خاطره‌ خوبی که مردم از من دارند را خراب نمی‌کنم

شهاب حسینی را دیگر به شکل فعال در بازیگری سینما دست کم تا چند سال نمی‌بینیم. این را خودش در گفت‌وگو با کافه سینما گفت. از این گفت‌وگوی بلند بخش‌های زیادی را حذف کرده‌ایم و حرف‌های مهمش را گذاشته‌ایم. بخوانید. *شما گفته‌اید که می‌خواهید به خانواده‌تان برسید. شهاب حسینی به عنوان یک انسان و یک شخصیت حقیقی در مورد زندگی خودش مختار است. اما به عنوان یک شخصیت حقوقی و هنری آیا در مقابل طرفداران خودتان مسوول نیستید؟ یعنی شما را پنج سال نخواهیم دید؟ اگر در این پنج سال پیشنهادی به شما رسید

بازی می‌کنید؟

کار می‌کنم. به خاطر اینکه کارهای جدی عشق من هستند. این تصمیم کناره‌گیری به خاطر این بوده که متوجه شدم که عشقم دارد به شغلم تبدیل می‌شود. فیلم خوب شما را قبل از ساعت بیدار می‌کند. فیلم بد که تعدادش هم خیلی زیاد است، بر عکس. یک روزی از خواب بلند شدم و گفتم: خدایا همین الان یک سکته بده که سر کار نروم (می‌خندد). علت دیگر این است که مشکلات تولید بهتر نشده که بد‌تر شده است. اگر در ابتدای کارم یکسری اشتباهات تولیدی و تکنیکی می‌دیدم، از آنها می‌گذشتم و به خود می‌گفتم تا ده سال آینده درست می‌شود. دیدم که الان بسیار بد‌تر شده و بیشتر باید حرص بخورم. اگر می‌خواستم پول در بیاورم، دوستی دارم که برج‌ساز است. با او همکاری می‌کردم و بدون دغدغه مالی زندگی می‌کردم. من همکاران خودم را زیر سوال نمی‌برم، چون در این صورت خودم را زیر سوال برده‌ام. من نگاه می‌کنم و می‌گویم در ازای چیزهایی که از دست داده‌ام چه چیزهایی را به دست آورده‌ام؟ الان کفه چیزهایی را که از دست دادم بیشتر از به دست آورده‌ها است. این را صادقانه می‌گویم. مثلا در جشن منتقدین که برای پرسه در مه جایزه گرفتم، وقتی به روی سن رفتم، هیچ حسی نداشتم. چون در اینجا وقتی جایزه هم می‌گیری بیشتر در مظان اتهام هستی. وقتی برای سوپراستار اولین سیمرغم را گرفتم، همه گفتند سیمرغ را به نقش دادند نه بازیگر. چون فیلم، فیلم مورد علاقه وزیر وقت بوده است. ولی هیچ‌کس نمی‌آید بگوید که این فیلم چند درصدش بر دوش بازیگر بوده است؟ برای این فیلم کلی زحمت کشیدم. با خانم میلانی ساعت‌ها در مورد شخصیت بحث کردیم تا حاصلش این شد. در مورد این قضاوت‌ها یا آدم باید خودش را به پوست کلفتی بزند و بگوید بی‌خیال یا اینکه دلش بشکند و بنشیند خودش را مرور کند. من الان به این دل شکستگی رسیدم و خودم را مرور می‌کنم. در ضمن محفوظات ذهنیم در حال تمام شدن است. باید باز ذهنم را از چیزهای جدید پر کنم. یعنی مطالعه کنم، تحقیق کنم، ورزش کنم و یک ذره برای خودم زندگی کنم.

*یعنی بازی توامان را هم ادامه می‌دهید؟ در تاریخ این مملکت آدم‌های زیادی بوده‌اند که تا جایی عالی پیش رفته‌اند و بعد

کم آورده و محو شده‌اند. شهاب حسینی که الان در قله موفقیت است، نمی‌ترسد که محو شود؟

من هیچ وقت از زندگی احساس طلبکاری ندارم. زندگی این لطف را به من کرده که اینجا باشم. کدام کوهنوردی را می‌شناسید که قله را فتح کند و‌‌ همان جا بماند؟ پس هر بالارفتنی یک پایین آمدنی هم دارد تا تجدید نیرویی صورت بگیرد و آدم دوباره به بالا برود. الان آقای مشایخی کجاست؟ آقای مشایخی چرا باید بعد از این همه سال با دل شکسته حرف بزند؟ حق ندارم که ناراحت بشوم که آقای نصیریان با این کارنامه درخشان گاهی مجبور است که تله فیلم بازی کند؟ من با دیدن این وضعیت حق دارم که وحشت کنم. من الان قصد دارم که به تالیف برسم. می‌روم که مثلا مستند بسازم یا حتی کلیپ بسازم. یا نه می‌روم مستندهای BBC را ضبط می‌کنم. یک باکس مونتاژ می‌گیرم و آنها را کپچر می‌کنم و رویش موسیقی می‌گذارم و به عنوان کادو به رفقایم می‌دهم. حداقل می‌دانم که یک کاری کرده‌ام و می‌توانم بگویم این کار من است. بهتر از آن است که به خاطر مصالحی کار بکنم. در مواقعی که مجبورم می‌توانم بگویم که ندیدم یا نشنیدم، اما نمی‌توانم بگویم که نفهمیدم. پس این تصمیم من یک تجدید قوا برای شروعی دوباره است. اگر هم که نشد همین خاطره‌ خوبی که مردم از من دارند برایم کفایت می‌کند و خرابش نمی‌کنم.

*در مورد خانه پدری و نقش‌تان و داستان فیلم صحبت کنید. دلیل عدم نمایشش را می‌دانید؟

دقیقا نمی‌دانم چرا در جشنواره به نمایش درنیامد. خدا را شکر من با‌‌ همان سه چهار نفری که همیشه دوست داشتم کار کنم، کار کردم. کیانوش عیاری هم یکی از آنهاست. راجع به اکران نشدنش من نمی‌دانم چه بگویم. موضوع فیلم به سنت بسیار خشن و غلطی بر می‌گردد که ما یا باید صورت مساله را پاک کنیم و بگوییم چنین سنتی وجود نداشته یا بگوییم این موضوع به عنوان یک سنت زشت وجود داشته است. موضوع این سنت چیزی در مایه‌های زنده به گور کردن دختر‌ها در دوران جاهلیت عرب‌ها است.

* از میان کارگردان‌هایی که با آنها کار نکرده‌اید، دوست دارید با چه کسانی کار کنید؟

اگر قسمتم شد، دوست دارم با آقای مهرجویی کار کنم. پرویز شهبازی را هم دوست دارم. با حمید نعمت‌الله هم دوست دارم کار کنم. اینها کسانی هستند که کارشان هنوز برایشان دغدغه‌شان است. به کارنامه من اگر نگاه کنید، کارگردان‌های کار اولی زیاد هستند. به خاطر اینکه همیشه دوست دارم با آدم‌های با انگیزه و با دغدغه کار کنم.

*بهترین بازیگرهای تاریخ سینمای ایران و جهان از نظر شما؟

مطمئنا اسم همه را نمی‌توانم بیاورم. بعد از انقلاب مهدی هاشمی، خسرو شکیبایی، جمشید هاشم‌پور. جمشید هاشم‌پور واقعا هنوز کاملا هم خودش را بروز نداده است. بازی او در واکنش پنجم فوق‌العاده است. در بین خانم‌ها بازی سوسن تسلیمی و گل شیفته فراهانی را دوست دارم.