رقیب صداوسیما، کار ناتمام تلویزیون را تمام میکند؟
آغوش شبکه خانگی برای کودکان و نوجوانان
ناگفته و ناشنیده فاصلهشان با تلویزیون بیشتر از حد و حدود استاندارد است، بلکه اصلا تلویزیون نمیبینند! اگر هم میبینند عمدتا سریالهای بزرگسالان را میبینند؛ از گیلدخت تا نون خ! آیا دیدن این سریالها برای کودکان مناسب است؟ ماجرای تریاک کشیدن کیومرث نون خ یا موقعیتهای فوقالعاده خشونتآمیز در سریال گیلدخت آیا برای کودکان و نوجوانان مناسب است؟ به نظر میرسد دست تلویزیون برای کودکان و نوجوانان خالی است. سریالهای درست و درمان ساخته نمیشوند و جز چند برنامه ترکیبی عمدتا مسابقهمحور که ارتباط ارگانیکی با فضای زندگی کودکان ایرانی ندارند و حوصلهسربر هستند، چیزی در جعبه مثلا جادویی نیست. این در حالی است که سینماها هم چندان جذابیتی برای دنیای کودکان و نوجوانان ندارند. تولید برخی فیلمهای ضعیف و دمدستی برای نوجوانانی که به راحتی به بهترین آثار سینمایی و تلویزیونی مهم جهان دسترسی دارند، آیا بیهوده نیست؟
البته در چند سال اخیر برخی انیمیشنها از جمله آخرین داستان، لوپتو، فیلشاه، پسر دلفینی و ... با تلاش برای رسیدن به استانداردهای کیفی روز جهان، در سینماها نمایش داده شدند و مخاطبانی نیز جذب کردند اما غیر از این شمار محدود انیمیشن، اتفاق دیگری در سینماها نیفتاد تا توجه جامعه کودکان و نوجوانان ایرانی را به عنوان بخش بزرگی از جامعه ایرانی به خود جلب کند. این یعنی سینما هم چندان بهتر از تلویزیون نیست.
عدم درجهبندی سنی
تلویزیون سالهای سال است که تقریبا بدون توجه به هرگونه درجهبندی سنی، سریال و برنامه تلویزیونی پخش میکند. این اتفاق میتواند آثار بسیار سوئی داشته باشد. در کشور ما به طور بسیار محدود تنها برخی شاخصهای مهم و بسیار خاص مشمول درجهبندی سنی میشوند. با توجه به محدودیتهای ذاتی در نمایش برخی از موقعیتها، تقریبا این موضوع چندان مورد توجه ناظران نیست و درجهبندی نمیشود. مورد دیگر خشونت و ترس است که البته ناظران بیش از هر چیز به خشونت آشکار بها میدهند و موقعیتهای خشونتآمیز برخی سریالهای تلویزیونی را احتمالا نادیده میگیرند که این آثار بدون درجهبندی سنی به آنتن میرسند.
این در حالی است که میدانیم درجهبندی سنی آثار تلویزیونی و تصویری شاخصهای بسیاری دارد. این شاخصها با نامگذاریهای مختلفی عمدتا برنامهها را متناسب با نیازها و شخصیت کودکان کمتر از پنج سال، کمتر از هفت سال، کمتر از ۱۳ سال، کمتر از ۱۷ سال و ... دستهبندی میکند. برای مثال سریالی که برای گروه سنی ۱۳ سال به بالا ساخته شده قابل نمایش برای کودکان کمتر از این سن نیست. این در حالی است که عمده سریالهای کودک و نوجوان ایرانی انگار نگاهی کلی به تمامی ردههای سنی کودکان و نوجوانان دارند.
برای مثال سریال سمندون یا فیلم دزد عروسکها، از جمله آثاری هستند که اگرچه ممکن بود برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا جذابیتهایی داشته باشند اما برای خردسالان میتوانستند ترسناک به نظر بیایند. حالا نکته این است که تلویزیون نه تنها سریالهای متناسب و متعددی برای کودکان و نوجوانان نمیسازد بلکه در درجهبندی سنی آنها نیز دقتی به خرج نمیدهد و محدودیت سنی اعلام نمیکند. بههرحال دست خالی تلویزیون حالا شامه شبکههای خانگی را تحریک کرده است تا برای کودکان و نوجوانان سریال بسازد. آیا رقیب تحت نظارت تلویزیون میتواند کار روی زمین مانده تلویزیون را انجام دهد؟
ورود شبکه خانگی به دنیای کودکان
روز گذشته خبری رسید مبنی بر اینکه نشست ساترا با حضور تعدادی از مدیران شبکه نمایش خانگی و مدیران فرهنگی برگزار شده و در آن بر ورود شبکه نمایش خانگی به عرصه سریالسازی کودک و نوجوان تاکید شده است. محمدصادق افراسیابی، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، در این دیدار با تاکید بر لزوم درجهبندی آثار و ساخت آثار نمایشی ویژه برای کودکان و نوجوانان گفت: ممکن است محتوایی برای یک رده سنی بسیار مناسب و رشددهنده باشد اما همان محتوا برای رده سنی دیگر دارای آسیبهایی باشد؛ بنابراین موضوع ردهبندی سنی و توجه به ویژگیهای روحی و جسمی مخاطبان موضوع بسیار مهمی است که لازم است از سوی سکوهای دارای مجوز از ساترا به طور ویژه مدنظر قرار گیرد. حالا باید دید آیا شبکه نمایش خانگی میتواند بر اساس استانداردهای کیفی و روانشناختی روز جهان و با رعایت درجهبندی سنی ویژه کودکان و نوجوانان کارنامه قابلقبولی از خود به جای بگذارد یا نه.