیستمحیطی جهانی شده است و نیازمند همکاری و تعهد تمام جهانیان است.
• افزایش نگرانی از وضعیت سلامت افراد. مطالعات نشان میدهد که در حال حاضر، بدن افراد مختلف حامل مواد شیمیایی و ترکیبات مضری است که از طریق فرآوردههای غذایی و کشاورزی انتقال یافتهاند. اما نگرانی اصلی از آنجا افزایش یافت که این ترکیبات شیمیایی میتوانند در بدن انسان باقی بمانند و اثرات آن به نسلهای بعد هم انتقال یابد.
• پایداری، منافع چندگانه و غیرمنتظرهای به دنبال دارد. بسیاری از اقدامات پایدار، نتایجی به دنبال دارند که به آنها فکر نکرده بودیم. زمانی که یک معمار، سازمانی سبز را طراحی میکند، ساکنان آن ساختمان هزینههای کمتری بابت قبوض خود میپردازند، شرکتهایی که در ارتباط با آن پروژه هستند، از تعهد بیشتر کارکنان خود نفع میبرند و بهرهوری و رضایت بیشتری در بین آنها به چشم میخورد. بهطور مشابه، زمانی که لامپهایی به بازار آمدند که مانند نور روز بودند، سهم زیادی از بازار را به خودشان اختصاص دادند. در همین زمان، کاربرد این لامپها در مدارس باعث بهبود یادگیری دانشآموزان شد و در خانه سالمندان، خواب بهتری را به افراد مسن هدیه داد.
ارسال نظر