برگزاری سالروز تولد ۸۶ سالگی مرتضی احمدی:
شب نشینی با لهجه طهران قدیم
فرهنگ و هنر- مرتضی احمدی راوی با صفای تهران قدیم ۸۶ ساله شد.او یکی از آخرین بازماندههای راویان نسل قدیم است که بنمایههای یک فرهنگ اصیل را سینه به سینه حفظ کرده است. چهرهای که هم صدا و هم تصویرش برای مردم جذاب است. مردمیکه عادت کردهاند هر بار که میبینندش ، لبخندی بر لب بیاورند و دم گرمش را غنیمت بشمرند. متولد ۱۰ آبان ۱۳۰۳ در جنوبیترین نقطه تهران که همیشه دوست داشته مردم را بخنداند. او اهل تحقیق و نوشتن هم هست و تا حالا کتابهایی همچون«من و زندگی» که تاریخچه تئاترهای تهران است و کتابهای دیگری مانند «کهنههای همیشه نو» و «برگی از زندگی بروبچههای تهرون» و ...را به مخاطبان آثارش هدیه کرده است.
میگوید:« تنها ضربیخوان این مملکتم، ضربیهایم مردم را شاد میکند. با آدمهای عنق که سگرمههایشان درهم است، کاری ندارم. آنچه علی حاتمی از جنوب تهران یاد گرفته بود به خوبی در اختیار ما گذاشت. او با اینکه از من جوانتر بود به خوبی با فرهنگ جنوب تهران آشنایی داشت.» به هرحال جشن تولد ۸۶ سالگی مرتضی احمدی شامگاه یکشنبه در تالار «وحدت» با سخنان جمشید مشایخی، مرضیه برومند، حسین علیزاده، بهزاد فراهانی و صابر ابر و با رونمایی از آلبوم موسیقی «صدای طهرون » برگزارشد. مراسمیباشکوه به احترام همه سالهایی که احمدی برای مردم کار کرد و از خودش خاطرههای شیرین برجای گذاشت.
مرضیه برومند: تاج سر همه ماست
در این مراسم مرضیه برومند به عنوان اولین سخنران برنامه گفت: مرتضی احمدی، مردی است که تاج سر همه ماست. او واقعا نقل و نبات است، شکر است، شکرپاره است. وقتی برای حضور در این مراسم میآمدم فکر میکردم درباره او چه بگویم، دیدم حبه نبات اسم با مسمایی برای اوست. این کارگردان ادامه داد: مرتضی احمدی به سادگی و خوشمزگی دمپختک و نان سنگک است که همه ما خیلی دوست داریم و ما را یاد بچگیهایمان میاندازد. یاد مادربزرگهایمان و ما را میبرد به روزگاران دور، که مردم با صداقتتری داشتیم که «ستونزادهها» زندگی میکردند. او ستونزاده آرایشگاه زیبا است.
برومند با بیان اینکه، مرتضی احمدی تبلور فرهنگ ما است، اضافه کرد: او متواضع، ساده و مودب است. هرگز جز ادب، متانت و تواضع از او چیزی نمیبینیم. امیدوارم سالیان سال زنده باشند و قدرش را بیش از این بدانیم.
حسین علیزاده: یادآور هویت اصیل ایرانی
در ادامه حسین علیزاده ـ آهنگساز و نوزانده تار ـ در سخنانی با ابراز خرسندی از حضور در این مراسم گفت: از عنوان دکتر و استاد استفاده نمیکنم؛ چون این عناوین امروز دیگر اصالتی ندارد. وی ادامه داد: وجود مرتضی احمدی و کارهایی که او انجام داده است، این اجازه را میدهد که وقتی نام او را میگویم انگار از هفت هنر سخن میگوییم. وقتی برای این برنامه دعوت شدم اصلا تعجب نکردم؛ زیرا وقتی نام او آمد، فهمیدم جشن تولد یکی از استادان من است، او مرا به یاد علیاکبر خان شهنازی میاندازد. این آهنگساز با اشاره به اینکه مرتضی احمدی همواره یادآور خاطرات شاد ملت ایران است،گفت: وقتی نام او را میبریم هیچکس تاسف نمیخورد، آه نمیکشد و حتما همه دلشان شاد میشود. علیزاده سپس به کوششهای مرتضی احمدی برای گردآوری فرهنگ تهران اشاره کرد و افزود: شهر تهران که شهری مهاجرنشین است، باید با چراغ قوه دنبال فرهنگ آن بگردیم. اما وقتی زنگ در خانه مرتضی احمدی را میزنیم. چیزهای بسیاری از فرهنگ تهران پیدا میکنیم، یادمان میآید که مردم ما بسیار شاد بودهاند و با موسیقی رابطهای تنگاتنگ داشتهاند. او تاکید کرد: آنچه با این ملت سر سازگاری ندارد، این است که از آنها موسیقی، تئاتر، فیلم و کتابهای مورد علاقهشان را بگیریم و به آنها بگوییم شما فقط کارهایی را که ما تجویز میکنیم، ببینید. حسین علیزاده در ادامه مرتضی احمدی را یادآور هویت اصیل ایرانی دانست و گفت: نام او اصیل است، با خودش زندگی میآورد. نسلهای مختلف وقتی نام او را میشنوند، فورا به یاد هویت اصیل خود میافتند.
