تحریک بازارها
مسعود قربانی، محمدطاهر احمدی شادمهری
و سیدمهدی مصطفوی

توسعه زیرساخت‌ها از الزامات مهم رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی به‌شمار می‌رود. سرمایه‌گذاری مستقیم روی زیرساخت‌ها باعث فراهم شدن امکانات تولیدی شده و فعالیت‌های اقتصادی را تحریک کرده و با کاهش هزینه‌های تجارت و انتقالات باعث بهبود رقابت‌پذیری می‌شوند و در نهایت به رشد اقتصادی ایران کمک می‌کند. در این مقاله، تلاش شده است زیرساخت‌های فیزیکی به‌عنوان نوعی زیرساخت مهم و به‌صورت یک متغیر کلی مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور از مدل رشد تابع تولید استفاده شد و برای شناسایی اثر زیرساخت‌ها بر رشد اقتصادی ایران، از سه نوع متغیر زیرساخت‌های فیزیکی، اجتماعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شد. زیرساخت فیزیکی را با استفاده از ۴ متغیر که در نهایت با روش تحلیل مولفه‌های اصلی به یک شاخص تبدیل شدند، معرفی نمودیم و مخارج بهداشتی و سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌ترتیب برای زیرساخت اجتماعی و زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات به کار برده شد. برای برآورد مدل از روش خودرگرسیون با وقفه‌های توزیعی (ARDL) در دوره زمانی ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۱ استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که طی دوره مورد بررسی تاثیر زیرساخت‌ها، اعم از زیرساخت‌های فیزیکی، اجتماعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی ایران مثبت و معنی‌دار بوده است.

1- مقدمه

نقش زیرساخت‌ها در توسعه اقتصادی در مطالعات بسیاری به اثبات رسیده است و در بیشتر مطالعات بیان شده است که عرضه مناسب خدمات زیرساخت‌ها جزء ضروری برای بهره‌وری و رشد اقتصادی است. توسعه زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی یکی از عوامل تعیین‌کننده رشد اقتصادی، به‌خصوص در کشورهای در حال توسعه است. همچنین در این کشورها، زیرساخت‌ها برای رسیدن به اهداف اصلی توسعه از جمله: شهرنشینی، صنعتی شدن، توسعه صادرات، توزیع درآمد و توسعه اقتصادی پایدار ضروری می‌باشند. از آنجا که زیرساخت‌ها دارای ابعاد مختلفی هستند؛ مطالعه حاضر با در نظر گرفتن سه بعد زیرساخت‌ها، به بررسی نقش این عامل در رشد اقتصادی ایران برای دوره زمانی ۱۳۹۱-۱۳۵۵ می‌پردازد و اثر آنها، در کنار موجودی سرمایه غیرفاوا و نیروی کار بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار می‌گیرد. بر این اساس تاثیر مثبت زیرساخت‌های فیزیکی، مخارج بهداشتی و سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی در ایران فرضیه‌های این تحقیق را تشکیل می‌دهند. به‌منظور آزمون فرضیه‌ها و برآورد الگو از روش خودرگرسیون با وقفه‌های توزیعی (ARDL) استفاده می‌شود. بخش‌های باقی‌مانده این مقاله به‌صورت زیر خواهند بود:

در بخش دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارائه می‌شوند. بخش سوم به بررسی روش‌شناسی تحقیق، داده‌ها، روش اقتصادسنجی و روش آماری تحلیل عاملی و تصریح مدل پرداخته و نهایتا دو بخش پایانی، نتایج برآورد مدل و نتیجه‌گیری را ارائه می‌کنند.


