سی منهای یک
روز چهارم: اختتامیه با یک روز تاخیر
این جشنواره فجر از کجا توی زندگی ما پیدا شد؟! از کجا فهمیدیم که می‌شود فیلم‌ها را زودتر از زمان اکرانشان در سینما دید؟ از کجا سال تحویل سینمایی ما شد دهه فجر هر سال و وعده گاه ما صف طولانی فیلم‌های جشنواره؟
علیرضا مجمع
این جشنواره فجر از کجا توی زندگی ما پیدا شد؟! از کجا فهمیدیم که می‌شود فیلم‌ها را زودتر از زمان اکرانشان در سینما دید؟ از کجا سال تحویل سینمایی ما شد دهه فجر هر سال و وعده گاه ما صف طولانی فیلم‌های جشنواره؟ ز کجا برنامه ریختیم که در این مدت هیچ برنامه‌ای نریزیم و برویم از خروس خون تا بوق سگ توی صف و این پازل برنامه‌های جشنواره که آن موقع تک رنگ بود و حالا چهار رنگ شده توی دستمان تا روز آخر مچاله شود؟ این برنامه را ما می‌ریختیم و متعهد بودیم به انجامش، اما الان می‌بینیم که مدیران برنامه ریز جشنواره مهم نیست برایشان که درباره‌شان با بی‌نظمی‌هایی که ایجاد کرده‌اند چه فکری بکنند. بانمک ماجرا می‌دانید چیست؟ فیلم حمید فرخ نژاد پس از ده سال توقیف امسال به جشنواره آمد و قرار شد نمایشش بدهند. گذاشتنش توی برنامه دیروز. اما یک دفعه دیدیم که روی کاغذی نوشته اند به جای سفر سرخ فیلم دیگری پخش می‌شود. فکر کنید؟ فیلم ده سال پیش هم ممکن است تغییر کند. عجب!
پدیده روز: کلوزآپیسم سرگیجه‌آور
هر مقوله‌ای در دنیای سینما تعریف دارد. کلوزآپ هم ایضا. اما وقتی می‌بینی در فیلمی که نیکی کریمی کارگردانی کرده است و خودش هم در آن بازی کرده- سوت پایان- پر است از کلوزآپ‌های بی‌ربط و باربط خودش، آن هم با دوربین روی دست ناشیانه شک نکنید سرگیجه می‌گیرید. هر چند که این کلوزآپ‌ها که می‌بینید برای خانم کریمی باشد که چهره شان شهره آفاق است و طرفدار زیاد دارد.
اتفاق روز: خب بابا از اول...!
بالاخره این مدیران حرکتی به خود دادند و فهمیدند انگار امسال اگر بخواهد برنامه‌ها به همین سیاق باشد خیلی از فیلم‌ها نمایش پیدا نمی‌کنند. برای همین پریشب روابط عمومی جشنواره اعلام کرد یک سانس به سانس‌های برج میلاد اضافه شده است و در ضمن اختتامیه به جای روز آخر یک روز بعدش؛ یعنی ۲۷ بهمن برگزار می‌شود و روز آخر به جایش فیلم پخش می‌کنند. از خودم می‌پرسم مگر نمی‌شد از همان اول مثل مدیران خوب این کار را می‌کردید و باعث نمی شدید این قدر پشت سرتان حرف بزنیم.
چهره روز: کامران تفتی
بازیگر جوانی که دارد می‌آموزد فعلا. نگاهش اما نگاه خوبی است. توی مرگ کسب‌وکار من است که دیدمش همان حرکت‌هایی را دیدم که تقریبا در سریال زیر هشت که خیلی دوستش داشتم، داشت. اما هنوز جا دارد برای رشد. دیروز که با او حرف زدم دیدم می‌خواهد بپرد و خوشبختانه این یکی بال‌هایش را هم دارد. فقط منتظر فضایی است که این اجازه را به او بدهد.
ارسال نظر