نامه محمدجعفر محمدزاده معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به خانواده بزرگ اطلاعرسانی کشور
آزمون دشوار و سرنوشت ساز رسانه...
محمدجعفر محمدزاده معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامهای خطاب به خانواده بزرگ اطلاعرسانی کشور برخی دغدغههای خود را با اصحاب مطبوعات درمیان گذاشته و با عنوان «آزمون دشوار و سرنوشت ساز رسانه...» عمدهترین دلمشغولیهای خود را به رشته تحریر درآورده است. محمدزاده با ابراز این عقیده که اصحاب رسانه، هواداران دانایی و روشنگریاند؛ همانان که خداوند بر قلم ایشان سوگند خورده است؛ خداوندی که جز به پدیدههای با عظمت سوگند نمیخورد. همانان که حقیقت را بازتاب میدهند و بذر خوبیها میپراکنند و از این حیث، رسالتی پیامبروار دارند. همانان که در روزگاری نهچندان دور، بیرق بیداری و آگاهی بر دوش افکندند و در نگارش خبر از خون خویش مایه گذاشتند. روی سخن با همانان است، افزوده است که اکنون اما نهیبی هولناک در دهلیز ذهنم طنین میافکند و آن را از رهگذر «آیا»ها و «چرا»ها به منزلگاه «نبایستها» و «مبادا»ها میکشاند. چندی است که گمان میرود شماری اندک از رسانههای آینهوار ما را غبار اغراض سیاسی فروپوشیده و تار عنکبوت تفرقه و تخریب، معدودی از پنجرههای روشن آگاهی را فرا گرفته است. روزنامه را که میگشایی، سطری چند از اخبار در هوای سربی تهمت نفس میکشند. شماری اندک از واژگان در توهم معنا فرو رفتهاند. معدودی از متنها جز به حاشیه نمیاندیشند و اندکی از تیترها به پرسش تردید پاسخ نمیگویند.
«گفته میشود...»ها رو به فزونی دارند «شنیده میشود...»ها نیز. شایعه به نقل از یک منبع آگاه، فاجعه میشود! منابع آگاه، شایعه را به مزایده میگذارند و پیکر اعتماد در ستون «شنیدهها» چوب حراج میخورد!
این درخت سخنگو ستمدیده است. درختی که حاشیهاش را از علفهای هرز شایعه نپیراستهاند. درختی که اگر همین خرده آفت بی مقدار در آن لانه گزیند، بیم آن میرود که روزگاری به جای میوه «نقد» و «نظر» زقوم طعنه و جدل از آن سر بر کند.
معاون مطبوعاتی ارشاد در این نامه میافزاید: از پی این بیمها و امیدها به امتداد مسیر دشوار اطلاعرسانی چشم میدوزم؛ مطبوعات با بیش از ۳۰۰۰ عنوان که تنها ۱۰۰ عنوان آن روزنامهها هستند، به توسعهای کم نظیر از حیث تعداد دست یافتهاند. شمار خبرنگاران و روزنامه نگاران جوان و خلاق، روز به روز در مطبوعات کشور فزونی مییابد. بسیاری از مطبوعات در تحریریههای خود به ترازی حرفهای دست یافتهاند و با مخاطب شناسی دقیق و بازخوردیابی مستمر، سطح گفتوگوی خود را با مخاطبان افزایش دادهاند. نشریات تخصصی قدم به میدان نهادهاند تا با تولید روزافزون علم، جنبش نرمافزاری کشور را ارتقا بخشند. سواد رسانهای خوانندگان مطبوعات افزایش یافته است و غالب شهروندان بی آن که با جادوی تیتر به متن روی آورند؛ با نگاهی نقادانه و کارشناسانه، سره را از ناسره باز میجویند. در چنین فضایی که فرصتی مغتنم برای توسعه کیفی مطبوعات فراهم آمده است، اصحاب رسانه با آزمونی دشوار و سرنوشت ساز مواجهند؛ آزمونی که سرانجام جز به بوته قضاوت مردم سپرده نشده و نتیجه آن جز به محک اعتماد عمومی سنجیده نخواهد شد. آزمونی که امروز فراروی مطبوعات، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاع رسانی کشور قرار دارد، آزمون اخلاق مداری، اعتماد سازی و اقناع مخاطبان به عنوان سرمایه اصلی رسانه است. چه، احترام رسانهها به حقوق انسانها و حریم اشخاص نه فقط از لوازم اخلاق عمومی و حرفهای، بلکه از شروط کیفیتگرایی رسانهها است. متاسفانه همهمه کینهورزی و منازعه رقبا با یکدیگر چندی است که در فضای رسانهای کشور فزونی یافته و دامان پاک و پرمهر برخی رسانهها را به تهمت، تخریب و تفرقه افکنی آلوده است؛ حال آن که میدانیم این گناه در وهله نخست نه متوجه رسانهها، بلکه ناشی از عملکرد برخی گروهها است که برای تضعیف رقبای خود و قبضه کامل قدرت، از رسانه به عنوان ابزار تخریب و حذف رقیب سود میجویند.