۲- مبانی نظری و پیشینه پژوهش

عرضه زیرساخت‌های مناسب، رشد اقتصادی را تضمین می‌کند و کیفیت زندگی را ارتقا می‌بخشد و برای امنیت ملی ضروری است. محققان تاثیر زیرساخت‌ها را بر مفاهیم گوناگونی مانند: رقابت‌پذیری،‌رشد اقتصادی، نابرابری درآمد، تولید، بهره‌وری نیروی کار و رفاه بررسی نموده‌اند. بریستو و نلثورپ اثرات اساسی زیرساخت‌ها را بررسی نمودند و معتقدند که زیرساخت‌ها فقط اثر عینی روی محیط ندارند بلکه به‌طور مستقیم روی رفاه (با صرفه‌جویی در زمان و هزینه، افزایش امنیت و توسعه شبکه اطلاعاتی) و اقتصاد (اشتغال و رشد اقتصادی) تاثیر می‌گذارند (اسنیکا و سیمکونایت، 2009: 25-16).

سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها تغییرات مدیریتی و سازمانی را ترغیب می‌کند. همچنین زیرساخت‌های عمومی باعث تمرکز جغرافیایی منابع اقتصادی شده و بازارهای گسترده‌تری برای تولید و اشتغال فراهم می‌کنند. زیرساخت‌ها روی بازار محصولات و نیز مواد اولیه تاثیر می‌گذارند و به روند برنامه‌های توسعه کمک می‌کنند و شبکه وسیعی برای افراد جامعه فراهم می‌کنند تا بتوانند به‌راحتی هزینه‌ها را کاهش دهند. عموما زیرساخت‌های عمومی به‌عنوان پایه‌هایی که اقتصاد روی آن بنا شده است، شناخته شده‌اند (گیو و مکدونالد، 2009: 21).

همچنین زیرساخت‌ها به‌عنوان ابزارهایی شناخته می‌شوند که برای بهبود توسعه مناطق ضروری است. زیرساخت‌ها می‌توانند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و مناطق تولیدی را تحت‌تاثیر قرار دهند و شرایط را برای اهداف توسعه منطقه‌ای فراهم کنند. اسنیکا و دراکسایت معتقدند که رقابت‌پذیری اقتصاد در یک کشور با مجموعه‌ای از عوامل تعیین می‌شود که شاخص زیرساخت‌ها یکی از آنهاست (اسنیکا و دراکسایت، 2007: 41-35).

آشور بیان می‌کند که زیرساخت‌های عمومی کیفیت زندگی را ارتقا می‌دهند، جاده‌های بهتر تصادفات را کاهش داده و باعث بهبود امنیت عمومی می‌شوند. سیستم آب و فاضلاب بیماری‌ها و هزینه‌های بهداشتی را کاهش داده و شرایط محیطی را پایدار می‌سازند. طبق آمارهای جهانی خانوارها تقریبا 2/1 تا 3/1 خدمات زیرساخت‌ها را به‌عنوان مصرف نهایی استفاده می‌کنند. نیمی دیگر از زیرساخت‌ها صرف مصارف واسط می‌شود که اغلب توسط بنگاه‌ها استفاده می‌شوند (آشور، 1989: 25-17).

آگنور و مورنا داتسون (2006) و فوری (2006) بیان می‌کنند که زیرساخت‌ها در درجه اول از چندین راه بر رشد اقتصادی تاثیر می‌گذارند:

- زیرساخت‌ها، هزینه عوامل اولیه در فرآیند تولید را کاهش می‌دهند که اثر مستقیم بهره‌وری نامیده می‌شود.

- زیرساخت‌ها، بهره‌وری کارکنان را افزایش می‌دهند که این اثر به‌عنوان اثر مستقیم شناخته شده است.

- تاثیر زیرساخت‌ها روی رشد از طریق مدت زمان ساخت‌و‌ساز حاصل می‌شود. به این طریق که چون سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها به حفاظت و توجه نیاز دارند، در کنار زیرساخت‌ها، تاسیسات و صنایع وابسته ایجاد می‌شوند که در بلندمدت ایجاد مشاغل را به همراه دارند.

- همچنین زیرساخت‌ها اثر مثبتی روی بهداشت و آموزش دارند. بهداشت مناسب و آموزش بالای نیروی کار، رشد اقتصادی را تضمین می‌کند (اسنیکا و سیمکونایت، 2009: 25-16).