صابر ابر: متولدین دهه ۶۰ کف بزنند
صابر ابر، بازیگر سینما و تئاتر هم در این برنامه در سخنانی گفت: آرش چمنآرا دو شب پیش با من تماس گرفت و از من خواست برای مراسم رونمایی شرکت کنم و در این مراسم کاری انجام دهم. من هم پذیرفتم و از او پرسیدم چه مراسمیاست و من باید چه کار کنم که آنها گفتند میتوانی کلاه مخملی به سر بگذاری و سیدی کارهای آقای مرتضی احمدی را بیاوری که دیدم چه کار سختی است. این بازیگر سپس سیدی این آثار را به حاضران نشان داد و ادامه داد: خیلی خوشحالم که این کار را من انجام میدهم، خوشحالم که اینجا هستم چون من یک دهه شصتی هستم. ابر سپس از متولدین دهه ۶۰ خواست که برای مرتضی احمدی کف بزنند. وی ادامه داد: خوش به حال کسانی که میدانند در تاریخ میمانند، مانند آقای احمدی.
جمشید مشایخی: افتخار میکنم اینجا هستم
جمشید مشایخی گفت: افتخار میکنم شب تولد مرتضی خان عزیز معلم اخلاق من و پیشکسوتم در اینجا حاضرم، ۱۰ سال از او جوانترم، زمانی که او در تئاتر کار میکرد، من محصل بودم. این بازیگر قدیمیبا یادآوری پیشپردهخوانیهای مرتضی احمدی با همان شیوه پیشپرداختخوانی این بیت را به او تقدیم کرد:
«به خدا کشتهتم من / به خون آغشتهتم من»
او سپس ادامه داد: امشب شب خنده و عشق است. هنرمندان عاشق مردم هستند و دوست دارند ملت همیشه شاد باشند.
بهزاد فراهانی: جای سپاسگزاری است
همچنین بهزاد فراهانی که با همراهی مرتضی احمدی روی صحنه رفته بود، گفت: وقتی حرمت یک هنرمند را میدانید جای سپاسگزاری دارد، مرتضی احمدی مرد بزرگی است که در حفظ آرشیو رادیو در زمان انقلاب سهم بزرگی داشته است؛ چرا که ممکن بود آرشیو رادیو سوزانده شود، اما مرتضی از آن نگهداری کرد. هر چند آقا مرتضی تاریخی شده، ولی به تاریخ نپیوسته است. چه خوش است که هنوز میتواند کار و بازی کند.
مرتضی احمدی: این تهران دیگر آن طهران نیست
مرتضی احمدی در میان تشویق حاضران گفت: جراتش را ندارم در برابر بزرگانم که اینجا ایستادهاند، چیزی بگویم. اما درباره سیدی کارم باید بگویم که همهتان باور بفرمایید، هیچ یک از دستاندرکاران آماده شدن این سیدی دیناری پول نگرفتهایم و حتی هزینه ایاب و ذهاب را خودمان تقبل کردهایم، فقط گاهی به ما ناهار میدادند.
او در عین حال از بابک چمنآرا که او را برای ضبط این قطعات تشویق و قانع کرده است و همواره کنار او بوده است تقدیر و سپاسگزاری کرد. احمدی با یادآوری خاطراتش در دوران کودکی و در زمانی که به روحوضی علاقمند شده بود، گفت: در جنوبیترین نقطه تهران به دنیا آمدم عاشق آنجا هستم؛ اما این تهران دیگر آن طهران نیست و ما برایش آه میکشیم. دلم میخواست، ضربیخوانی محبوب شود. در اوایل دهه ۲۰ اولین ضربی را در تئاتر خواندم. همیشه به دوستانم میگفتم آنچه را که تجربه میکنند، روی کاغذ بنویسند. نسل گذشته را نفرین میکنیم که چیزی برای ما نگذاشتند، اما ما هم همان کار را میکنیم، دوستانم این تجربهها را ننوشتند، اما من پیگیری کردم و نوشتم.
ارسال نظر