روایتهای توقیف فیلم گلستان در یک نشست بررسی شد
پیشبینی هوشمندانه از زلزله سیاسی
نیما حسنینسب، منتقد سینما، در نشست نمایش و تحلیل فیلم در خانه هنر کاج که به نمایش و نقد فیلم «اسرار گنج دره جنی» ساخته ابراهیم گلستان اختصاص داشت، درباره این روایتها توضیح داد: «روایت گلستان این است که دو هفته بعد از نمایش از دفتر نخستوزیری به او زنگ میزنند که فیلم را بفرستند شاه ببیند. شاه به دلیل سفر به قاهره آن شب نمیتواند به تماشای آن بنشیند اما در میان نمایش هویدا میگوید، چطور به این فیلم اجازه اکران دادند؛ فیلم تمسخر شاه و سلطنت است و بعد از این اتفاق «اسرار گنج دره جنی» از پرده پایین کشیده میشود. مهم این بود که اگر گلستان میخواست فیلمی بسازد که آن را به مخاطب انبوه عرضه کند در این کار موفقیتی حاصل نشد. به همین دلیل گلستان تصمیم میگیرد، «اسرار گنج دره جنی» را تبدیل به داستان کند. حتی یک نسخه دستنویس این داستان را به مجتبی مینوی میدهد که اگر تمام نسخههای سناریو نابود شد، این نسخه از آن باقی بماند. این کار بهخوبی نشان میدهد چه شرایطی در آن زمان حاکم بوده که ادامه هم دارد.»
او از ابراهیم گلستان به عنوان یکی از مهمترین چهرههای تاریخ فرهنگ و هنر نام برد که با بسیاری حرفوحدیثها و حواشی و ماجراهای مختلف و عمری طولانی که از صدسالگی هم عبور کرده است، پدیده منحصربهفرد و تکرارنشدنی است؛ شخصیتی چندوجهی که هم روزنامهنگار است و هم عکاس و مترجمی که ترجمه نوین ایران مدیونش است، با ترجمه آثار نویسندگانی از جمله همینگوی، مارک تواین، فاکنر و ... مهمترین ستون داستاننویسی ایران است، قصهنویسی با قلم درخشان، فیلمساز و مدیر استودیو گلستان که همه اینها از او چهرهای خاص و متفاوت ساخته است.
حسنی نسب اضافه کرد: «یکی از مهمترین نکات در «اسرار گنج دره جنی» در مقوله اقتباس ادبی رخ داده است که آن را خیلی ویژه میکند، زیرا این فیلم از معدود مواردی است که داستان و ادبیات آن از سینما اقتباس شده است نه برعکس. به این معنا که بازنویسی ادبی آن تبدیل میشود به قصه بلند یا رمان کوتاه اسرار گنج دره جنی.»
این منتقد با اشاره به مناقشههای بسیاری که درباره سینمای سیاسی در ایران وجود دارد، ادامه داد: «عدهای معتقدند نظام سانسور اجازه رشد و پاگرفتن فیلم سیاسی را نمیدهد و موارد و نمونههایی که وجود دارد عمدتا تکمحصول و ساخته کنشهای شخصی بوده که با سانسور و توقیف هم همراه میشوند. بنابراین ما با معدود فیلمهایی با لحن سیاسی روبهرو هستیم که محصول کوششهای فردی از مولفههای سیاسی است. برخی از فیلمها هم سیاستمالی کردن مفاهیم است که بسیار مخرب هستند. این کار منجر به اعتبار دادن به بعضی از فیلمها میشود فقط به خاطر شائبههای سیاسی که دارند. اما «اسرار گنج دره جنی» یکی از معدود فیلمهایی است که نطفه ساخت و اندیشه مولف قرار بوده هجویهای و کاریکاتوری جفنگ از شرایط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران باشد. فیلمی که امکان ساخت آن بدون ارائه این تصویر در آن شرایط فراهم نبود.»
او اضافه کرد: «کاری که ابراهیم گلستان در این فیلم انجام میدهد تا هم فیلم به تولید برسد و هم تصمیمات و استراتژیاش در فیلمسازی منجر به ساخت آن بشود، موجب افت کیفیت فیلم میشود، زیرا او در این فیلم با تیمی از بازیگران فیلمهای سینمای عامهپسند آن زمان کار میکند و در تمامی مصاحبههایش ادعا میکند این تصمیم به شدت محاسبهشده بوده است. این کار یک جور ردگمکنی است. ضمن اینکه فیلمنامه را در اختیار هیچیک از عوامل و بازیگران نمیگذارد و از پشت صحنه بهشدت خلوت و جمعوجوری استفاده میکند.»
به گفته حسنینسب، «اسرار گنج دره جنی» برخلاف نگرانی گلستان تنها با یک سانسور اکران میشود. او وقتی میبیند تنها یک جمله سانسور به فیلم دادهاند، ذوق میکند و آن جمله معروف را میگوید که چقدر خوب توانستم گولشان بزنم و بعد فیلم به اکران میرسد که دو هفته به طول میانجامد. این فیلم به شکل عجیبی پیشگویانه بود. همه اتفاقاتی که در این فیلم آمده و زلزله سیاسی بزرگ سه سال بعد از ساخت آن (۱۳۵۷)اتفاق افتاد. حسنینسب یادآور شد: «اسرار گنج دره جنی» با هر منطقی یک مانیفست و بیانیه است. اعلام موضعی در قالب فیلم و بعد در قالب ادبیات. فیلم اصلا برای سینما ساخته نشده است. فیلم قرار بوده فانتزی استعاری باشد که شرایط را نشان بدهد. مهمترین اصل برای گلستان این بوده که مخاطب این نکته را از فیلم دریافت کند. به همین خاطر است که ما وسواسهای معمول گلستان را در این فیلم نمیبینیم.
داستان «اسرار گنج دره جنی» درباره کشاورزی است به نام علی که هنگام شخم زمینش به گنجی بزرگ دست مییابد. او پنهانی و به تکرار مقداری از اشیای گنج را برای فروش به شهر میبرد و بهزودی زندگی مجللی برای خود فراهم میکند. خریداران عتیقه در شهر علی را تشویق میکنند که از همسر روستاییاش معصومه جدا شود و با همسری متجدد ازدواج کند. عدهای از اهالی روستا و خریداران عتیقه درصددند تا به محل گنج دست پیدا کنند. در لحظهای که مراسم عروسی باشکوه علی برپاست، انفجار دینامیت کارگران جادهسازی، خانه پوشالی کشاورز را ویران میکند، و همه، حتی همسر سابق و فعلیاش، او را تنها میگذارند.