حکایت زندگی یک زن خاص
کتاب زندگینامه بیتا فرهی رونمایی شد
احترام برومند، بازیگر سینما و تئاتر، نیز گفت: «برای من جالب بود که بیشتر زنهای داستان زندگی بیتا فرهی بسیار قوی هستند و به آنها نگاه ویژهای شده است. حشمت مادربزرگ، منیر مادرش و مهسا دخترش شخصیتهایی بسیار مقتدر داشتند، اما اتفاقا بیتا فرهی کسی بود که چنان درگیر احساسات و عواطف زیبا و هنرمندانه خودش بود که سعی نمیکرد خودش را یک زن قوی نشان دهد یا عقاید و خواستههایش را به دیگران تحمیل کند. در این قصه نیز این ویژگی کاملا مشهود است و در سالهای پایانی زندگیاش مهسا نقش مهمی در زندگی او ایفا کرده است.»
داریوش فرهنگ، بازیگر سینما، نیز گفت: من پس از خواندن کتاب متوجه شدم که بسیار شنیدنی، جذاب و خواندنی است. این کتاب پر از جزئیات، ظرافت و نگاه هنرمندانه است. پوریا شکیبایی، بازیگر و فرزند زندهیاد خسرو شکیبایی، گفت: در خاطرم هست که ارتباط پدرم با خانم بیتا فرهی در فیلم «هامون» ارتباط عجیبی بود، در واقعیت هم مانند خود فیلم خیلی دعوا داشتند. خانم فرهی رانندگی بلد نبودند و آقای مهرجویی از پدر خواسته بودند که رانندگی به ایشان یاد بدهد. به نظرم بیتا فرهی بودن کار بسیار سختی است و او انسانی بسیار قوی بود. وقتی به گذشته نگاه میکنم اقتدار زنانه ایشان را واقعا ستایش میکنم.
عباس یاری، منتقد سینما، گفت: این کتاب با بیتا شروع شده است، زیرا او واقعا آدم خاصی بود و همتا نداشت. برخلاف بسیاری از زندگینامهها ما در این اثر با یک رمان بسیار شیرین و خواندنی مواجهیم که یک بخشی از تاریخ مملکتمان را روایت میکند و چهار نسل از کسانی که در این کشور زندگی کرده اند، در این کتاب حضور دارند. او در این کتاب از بیماری و شیمی درمانی ناله نمیکند، اما از رفتن آتیلا پسیانی، داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر ناله میکند. بزرگترین غم او توقیف فیلم «بانو» بود که مانند سرطان به او ضربه زد.
یاری گفت: شاید اگر داریوش مهرجویی، بیتا فرهی را پیدا نمیکرد اصلا «هامون» را نمیساخت؟ زیرا او وقتی بازیگری را انتخاب میکرد معتقد بود که فقط او میتواند آن نقش را بازی کند. آرش فلاحتپیشه، بازیگر سینما و تئاتر، هم گفت: او در ۶۵ سال زندگیاش با دنیای پر رمز و راز سینما و هنر درخشید. قلب او سرشار از عشق و هنر بود. شاید آنچنان که در پرده سینما درخشید فرصت حضور بر صحنه تئاتر را نداشت، اما همواره با نگاهی علاقهمند تئاتر میدید و مشوق دوستان و جوانان روی صحنه بود. او میدانست که هنر زبان روح انسان است. او تنها یک بازیگر نبود و یک جستوجوگر معنا و کتابخوان بود و همیشه از کوچکترین لحظات زندگی لذت میبرد و زندگی برایش مانند یک سفر بود.