«هزینه پنهان هوای آلوده؛ چرا ایران باید مسیر لندن، پکن و مکزیکوسیتی را تکرار کند؟»
از منظر سیاستگذاری عمومی، این عدد بهروشنی میگویند: آلودگی هوا «هزینه فرصت» عظیمی است که مانع سرمایهگذاری، کاهشدهنده بهرهوری نیروی کار و افزایشدهنده هزینههای نظام سلامت است. از منظر محیطزیستی هم، با بحرانی مواجه هستیم که همزمان ریه شهروندان، خاک، آب و آینده نسل بعد را نشانه گرفتهاست. اما ایران تنها کشوری نیست که با چنین بحران گستردهای روبهرو بودهاست. سه شهر بزرگ جهان – لندن، پکن و مکزیکوسیتی – دورههایی داشتهاند که شرایطشان حتی از وضعیت امروز ایران بدتر بوده؛ با این تفاوت که آنها توانستند بحران را مهار کنند.
مقایسه این سه تجربه، سه سوال مهم را روشن میکند:
۱. مشکل اصلی هر شهر چه بود؟
۲. اقدامات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت آنها چه بود؟
۳. کدام بخش این سیاستها میتواند برای ایران قابلاجرا باشد؟
لندن؛ از «مهدود مرگبار» تا قانونگذاری قاطع
مشکل اصلی لندن چه بود؟
- مصرف گسترده زغالسنگ در خانهها و صنایع
- تراکم بالای دودکشها داخل محدوده شهر
- نبود قوانین کنترل آلودگی
- وارونگی دمایی شدید که دود را در سطح زمین حبس میکرد
فاجعه «مهدود بزرگ ۱۹۵۲» که هزاران مرگ ایجاد کرد و لندن را به نقطه تصمیم رساند.
اقدامات کوتاهمدت (۳–۱ سال)
- ممنوعیت موقت سوزاندن زغالسنگ در روزهای بحران
- هشدارهای عمومی و تعطیلی محدود فعالیتهای پرآلاینده
- افزایش نظارت فوری بر صنایع شهری
اقدامات میانمدت (۷–۳ سال)
- تصویب قانون هوای پاک ۱۹۵۶
- ایجاد مناطق «بدون دود»
- جابهجایی صنایع آلاینده به خارج شهر
- کمکهزینه دولتی برای تغییر سیستمهای گرمایش خانگی
اقدامات بلندمدت (۲۰–۷ سال)
- اصلاح کامل ساختار سوخت خانگی
- توسعه حملونقل عمومی
- تدوین استانداردهای سختگیرانه کیفیت هوا و انتشار سالانه گزارش ملی
درس کلیدی برای ایران
لندن به ما میگوید بدون یک قانون سخت، شفاف و قابلاجرا، آلودگی هوا مهار نمیشود.
فقط سیاست قاطع و پایدار توانست یک شهر غرق در دود را به الگوی جهانی تبدیل کند.
پکن؛ جنگ ساختاری با آلایندههای صنعتی و سوختی
مشکل اصلی پکن چه بود؟
- نیروگاههای زغالسنگسوز اطراف شهر
- صنایع سنگین داخل و اطراف پایتخت
- رشد انفجاری خودروهای بنزینی و دیزلی (بیش از ۵میلیون خودرو)
- توفانهای گردوغبار و پدیده وارونگی هوا
- استاندارد سوخت و خودرو پایینتر از استانداردهای جهانی
پکن در سال۲۰۱۳ رسما اعلام کرد وارد «جنگ با آلودگی هوا» شدهاست.
اقدامات کوتاهمدت (۳–۱ سال)
-تعطیلی فوری یا محدودسازی تولید در صنایع آلاینده
-جایگزینی زغالسنگ خانگی با گاز
- ممنوعیت شمارهگذاری خودروها بدون استاندارد مشخص
-انتشار لحظهای دادههای کیفیت هوا
اقدامات میانمدت (۷–۳ سال)
- انتقال یا تعطیلی صدها واحد صنعتی سنگین
- گسترش عظیم شبکه مترو
- استانداردسازی بالای سوخت (معادل یورو ۵–۶)
- توسعه خودروهای هیبریدی و برقی
- برنامه جدی اسقاط خودروهای فرسوده
اقدامات بلندمدت (۱۵–۷ سال)
- ساخت نیروگاههای گازی بهجای زغالسنگی
- نوسازی ناوگان اتوبوسرانی برقی
- ایجاد نظام پایش سراسری و شفاف
- اجرای برنامه مدیریت یکپارچه کیفیت هوا تا سطح استانی
نتیجه قابلاندازهگیری
- کاهش ۶۰ تا ۶۴ درصدی PM۲.۵ بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۲
- افزایش ۵–۴ ساله امید به زندگی در مناطق شهری
درس کلیدی برای ایران
پکن ثابت کرد؛ آلودگی هوا یک مساله چندبخشی است. بدون اقدام همزمان در بخش انرژی، حملونقل، صنعت و مدیریت شهری، هیچ سیاستی موفق نخواهد شد.
