گفتوگوی لیلا حاتمی با رسانههای مراکش
چرا جدایی سیمین در جهان موفق شد؟
چندی پیش لیلا حاتمی به عنوان تنها داور ایرانی بخش مسابقه اصلی فستیوال فیلم مراکش عازم این کشور شد. به گزارش کافه سینما هیات داوری این جشنواره را تعدادی از بازیگران و فیلمسازان مشهور بین المللی مثل امیر کوستوریتسا (کارگردان، بازیگر و موسیقیدان صاحب نام اهل صربستان و رییس هیات داوران این دوره از جشنواره) تشکیل میدادند.
امسال پس از حضور «جدایی نادر از سیمین» در جشنوارههای معتبر جهانی و کسب موفقیتهای بیسابقه و بعد از اکران فیلم در کشورهای مختلف، لیلا حاتمی تبدیل به چهرهای بینالمللی شد و بسیاری از رسانههای خارجی با او به گفتوگو نشستند. این متن ترجمه یکی از گفتوگوهای لیلا حاتمی است که در مراکش و به زبان فرانسه انجام شده است.
***
آیا حرفه بازیگری در ایران برای زنان آسان است؟
هم بله؛ و هم خیر. در ایران سیستم
ستارهسازی وجود ندارد؛ تصویر ذهنی مردم از بازیگران کمرنگ است و کسی نمیخواهد که سیمای یک بازیگر، بزرگ و مهم جلوه کند. اما من این حرفه را مثل هویتم میدانم و مسوولم که نقشهایم را آگاهانه انتخاب کنم؛ بدون اینکه دچار تکبر شوم. فکر میکنم موفق شدهام خودم را کنترل کنم.
در «جدایی نادر از سیمین» با قهرمان زنی که نقش آن را ایفا کرده اید، همذات پنداری میکنید؟ آیا مایلید مثل سیمین ایران را ترک کنید؟
خیر. اما همه ایرانیانی که کشور را ترک میکنند، مخصوصا به قصد مهاجرت به کانادا، این راه را برای اقامتی موقت انتخاب میکنند تا آینده بهتری را برای فرزندان و خانواده خود رقم بزنند.
نقش خود را به عنوان یکی از اعضای هیات داوران جشنواره فیلم مراکش چگونه میبینید؟ با توجه به اینکه امسال عضو هیات ژوری فستیوال «دوویل» فرانسه هم بودهاید؟
همانطور که بازی من بارها توسط هیات داوران بسیاری از جشنوارهها مورد قضاوت قرار گرفته، هماکنون میتوانم خود را در جایگاه آنان قرار دهم. داوری کار سختی نیست. برای این کار سعی میکنم به معیارهای خود تکیه کرده و به سلیقه سینمایی ام رجوع کنم. نکتهای که برایم خیلی اهمیت دارد، بازی بازیگران و کیفیت روایی فیلم است. قصه و خاستگاه فیلم در درجه دوم اهمیت قرار دارد. اما چیزی که در این جشنواره شگفتزدهام کرد، تنوع آثار و مضامین آنها است. این یک جشنواره کاملا آزاد است.
موفقیتهای سینمای ایران را نتیجه چه چیزی میدانید؟
ما ملتی علاقهمند به ادبیات، تاریخ و داستانگویی هستیم. زمان جنگ تقریبا از همه چیز محروم بودیم و از آنجا که تلویزیون ایران فقط دو شبکه داشت و برنامهها محدود به ۲ ساعت در شبانه روز میشد، مردم فیلم تماشا میکردند. این تنها سرگرمی و تفریح آنان بود. بیشتر دلخوشی نسل من فیلم و سینما بود؛ شاید به همین دلیل تعداد زیادی از سینماگران، متعلق به نسل من هستند.
همچنین باید گفت که در تهران از لحاظ معماری مکانهای زیادی وجود ندارد که باعث جذب مردم شود. چون ما نتوانسته ایم تهران قدیم را حفظ کنیم. امکانات تفریحی در ایران اندک است و مردم معمولا به سینما روی میآورند.
کمی از فضای سینما در ایران برایمان بگویید؛ از سالنهای سینما، جشنوارهها...
در ایران تعداد سالنهای سینما زیاد نیست. معمولا سالنهای قدیمی تر در حال بازسازی هستند؛ بدون اینکه سالن جدیدی ساخته شود. هر سال تعداد زیادی فستیوال در تهران و همچنین شهرستانها برگزار میشود. آثار کنونی سینمای ایران همیشه هنر ناب و کامل نیستند. اما شاهد نسلی جدید از فیلمسازان جوان هستیم که کارشان چشمگیر و درخشان است و توانستهاند قابلیتهای روایی و جسارت کارگردانی را در سینمای ملی ارتقا دهند. در حالی که مثلا ده سال پیش فقط فیلمسازان قدیمی و باتجربه فیلم میساختند و جوانان در صحنه نبودند.
به نظر شما دلیل موفقیتهای جهانی فیلم اصغر فرهادی چیست؟
بعد از عباس کیارستمی موجی از سینماگران در ایران شروع به فیلمسازی کردند که از سبک کیارستمی تقلید میکردند، اما با اصغر فرهادی یک موج نو آغاز شد و یک سینمای تازه ظهور کرد. پیش از آن هم این سبک سینما در ایران وجود داشت، اما شاید از نظر قدرت ساختار و فیلمنامه در سطح سینمای فرهادی نبود. با موفقیتهای بزرگ فرهادی، قابل تصور است که فیلمسازان جوان در آینده بخواهند از مسیر او پیروی کنند.
قبلا هر فیلمی که موضوع طلاق را مطرح میکرد، موفق نمیشد افکار و ایدههای فیلمساز را درباره این معضل به خوبی به تصویر بکشد و بنابراین حرف تازهای برای گفتن نداشت. سینمایی که از مشکلات اجتماعی صحبت میکرد؛ اما اصلا خوش ساخت، جذاب و قابل درک نبود. اصغر فرهادی در «جدایی...» روایتگر قصهای است که در آن هرکس انگیزهها و دلایلی کاملا متفاوت دارد. پیش از این، فیلمی در این ژانر که اینقدر هنرمندانه ساخته شده باشد نداشتهایم. اما «جدایی...» کاری است واقعا استادانه که در قالب سینمای هنری میگنجد.
ارسال نظر