استراب (2008) راه دیگری را که سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها ممکن است باعث رشد اقتصادی شود، صرفه‌جویی‌های مقیاس معرفی می‌کند. او معتقد است که زیرساخت حمل‌ونقل بهتر، هزینه‌های حمل‌و‌نقل را کاهش داده و منجر به صرفه‌جویی‌های مقیاس و مدیریت بهتر می‌شود. محاسبات ماماتزاکیس (2008) مطالعات علمی اخیر در مورد سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها را تایید می‌کند. محاسبات ایشان نشان می‌دهد که زیرساخت‌های عمومی در اغلب صنایع تولیدی عامل صرفه‌جویی در هزینه‌ها است، چون رشد بهره‌وری آنها را بیشتر می‌کند. (ماماتزاکیس، 2008: 326-307). عموما زیرساخت‌ها به‌عنوان زیرساخت‌های عمومی اصلی شناخته می‌شوند که موضوع اساسی جامعه و اقتصاد هستند. همان‌طور که گزارش بانک جهانی (2004) نشان می‌دهد، زیرساخت‌ها گزاره‌ای حمایتی برای اکثر فعالیت‌ها در یک کشور هستند و نقش مهمی برای صنعت و کل اقتصاد بازی می‌کنند. اقتصاددانان و برنامه‌ریزان شهری دو نوع زیرساخت‌ را طبقه‌بندی می‌کنند. زیرساخت‌های اقتصادی و زیرساخت‌های اجتماعی (اسنیکا و سیمکونایت، 2009: 25-16). اقتصاددانان بین زیرساخت‌های فیزیکی (زیرساخت‌های سخت) و زیرساخت‌های اجتماعی (زیرساخت‌های نرم) تفاوت قائل می‌شوند. آنها زیرساخت‌های فیزیکی را جاده‌ها، بزرگراه‌ها، خطوط راه‌آهن، فرودگاه‌ها، بنادر، برق، ارتباطات تلفنی، عرضه آب و فاضلاب تعریف کرده‌اند که به بهبود فعالیت اقتصادی کمک می‌کنند (همان). زیرساخت‌های اجتماعی به‌عنوان زیرساخت‌هایی تعریف می‌شوند که به بهبود سلامت، آموزش و استانداردهای فرهنگی جمعیت کمک کرده و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی دارند؛ بنابراین زیرساخت‌های اجتماعی ممکن است شامل موسسات مختلف از جمله: مدارس، کتابخانه‌ها، دانشگاه‌ها، مطب‌ها، بیمارستان‌ها، دادگاه‌ها، موزه‌ها و پارک‌ها باشند. همه این موسسات شامل کالاهای سرمایه‌ای هستند که استفاده‌ عمومی دارند. البته ممکن است زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی مشترکا استفاده شوند. برای مثال تاسیسات فاضلاب تاثیر توام بهداشتی و اقتصادی دارد و می‌تواند به دو صورت زیرساخت اجتماعی و اقتصادی به‌کار رود.


شیوه‌های توسعه زیرساخت‌ها

موسسه توسعه ملی بریتانیا (۲۰۰۲) شیوه‌های مختلفی را که توسعه زیرساخت‌ها می‌تواند به رشد پایدار کمک کند به‌صورت زیر معرفی می‌کند:

۱- کاهش هزیه‌های حمل‌و‌نقل و تسهیل جریان تجاری در داخل و خارج از مرزها

۲- توانمندسازی فعالان اقتصادی - افراد، بنگاه‌ها و دولت - برای پاسخ دادن به انواع تقاضا در موقعیت‌های مختلف

۳- کاهش هزینه‌های عوامل برای کارآفرینان یا ایجاد تجارت سودآورتر

۴- ایجاد اشتغال، شامل امور عام‌المنفعه (هم به‌عنوان حمایت اجتماعی و هم یک سیاست ضدادواری در زمان بحران اقتصادی)

۵- ارتقای سرمایه‌ انسانی، برای مثال بهبود دسترسی به مراکز بهداشتی و مدارس

۶- بهبود شرایط سازمانی که منجر به بهبود معیشت، سلامت بهتر و کاهش آسیب‌پذیری فقرا می‌شود