ای بسا که در این مسیر حقوق و حرمت اشخاص نیز دستخوش تعرض و آسیب شود و کرامت انسان که والاترین موهبت الهی است، قربانی منازعات بی حاصل گردد. از این رو، در فضایی که میتوان با اتکا به منابع انسانی خلاق و با دانش و بسترهای مهیا برای اطلاعرسانی و مخاطب یابی، گامهایی بلند در جهت رشد رسانههای کشور برداشت، ناگزیر باید نگران ژورنالیسم کاذب، حادثه آفرینیهای غیر واقعی و حاشیههای زرد و جنجالی پیرامون چهرههای سیاسی بود. بدیهی است در چنین فضایی از روزنامهنگاران دوران انقلاب اسلامی که قلمهای بیدارگر خود را از جانهای پاک و روانهای روشنی چون شهیدان شاهچراغیها، آوینیها و صارمیها به میراث یافتهاند؛ انتظار میرود که در جهادی الهی به دفاع از حیثیت و کیان فرهنگی مطبوعات و خبرگزاریها برخیزند و مانع از جایگزینی قدرت محوری و جناحگرایی افراطی به جای مسوولیتپذیری و وجدان رسانهای شوند.
بر عهده دلسوختگان عرصه آگاهی بخشی است که به بازی جناح گرایانه برخی نادلسوزان در استفاده ابزاری از حریم رسانه برای قدرتطلبیها پایان دهند. بر میراث داران قلم است که رسانههای اعتمادساز و معتبر کشور را که ارزشمندترین سرمایههای فرهنگی ایران اسلامیاند، از ریزش مخاطبان بازدارند. بر باورمندان عقلانیت و اخلاق رسانهای است که از محو استقلال و مسخ هویت حرفهای رسانهها و خدای ناکرده تاسی بی چون و چرای آنها به مناسبات قدرت پیشگیری کنند. بر دلسوزان حقیقی رسانه و خانواده بزرگ اطلاعرسانی است که با هر سلیقه و گرایش که دارند، نگذارند رسانهها از مسیر اطلاعرسانی و نقد روشمند خارج شوند و به مجرای نگاه تک بعدی و منفعتگرایی سیاسی در افتند؛ به طوری که رقابتهای بین رسانهای جای خود را به تضادهای جناحی دهد.
برای یادآوری اهمیت این مجاهدت و درک ضرورت آن، بار دیگر، رسالت رسانهها را در پرتو کلام مقام معظم رهبری باز میخوانیم که در سخنان چند ماه پیش خود رسانهها را به تهذیب و تقوای خبری فراخواندند و احکام غیبت و تهمت را در مطبوعات و رسانههای مجازی جاری دانستند؛ آنچنان که فرمودند حتی با قصد مصلحتجویی و اصلاح نیز نمیبایست قلم به این دو معصیت آلود.
از این رو امید میرود رسانههای کشور با نظر به چشمانداز شکوفایی و بالندگی خویش و با رعایت حریم و حقوق همه اشخاص حقیقی و حقوقی نقش واقعی خود را در تعالی کشور بر مبنای الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت ایفا کنند.
بیشک رعایت تهذیب رسانهای و تقویت اعتماد عمومی نهتنها از کیفیت انتقادی رسانهها نخواهد کاست؛ بلکه نقش و کارکرد نظارتی آنها را افزایش داده و دولت و مردم را بیش از پیش از برکات نقد منصفانه بهرهمند خواهد کرد. حصول این دستاورد البته منوط به آن است که میان نقد و نظر اصلاحی، با جدل و پرخاشگری فرق قائل شویم و نقد را که غالبا به راهحل مشترک و تفاهم آمیز میانجامد، بر جدل که حاصلی جز شکاف و واگرایی دو طرف ندارد، ترجیح دهیم؛ همچنان که تحقق این مهم در گرو التزام به اخلاق و ادبیات نقد است که با رعایت آن میتوان مطالبات جامعه را از کارکرد نظارتی و دیده بانانه رسانهها افزایش دهیم و درخت
سایهگستر مطبوعات را در آستانه رشد و بالندگی از آفت خزان مصون داریم.
امروز که بازارت پرجوش خریدار است/
دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی
ارسال نظر