خداحافظی   با قدیس بروکلین

درگذشت این نویسنده برجسته آمریکایی واکنش‌های بسیاری را در میان نویسندگان و دوستداران ادبیات برانگیخته است.

از زندگی

پل آستر با نام کامل پل بنجامین آستر، در ۳ فوریه‌ سال ۱۹۴۷ در آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادر او یهودی و لهستانی‌تبار بودند و البته زندگی مشترک چندان خوشایندی نداشتند. به همین دلیل، پل آستر دوران کودکی خود را در میان مشاجرات پدر و مادر سپری کرد تا اینکه در نهایت آن دو از هم جدا شدند. او در نقل یکی از خاطراتش گفته در‌حالی‌که ۱۴ سال داشته در یک کمپ تابستانی در حال پیاده‌روی بوده که یک پسربچه در فاصله چند‌سانتیمتری او مورد اصابت صاعقه قرار گرفته و بلافاصله جان باخته است.

 این تصویر تا همیشه با پل ماند و چنان که خودش گفته زندگی‌اش را از همان لحظه کاملا تغییر داد؛ به همین دلیل عنصر شانس ‌در همه آثارش تبدیل به یک پدیده پررنگ شد.

هم‌زمان عمویش او را تشویق به نوشتن و مطالعه می‌کرد. به تشویق او، پل تحصیلات عالی خود را در رشته‌ ادبیات و در دانشگاه کلمبیا گذراند. در زمان دانشجویی، برای کسب درآمد برای مجلات دانشگاه می‌نوشت. پس از پایان تحصیلات به فرانسه مهاجرت کرد و در فرانسه رمان‌های مطرح فرانسوی را به انگلیسی برگرداند. او دو بار ازدواج کرد و هر دو بار هم زنانی نویسنده را به همسری گرفت. لیدیا دیویس همسر اول او و مادر پسرش دنیل بود و سیری هوست وِت همسر دومش و مادر دخترش سوفی. دخترش سوفی خواننده و مدل شد و البته پسرش قصه متفاوتی داشت. دنیل دو سال پیش به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر درگذشت.

یک سال پس از مرگ دنیل، پل هم دچار بیماری شد. سال گذشته همسرش هوست وت، فاش کرد که پل آستر پس از تشخیص بیماری در دسامبر گذشته تحت درمان سرطان قرار گرفته است.

از قصه‌ها

پل آستر پس از سفر به فرانسه در جوانی، در سال ۱۹۷۴ به آمریکا و نیویورک برگشت و در زمینه‌ نوشتن داستان و نقد با مجلات معتبر همکاری می‌کرد. این همکاری باعث شد آستر شاهکار دوران کاری خود را خلق کند.

او زمانی به شهرت رسید که «سه‌گانه‌ نیویورک» را در یک مجله منتشر کرد. این رمان نقدهای مثبتی را از سوی منتقدان در پی داشت و در میان عموم مردم نیز محبوبیت بسیاری پیدا کرد.

پل آستر علاوه بر تجربه در دنیای داستان و رمان، به فیلم‌سازی نیز علاقه دارد. او فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی فیلم «لولو روی پل» را بر عهده داشت که در سال ۱۹۹۸ روی پرده‌های نقره‌ای سینماها نقش بست. پل آستر چند سال بعد و در سال ۲۰۰۷ به عرصه‌ فیلم‌سازی برگشت و فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» را جلوی دوربین برد.

جویس کارول اوتس، رمان‌نویس، در سال ۲۰۱۰نوشت آستر برای «داستان‌های پست‌مدرنیستی بسیار شیک و معمایی‌اش که در آن راوی‌ها به‌ندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دائم در حال تغییر است، شناخته شد.»

داستان‌های آستر اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می‌کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیت‌هایی از رمان‌های اولیه دوباره در رمان‌های بعدی ظاهر می‌شوند.

مواضع سیاسی

آستر به‌ویژه در سال‌های اخیر موضع‌گیری‌های صریح سیاسی داشت. چند سال پیش که قرار بود به خاطر انتشار کتاب تازه‌اش، به ترکیه برود، اعلام کرد در اعتراض به نقض آزادی بیان در ترکیه و زندانی کردن روزنامه‌نگاران از سفر به این کشور خودداری می‌کند.

در واکنش به این موضوع، رجب طیب اردوغان که در آن زمان نخست‌وزیر ترکیه بود،  در یک سخنرانی عمومی پل آستر را متهم کرد که با لغو سفر خود، به ترکیه «بی‌احترامی» کرده است و خطاب به او گفت: «بیایید یا نیایید چه فرقی برای ما می‌کند؟ خیال می‌کنید که حرمت و حیثیت ترکیه از بین می‌رود؟»

آستر چندی پیش در کمپین‌های اعتراضی نسبت به رفتار و رویکرد سیاسی ترامپ حضور داشت و حتی اعلام کرده بود نظام سیاسی آمریکا رو به زوال است. او ضمن مخالفت با دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواهان، گفته بود که نظام سیاسی آمریکا در آستانه بن‌بست است. او گفته بود: «من هیچ‌وقت تا این اندازه مایوس نبودم. با این پرسش‌ها که ما که هستیم و به کجا می‌رویم. داریم دیوانه می‌شویم. یک دیوانگی عمومی در آمریکا.»