مکزیکوسیتی؛ شکست سیاستهای سطحی و موفقیت اصلاح ساختاری
مشکل اصلی مکزیکوسیتی چه بود؟
- خودروهای بسیار قدیمی و آلاینده
- سوخت بیکیفیت با گوگرد بالا
- رشد شدید جمعیت و خودرو
- شرایط جغرافیایی بسته (منطقه کوهستانی)
- ضعف شدید در حملونقل عمومی
این شهر در دهه۱۹۸۰ یکی از آلودهترین شهرهای جهان بود.
اقدامات کوتاهمدت(۳–۱ سال)
- اجرای طرح روز بدون خودرو یا «Hoy No Circula» و ممنوعیت تردد براساس پلاک (اما نتیجه نداد؛ مردم برای دورزدن طرح، خودروهای قدیمیتر خریدند).
- تشدید معاینه فنی در روزهای بحرانی
اقدامات میانمدت (۷–۳ سال)
- آغاز اصلاح کیفیت سوخت
- حذف سرب از بنزین
- توسعه خطوط مترو
- الزام نصب مبدل کاتالیستی در خودروها
- سرمایهگذاری جدی در خطوط اتوبوس تندرو (BRT)
اقدامات بلندمدت (۲۰–۷ سال)
- نوسازی تدریجی ناوگان حملونقل
- توسعه گسترده سیستم حملونقل ریلی
- برنامه اسقاط منظم خودروهای فرسوده
- استانداردسازی سوخت تا سطح بینالمللی
درس کلیدی برای ایران
سیاستهایی که فقط «رفتار روزانه مردم» را هدف میگیرد، مثل محدودیت پلاکی، به تنهایی بیفایده یا حتی مضر هستند. پیشرفت مکزیکوسیتی زمانی آغاز شد که سوخت و خودرو اصلاح شد و همزمان حملونقل عمومی تقویت شد.
نسخه بومیشده برای ایران چیست؟
با کنار هم گذاشتن تجربه این سه شهر، تصویری روشن برای ایران بهدست میآید:
۱- کوتاهمدت (۲-۱ سال)
- توقف استفاده از مازوت در نیروگاهها و صنایع نزدیک شهرها
- کنترل فوری کامیونها و اتوبوسهای فرسوده
- اعلام مناطق اضطراری کمانتشار
- افزایش شفافیت دادهها و انتشار عمومی پایش روزانه
- ممنوعیت شمارهگذاری خودروهای فاقد استاندارد
۲- میانمدت (۳-۷ سال)
- اصلاح ساختار سوخت (کاهش گوگرد در گازوئیل)
- برنامه ملی اسقاط ناوگان دیزلی
- توسعه واقعی مترو و BRT
- انتقال صنایع آلاینده از حریم شهرها
- ایجاد نظام انگیزشی برای خودروهای کممصرف و برقی
۳- بلندمدت (۱۵-۷ سال)
- اصلاح یارانه انرژی
- توسعه حملونقل ریلی حومهای
- جایگزینی نیروگاههای آلاینده با سیکلترکیبی و انرژی پاک
- تدوین «قانون هوای پاک» جدید با اختیارات واقعی برای شهرداریها
- ساخت اکوسیستم صنعتی مرتبط با فناوریهای کاهش انتشار
نتیجه نهایی
تجربه لندن، پکن و مکزیکوسیتی به ما میگوید:
- آلودگی هوا با سیاستهای کوتاهمدت رفع نمیشود؛ اصلاح ساختاری لازم است.
- سوخت، خودرو و حملونقل عمومی سه ستون اصلی راهحلاند.
- شفافیت داده و قانونگذاری قاطع؛ شرط لازم موفقیت است.
ایران امروز دقیقا در همان نقطهای قرار دارد که این شهرها سالها قبل ایستادهبودند، اما برتری ما این است که اکنون میدانیم «چه چیز جواب داده» و «چه چیز جواب نمیدهد.» زمان آن رسیده که بهجای مُسکنهای سیاسی و تعطیلیهای پیدرپی، یک نقشهراه ملی و پایدار طراحی کنیم؛ چون اقتصادی که هوای سالم ندارد، نمیتواند روی پا بایستد.
* دکترای سیاستگذاری بازرگانی