سی منهای یک- روز نهم:
تاخت هفت،در زمانه انقراض منتقد
واقعا ماندهام که این برنامه هفت تلویزیون خودش هم میداند چه میکند؟ میداند که در یک جشنواره با این عرض وطول و در ماراتنی که فیلم سانس بعد هنوز معلوم نیست و تماشاگران روی صندلیها نشسته اند تا تازه بفهمند قرار است روی پرده چه فیلمی ببینند-خیلی دیگر اغراق کردم!- این برنامه معزز(!) میآید و به نظر خودش نقد میکند فیلمهایی که احیانا مهم هستند.آنهم چه نقدی.
علیرضا مجمع
واقعا ماندهام که این برنامه هفت تلویزیون خودش هم میداند چه میکند؟ میداند که در یک جشنواره با این عرض وطول و در ماراتنی که فیلم سانس بعد هنوز معلوم نیست و تماشاگران روی صندلیها نشسته اند تا تازه بفهمند قرار است روی پرده چه فیلمی ببینند-خیلی دیگر اغراق کردم!- این برنامه معزز(!) میآید و به نظر خودش نقد میکند فیلمهایی که احیانا مهم هستند.آنهم چه نقدی. کسی هم اگر اعتراض کند و احیانا دوست نداشته باشد با برنامه حرف بزند-مثل مازیار میری کارگردان فیلم سعادتآباد-، منتقد برنامه در جایگاه پاسخگو ظاهر میشود و میفرماید: «کسی که برای تلویزیون سریال میسازد نمیتواند این حرف را بزند!» عجب! نمی دانستیم همه راهها به «هفت»ختم میشود و احیانا دیگر منتقدی در سینمای ایران نمانده است که به هفت برود غیر از ایشان و این منتقد ریش سفید کرده ما درعرصه نقد، تنها بازمانده نسل منتقد سینمای ایران است! پدر جان، اگر کسی دوست نداشته باشد با این برنامه هول هولکیتان حرف بزند حتما باید نیش و کنایه شما نثارش شود؟! همه حرفهایتان هم که از قبل مشخص است چیست. میخواهید من نظرتان را نسبت به فیلمی که پس فردا به نمایش در میآید- و احیانا میتواند بخش سوم یک سه گانه باشد یا نباشد- را با همان ادبیات خودتان بگویم؟! پدر من فکر آبروی خود نیستید، فکر آخر و عاقبت دیگری را بکنید.جایی دیگر همدیگر را میبینیم و چشم در چشم میشویم.
اتفاق روز: شنیدن صدا بعد از ۸ روز!
بعد از هشت روز که از جشنواره گذشت بالاخره دوستان فهمیدند باید سالنهای کوچک را راه بیاندازند و فیلمهای ویدئویی و خارج از مسابقه را در آنجا پخش کنند. اتفاقا یک فیلم خوب ویدئویی دیدم از بهروز شعیبی که تماشاگر ما او را به عنوان پسر حاج کاظم میشناسد. فیلمی جمع و جور و بدون ادا که معلوم است کارگردانش دارد سعی میکند یاد بگیرد چه جوری فیلم بسازد. در روزی که هیچ فیلمی در سالن اصلی جشنواره مورد توجه نبود،«میان ماندن و رفتن» بهروز شعیبی توانست تا حدی راضی مان کند.
بدمن روز: داریوش مهرجویی!
دیروز از سیر صعودی اصغر فرهادی گفتم.حالا میخواهم سوال کنم یک فیلمساز تا چه حد میتواند سرازیر برود؟! داریوش مهرجویی از این فیلمسازان است که خوشبختانه هنوز زنده است و دارد فیلم میسازد، اما متاسفانه فیلم به فیلم دیگر نمیشود رویش حساب کرد. دیشب که آسمان محبوب را دیدم با آن فضای مالیخولیایی این سوال برایم جدی تر شد.این جشنواره برای ما شده عرصه سوالهایی که جوابهایش را باید در روزهای آینده سرفرصت فکر کرد و به آن رسید.
ارسال نظر