زیرساخت‌ها یا خدماتی که آنها فراهم می‌کنند معمولا توسط هم خانوارها و هم بنگاه‌ها مصرف می‌شوند و در عین حال هم مصرف نهایی و هم مصرف واسطه محسوب می‌شوند. این مصرف (به‌طور مستقیم) رفاه و تولید را افزایش می‌دهد. زیرساخت‌ها بازارها را توسعه می‌بخشند و به‌عنوان عاملی برای کاهش موانع تجاری عمل می‌کنند. در مناطق شهری نیز به توسعه موثر بازار کار و بازار کالاها کمک می‌کنند و بنابراین منجر به افزایش بهره‌وری و تولید می‌شوند. سازمان‌های مختلف تاثیر مستقیمی روی کارآیی اجتماعی-اقتصادی زیرساخت‌ها دارند و آن به این خاطر است که زیرساخت‌ها همیشه بعد دولتی داشته‌اند که البته در سال‌های اخیر بعد خصوصی آن هم مطرح شده است؛ زیرساخت‌ها و خدمات وابسته بر توسعه تاثیر می‌گذارند و این تاثیر از طریق سه مکانیسم انجام می‌شود:

اولا، زیرساخت‌ها و خدمات وابسته اغلب از طریق عرضه آب و فاضلاب، عرضه برق و حمل‌و‌نقل مخصوصا در شهرها، رفاه خانوارها را افزایش می‌دهند. اگرچه ممکن است بهبود در رفاه مستقیما منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) نشود، ولی کیفیت نیروی کار را افزایش داده و از این رو به بهبود بهره‌وری کمک می‌کنند. اکثر اقتصاددانان بهبود رفاه را به‌عنوان قسمتی از توسعه مدنظر قرار می‌دهند، حتی اگر به رشد اقتصادی کمک نکند. دو مکانیسم دیگر که مناسبات مشترک دارند، تاثیر مستقیمی روی تولید ناخالص داخلی دارند. ثانیا عرضه زیرساخت‌ها هزینه بیشتر عوامل تولیدی را که توسط بنگاه استفاده می‌شوند، کاهش می‌دهند. در مورد زیرساخت‌های برق، حمل‌و‌نقل و ارتباطات می‌توان گفت که از طریق افزایش بهره‌وری هزیه‌ها را کاهش می‌دهند. در مورد انجام کار نیز زیرساخت‌ها دقیقا مانند پروژه‌ها عمل می‌کنند. هزینه‌های عوامل پایین‌تر به معنی هزینه کل پایین‌تر است که به نوبه خود منجر به بازار بزرگ‌تر و بنابراین کاهش در هزینه‌ها می‌شود. جالب‌ترین یا شاید مهم‌ترین مکانیسم ارتباط توسعه زیرساخت‌ها، توسعه بازار است. این مفهوم برای بازار کالاها و بازار نیروی کار و حتی برای بازار سرمایه استفاده می‌شود. همان‌طور که آدام اسمیت در بیش از دو قرن پیش بیان کرد؛ زیرساخت حمل‌و‌نقل بازار کالاها را با کاهش هزینه‌های حمل‌و‌نقل و با افزایش سرعت در معرض فروش گذاشتن کالاهای فاسد شدنی، توسعه می‌بخشد. در مورد بازارها می‌توان گفت که پروژه‌های زیرساختی ارتباطات تلفنی، توسعه این فرآیند را افزایش داده است که رقابت، صرفه‌های مقیاس اقتصادی و تخصص بیشتر را تشدید کرده است (همان). به‌طور کلی درباره زیرساخت‌ها و رشد اقتصادی مطالعات بسیاری انجام شده است که می‌توان آنها را به دو دسته مطالعات داخلی و خارجی تقسیم کرد. در مورد مطالعات خارجی، آشور رابطه بین بهره‌وری کل و متغیرهای ذخیره و جریان مخارج دولتی را بررسی کرد. آشور بیان کرد که سرمایه نظامی رابطه کمی با بهره‌وری دارد و زیرساخت‌های اصلی از جمله: خیابان‌ها، بزرگراه‌ها، فرودگاه‌ها، حجم ترانزیت، سیستم‌های آب و فاضلاب قدرت توضیحی بیشتری برای بهره‌وری دارند. همچنین نشان داد که موجودی سرمایه عمومی نقش مهمی در کاهش بهره‌وری اقتصاد آمریکا طی دهه ۱۹۷۰ داشته است (آشور، ۱۹۸۹: ۲۰۰-۱۷۷). شاه، تابع هزینه‌ای شامل زیرساخت‌هایی مانند: حمل‌ونقل، ارتباطات و برق در مکزیک را برآورد کرد و نشان داد که زیرساخت‌های عمومی اثر افزایشی و مثبتی بر تولید دارد (شاه، ۱۹۹۲: ۳۶-۲۸).

