نقد ادبی ما برگرفته از متد غربی است
عبدالله کوثری
نویسنده و مترجم
اگر بنا به نقد شعر و جامعهشناسی در یک کفه ترازو باشد بدون شک با مشکل روبهرو خواهیم شد؛ چرا که شعر در ادبیات پارسی سابقهای حدود هزار و چهارصد ساله دارد درحالیکه علوم انسانی در ایران عمری بیش از صد سال ندارد.
اساسا آنچه بهعنوان نقد ادبی امروز در ایران بهکار میرود برگرفته از آثار غربی است، چون تا پیش از آن ما متدی برای نقد ادبی جدید در اختیار نداشتهایم.
او گفت: در این راستا در کشور کارهایی صورت گرفته و کتابهایی با عنوان تئوری نقد منتشر شده است.
عبدالله کوثری
نویسنده و مترجم
اگر بنا به نقد شعر و جامعهشناسی در یک کفه ترازو باشد بدون شک با مشکل روبهرو خواهیم شد؛ چرا که شعر در ادبیات پارسی سابقهای حدود هزار و چهارصد ساله دارد درحالیکه علوم انسانی در ایران عمری بیش از صد سال ندارد.
اساسا آنچه بهعنوان نقد ادبی امروز در ایران بهکار میرود برگرفته از آثار غربی است، چون تا پیش از آن ما متدی برای نقد ادبی جدید در اختیار نداشتهایم.
او گفت: در این راستا در کشور کارهایی صورت گرفته و کتابهایی با عنوان تئوری نقد منتشر شده است. نویسندگان این حوزه هم با توجه به تئوریهای غربی کار میکنند. البته به نظر من این یک شیوه درست است. از زنده یاد مسکوب سخنرانی را گوش میکردم که ایشان نکته ظریفی در مورد نقد آثار ادبی حتی در مورد گذشتگان اشاره میکردند.
ایشان عقیده داشتند که ما اگر بخواهیم نگاه جدیدی به آثار شاعران ادب پارسی همچون سعدی، حافظ و مولانا داشته باشیم، ناگزیریم از متدهایی که توسط غربیان در این حوزه ارائه شده، استفاده کنیم؛ چرا که اگر بنا باشد بر اساس همان تئوریهای گذشتگان به نقد بپردازیم که خود قدیمیان به بهترین شیوه در مورد خودشان توضیح دادهاند.
مثلا اگر بنا به نقد شعر و جامعه شناسی در یک کفه ترازو باشد بدون شک با مشکل روبهرو خواهیم شد؛ چرا که شعر در ادبیات پارسی سابقهای حدود هزار و چهارصد سال دارد درحالیکه علوم انسانی در ایران عمری بیش از صد سال ندارد.
طبیعی است که شعر فارسی نسبت به جامعه شناسی در ایران هم باسابقهتر باشد و هم از استحکام بیشتری برخوردار باشد. از سوی دیگر اینکه جامعهشناسی و تحقیقات صورت گرفته در مورد این علم در ایران جوان است، امری واضح است. با این توضیحات یک دوره صد ساله از شعر و جامعه شناسی در ایران کاملا با هم متفاوت خواهند بود و نمیتوان این دو را در یک جایگاه دانست.
عدم رشد تفکر نقادانه در جامعه ما به این معنا نیست که ما نسبت به گذشته اصلا متحول نشدهایم. بر این اساس اگر جامعه امروزمان را با وضعیت اجتماعی دوره ناصری مقایسه کنیم به راحتی در مییابیم که ایران در این دو دوره کاملا متفاوت است. ما نسبت به گذشته تحول پیدا کردهایم اما بحث بر سر این است که علوم جدید در ایران تا چه حد توانسته از طریق کتابها و دانشگاه به جامعه نفوذ کند.
ارسال نظر