گفتوگو با ابوالفضل پورعرب که انتشار تصاویرش در هفته اخیر خبرساز شد:
با نیکی کریمی میخواهیم «طلاق» را بسازیم!
پورعرب دل پردردی دارد و کوله باری از گلایه! وقتی با سوز و گداز حرف میزند باور نمیکنی که این آقا همان هنرمند جوان دهه ۷۰ سینمای ایران است که نامش بر سر زبانها بود، بازیگری که هر چند چهره شکستهاش هیچ نشانی از شادابی سالهای جوانی را ندارد، اما به همان اندازه امیدوار و به همان اندازه با انگیزه به آینده فکر میکند و راجع به آن حرف میزند. بخشهایی از این گفتوگو را که با خبرگزاری میراث فرهنگی انجام شده است در زیر بخوانید:
***
در شروع این گفت و گو میخواهم از حال و هوای «ابوالفضل پورعرب» دهه ۷۰ که ستاره سینمای ایران بود بپرسم.
حال عمومیام بد نیست، اما هنوز ناخوش احوالم و اگر بازی در فیلم «جاودانگی» را پذیرفتم فقط به دلیل دوستی دیرینهام با محسن توکلی کارگردان فیلم است. این نکته را هم بگویم که در مجموع فضای کلی هنر و سینما خوشایند نیست. در دیداری که وزیر ارشاد با صنوف مختلف داشت، مشکلات را مطرح کردیم.
چطور شد در دهه ۷۰ که ورود به عرصه بازیگری مشکل بود و به راحتی نمیشد ستاره شد به ستاره سینمای ایران تبدیل شدید؟
هیچ وقت فکر نمیکنم ستاره سینما شدم، چون سینما ستارهای ندارد؛ در واقع سینما هیچ ارزشی ندارد که ستارهای داشته باشد. جایی که به راحتی خیلیها پول میدهند و در آن بازی میکنند یا آن شخصی که بدون گذراندن دوره بازیگری و تحصیل در این رشته بازی میکند. به بازیگرانی که در این رشته تحصیل کرده و تئاتر خواندهاند کار نمیدهند. بنابراین بازی در سینما عشق و انگیزهای ندارد و خیلی خوشحالم که در آن کمتر حضور دارم.
پس خودتان چگونه وارد سینما شدید؟
من در این رشته تحصیل کردم و در تئاتر بازی میکردم. روزی آقای بهروز افخمی به تئاتر شهر آمد و من را برای بازی در فیلم عروس انتخاب کرد. البته آن مقطع تصور میکرد من به هیچ عنوان سینما را نمیشناسم البته من برای بازی خودم سخن نمیگویم بلکه راجع به آدمهایی صحبت میکنم که خیلی به گردن این سینما حق دارند.
در دهه 70 چهرهای محبوب و مشهور بودید. داشتم به این فکر میکردم که شاید برخی اتفاقها در زندگی یک هنرمند باعث میشود که از مسیر اصلی اش دور شود، چون در برنامه «هفت» گفتید که درگذشت خواهرتان شوکی به شما وارد کرد و وقفهای طولانی در فعالیت شما ایجاد کرد.
من وقتی بازی در فیلم «قرمز» را نپذیرفتم به فریدون جیرانی برخورد و ۵ سال دربارهام مطلبی در هفتهنامه خودش منتشر نکرد، اما کنارهگیریام ربطی به حاشیه ندارد. من مبتلا به سرطان ریه شدم. سالها پیش که در فیلم بهشت پنهان در پاریس بازی میکردم ضربهای به من خورد که ۲ روز در بیمارستان بستری بودم و بعد از پایان فیلم به تهران آمدم و بیماریام را پیگیری نکردم تا این که در مجموعه «وضعیت سفید» حالم بد شد و ۱۱ روز در کما بودم و جراحی داشتم. این نکته را هم بگویم که سوپراستار نبودم که کنارهگیری کنم.
قبول دارید که عدهای به عشق «ابوالفضل پورعرب» به سینما میرفتند و عکس شما روی جلد مجلهها و بیلبورد بر فروش گیشه تاثیر داشت؟
من خودم را باور نداشتم، چون هیچ زمان خودم را درگیر این مسائل در زندگیام نکردم و نخواستم مغرور شوم. وقتی انسانی تغییر میکند، علامت خطری است و باید خیلی از لحاظ آسیبهای اجتماعی مراقب خود باشد. در هر حرفهای این مشکلات وجود دارد، مهم این است که وقتی انسان کار میکند، رفتاری معقول و انسانی داشته باشد. من درگیر شهرت نبودم. چندین مرتبه در جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شدم، اما به من جایزه ندادند! و بعد از ۷ سال که نامزد بازیگری در جشنواره شدم به من جایزه دادند. معتقدم هنرمندان باید مراقب شخصیت خود باشند تا آسیب نبینند و این سینما چیزی ندارد که انسان بخواهد در آن کار کند.
دستمزدی که از بازیگری میگیرید راضیکننده است؟
اکنون ۳ برابر آن دوران دستمزد دریافت میکنم. شعرهایم هم قرار است به زودی چاپ شود.
اگر سخنی در پایان باقی مانده است بفرمایید.
من فیلم نامه طلاق را نوشتهام که برگرداننده فیلم عروس است و اگر بهروز افخمی نسازد خودم فیلم را خواهم ساخت. با نیکی کریمی هم درباره این فیلم مذاکراتی کردهام. هم چنین صحبتهایی با ضیاء هاشمی کردهام و نیکی کریمی پیشنهاد داد که به طور مشترک سرمایهگذار فیلم باشیم.
ارسال نظر