سانچز روبلز رابطه بین زیرساخت‌ها و رشد اقتصادی را با اطلاعات مربوط به مخارج زیرساخت‌ها به‌عنوان سهم آنها از تولید ناخالص ملی طی مدت ۱۹۸۵-۱۹۷۰ با استفاده از مدل رگرسیون ساده برای چند کشور نمونه بررسی نمود. نتایج، اثر مثبت سرمایه‌گذاری عمومی بر نرخ رشد تولید طی گذار اقتصادی به وضع پایدار اقتصادی را نشان داد (سانچز روبلز، ۱۹۹۸: ۱۰۸-۹۸). نایوکی و ماساکی ارزیابی مثبتی از زوایای مختلف وابستگی بین زیرساخت‌ها و رشد اقتصادی در ژاپن داشتند و نتیجه گرفتند که سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها در مناطق شهری بر کاهش نابرابری‌های درآمدی مناطق تاثیر دارد (نایوکی و ماساکی، ۲۰۰۰: ۱۹-۳). صالحی اصفهانی و رامیرز در مطالعه‌ای مدل ساختاری از زیرساخت‌ها و رشد تولید را معرفی کردند که عوامل اقتصادی و نهادی مرتبط با فعل و انفعالات تولید زیرساخت‌ها را در نظر گرفتند. آنها بیان کردند که کشش زیرساخت‌ها با توجه به سرمایه‌گذاری کل در وضع پایدار از یک بزرگ‌تر است (صالحی اصفهانی و رامیرز، ۲۰۰۳: ۴۷۷-۴۳۳).

ساهو و داش در مطالعه‌ای کشش تولیدی زیرساخت‌ها را برای چهار کشور جنوب آسیا: هند، پاکستان، بنگلادش و سریلانکا با استفاده از تکنیک هم‌انباشتگی مقطعی پدرونی طی مدت ۲۰۰۵-۱۹۸۰ به‌دست آوردند. آنها در این مقاله از تحلیل مولفه‌های اصلی برای ایجاد شاخصی برای زیرساخت‌ها استفاده کردند. نتایج کلی نشان داد که کشش تولیدی زیرساخت‌ها برای کشورهای جنوب آسیا بین ۱۶-۰ و ۲۶-۰ می‌باشد (ساهو و داش، ۲۰۰۸: ۳۵-۱). ساهو و داش در مطالعه موردی کشور هند نقش زیرساخت‌ها را بر رشد اقتصادی کشور هند برای مدت ۲۰۰۶-۱۹۷۰ بررسی نمودند و به این نتیجه دست یافتند که توسعه زیرساخت‌ها در هند سهم مثبت معنی‌داری بر رشد سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی دارد (ساهو و داش، ۲۰۰۹: ۳۶۵-۳۵۸).

در مورد مطالعات داخلی می‌توان اشاره کرد که مشیری و جهانگرد به برآورد تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی ایران طی دوره ۱۳۸۰-۱۳۴۸ پرداختند. نتایج آنها نشان داد که فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات به رشد اقتصادی ایران کمک کرده و تاثیر آن بر رشد اقتصادی معنی‌دار است (مشیری و جهانگرد، ۱۳۸۳: ۷۸-۵۵).

هادیان و همکاران فرضیه رشد مبتنی بر مخارج بهداشتی در کنار سایر عوامل مانند، نیروی کار و سرمایه فیزیکی برای اقتصاد ایران طی سال‌های ۱۳۸۳-۱۳۵۸ را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج نشان داد که هر یک درصد تغییر در این متغیر منجر به ۳۱/۰ درصد تغییر در رشد اقتصادی در همان جهت می‌شود (هادیان و همکاران، ۱۳۸۵: ۴۹-۳۹).

رضایی ارجرودی و تسبیحی در مقاله‌ای با عنوان «ارائه مدل ارتباطی توسعه حمل‌ونقل و رشد اقتصادی در ایران بر مبنای الگوی رگرسیون برداری» به بررسی نقش توسعه بخش حمل‌ونقل در رشد اقتصادی ایران پرداختند. نتایج حاصله بیانگر این است که بخش حمل‌ونقل، اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد، اما این اثر مثبت ضعیف است که بیانگر توسعه نیافتگی بخش حمل‌ونقل می‌باشد (رضایی ارجرودی و تسبیحی، ۱۳۸۶: ۱۳۶-۱۲۵).

موسوی جهرمی و عبادتی فرد در مطالعه‌ای به بررسی اثر سرمایه‌گذاری دولت در زیرساخت حمل‌ونقل بر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی ایران پرداختند. در این مطالعه از الگوی رشد سولو همراه با تعدیلاتی برای رشد اقتصادی استفاده شد. آنها با در نظر گرفتن متغیر سرمایه‌گذاری در زیرساخت حمل‌ونقل در مدل سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری دولت در بخش حمل‌ونقل و سایر بخش‌ها در کنار نیروی کار و سرمایه‌گذاری خصوصی در تابع تولید، مدلی را تخمین زدند که نتایج آن نشان داد طی سال‌های ۱۳۸۲- ۱۳۳۸ رابطه قوی بین سرمایه‌گذاری در زیرساخت حمل‌ونقل و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که با توجه به کشش مثبت به دست آمده برای سرمایه‌گذاری حمل‌ونقل، سرمایه‌گذاری در این زیرساخت اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی ایران دارد (موسوی جهرمی و عبادتی‌فرد، ۱۳۸۷: ۳۷۱-۳۶۱). کمیجانی و محمودزاده در مقاله‌ای اثرات زیرساخت، کاربری و سرریز فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه را بررسی نمودند. در این مقاله آثار فاوا بر رشد با دو گونه متغیرهای نماینده فاوا یعنی ضریب نفوذ تلفن ثابت برای زیرساخت‌های فاوا و ضریب نفوذ اینترنت برای کاربری فاوا مورد مطالعه قرار گرفت. اثرات فاوا بر رشد اقتصادی در حالت پایدار و با استفاد ه از روش داده‌های تلفیقی برای ۵۱ کشور و زیرگروه‌های مختلف در دوره زمانی ۲۰۰۳-۱۹۹۵ بررسی شد. نتایج نشان داد سرمایه فیزیکی، ضریب نفوذ تلفن ثابت، شاخص شبکه، کاربری اطلاعاتی، اینترنت و باز بودن، تاثیر مثبت و نرخ رشد جمعیت و تورم تاثیر منفی بر رشد اقتصادی دارند. همچنین اثر سرمایه‌ انسانی بر رشد پایدار نبوده و همگرایی اقتصادی کشورهای در حال توسعه تایید شد.

مقایسه تطبیقی بین مطالعات انجام یافته در خصوص اثرات فاوا بر رشد اقتصادی ایران و نتایج این مقایسه نشان می‌دهد که کشش تولیدی زیر ساخت فاوا در ایران (۰۷/۰) و کشورهای در حال توسعه (۰۵/۰-۰۳/۰) تقریبا مشابه است (کمیجانی و محمودزاده ۱۳۸۷: ۷۳-۳۱).