ماجرای فیلمهایی که با کمتر از ۱۰ مخاطب در هر سانس اکران میشوند
یک تصویر تکاندهنده از سینمای ایران
امیرحسین علمالهدی از کارشناسان حوزه اقتصاد سینما در گفتوگو با مهر درباره عوامل بازدارنده در صنعت سینمای ایران توضیح داده است: «آنچه مشخص است، ما در سال جاری نسبت به سال ۹۸ که آخرین سال قبل از کرونا محسوب میشود، شاهد یک ریزش ۵۰درصدی در آمار مخاطبان سینما بودهایم. در ۵ماهه ابتدایی سال ۹۸ حدود ۱۲میلیون نفر مخاطب در سینما داشتیم که این آمار در ۵ماهه ابتدایی امسال به ۶میلیون نفر رسیده است. این ریزش دلایل متعددی هم دارد که مشخصا بحث شرایط اقتصادی را در آن نمیتوان نادیده گرفت. از سوی دیگر فضای ناایمن حاکم بر سینما در حال انتقال به مردم است و نمیتوان از این فضا هم به راحتی گذشت. اگر ارشاد با هنرمندان درباره سانسور، ممیزی و… مسائلی دارد بهتر است با سعه صدر و تعامل رفتار کند تا هنرمندان آرامش روانیشان حفظ شود و قاعدتا اگر مسائل حادی حادث میشود (که البته شاید هرچند سال یکبار باشد و نه هر سال چندبار!) بهتر است این مسائل در اتاقهای بسته بررسی و با همکاری نهادهای صنفی تصمیمگیری شود.
شورای صیانت خانه سینما را دوباره احیا کنند چون کارکرد مهمش رسیدگی به مسائلی است که نیاز به حفظ آرامش سینما دارد و سپس بررسی موضوعاتی که باید توسط صنوف بررسی شود و نه دولت!» وی افزود: «در حال حاضر حدود ۱۱۰هزار صندلی فعال در سینماهای سراسر کشور داریم و این یعنی از سال ۹۸ تا به امروز حدود ۲۵هزار صندلی فعال از آمار کل سینمای ایران، کم شده است. در همین تهران سینماهایی مانند «مرکزی»، «پارس»، «عصر جدید»، «باغ کتاب» و مواردی دیگر در همین سالها تعطیل شدهاند. بخشی از آنها سراغ تغییر کاربری رفتهاند و بخشی دیگر هم با مشکلات مدیریتی درگیر هستند. در خیلی از شهرستانها هم شاهد شرایط مشابه هستیم و صندلیهایی را از دست دادهایم.»
فرمول بهصرفه بودن
این کارشناس اقتصاد سینما، با اشاره به فرمول تقسیم سهم از قیمت بلیت هر فیلم توضیح داد: «از هر قطعه بلیت در همان ابتدا ۹درصد مالیات بر ارزش افزوده کسر میشود. از مابقی مبلغ، ۵۰درصد سهم دفتر پخش است و ۵۰ درصد دیگر سهم سینمادار میشود. دفتر پخش هم براساس قراردادی که با تولیدکننده فیلم دارد، حدود ۱۰درصد از مبلغ را کسر میکند و براین مبنا و با احتساب هزینههای مرتبط با تبلیغات و موارد دیگر، اگر فیلم خوششانس باشد، حدود ۳۳ تا ۳۷درصد مبلغ کل فروش در گیشه، به عواملش میرسد. در این شرایط اگر یک فیلم یک میلیارد تومان فروش در گیشه داشته باشد، حدود ۳۵۰میلیون تومان آن، سهم مالک فیلم یعنی تهیهکننده میشود.»
علمالهدی درباره اینکه یک فیلم چقدر باید فروش در گیشه داشته باشد تا تهیهکننده آن متضرر نشود گفت: «در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست که صددرصد هزینه تولید یک فیلم، از اکران در سینما بازگردد. طبق استانداردهای سینمایی اگر ۴۰ تا ۵۰درصد سرمایه تولید یک فیلم از اکران در سینما به دست بیاید، یعنی آن فیلم موفق عمل کرده، این سوا از فیلمهایی است که همه سرمایه خود را از گیشه درمیآورند. معمولا سهم یک فیلم ۴۰ تا ۵۰درصد از اکران است، ۲۵ تا ۳۰درصد از نمایش خانگی و پلتفرمها درآمد دارد. عمده بازگشت سرمایه هم در کشورهایی که نگاه درستی به اقتصاد سینما دارند، مربوط به عرضه در بازارهای جهانی میشود.»
کشتیشکستگان اکران
فیلم سینمایی «قدغن» به کارگردانی مجید مافی و تهیهکنندگی حسین فرحبخش از اولین شکستخوردگان اکران ۱۴۰۱ به شمار میرود؛ فیلمی که در بازه اکران نوروزی، از فصلهای طلایی اکران، به نمایش درآمد و بهرغم توسل به تبلیغات ماهوارهای در نهایت ۲۲۲میلیون تومان فروش کرد تا در هر سانس به طور متوسط تنها شاهد پنج مخاطب باشد. دیگر فیلمی که در شرایطی مشابه به نمایش درآمد «گلبهخودی» ساخته احمد تجری بود؛ فیلمی در حوزه کودک و نوجوان که گرچه فروشی به مراتب بهتر از «قدغن» داشت اما با ثبت ۹۹۱میلیون تومان فروش و جذب ۸ نفر در هر سانس همچنان در فهرست شکستخوردهها به چشم میخورد.
با عبور از اکران نوروزی، پنج فیلم در خردادماه سال جاری در میان بازندگان گیشه جانمایی کردند: «پسران دریا» به کارگردانی مشترک افشین هاشمی و حسین قاسمیجامی تنها با ۱۸میلیون تومان فروش و ۴ مخاطب در هر سانس، «سلفی با دموکراسی» ساخته علی عطشانی با ۱۱۳میلیون تومان فروش و متوسط ۶ مخاطب در هر سانس، «والدین امانتی» به کارگردانی حسین قناعت با ۸۰۰میلیون تومان و متوسط ۹ مخاطب در هر سانس، «نقره داغ» به کارگردانی محسن آقاخان با ۹۲۹میلیون تومان عایدی و متوسط ۱۰ نفر مخاطب در هر سانس و «بیصدا حلزون» ساخته بهرنگ دزفولیزاده با ۶۹۵میلیون فروش و متوسط ۱۰ مخاطب در هر سانس از جمله این آثار بودند.
فصل تابستان اساسا از فصلهایی پرفروش به شمار میرود، فصلی که ظرفیت به سینما کشاندن مخاطبان را دارد. با آغاز این فصل سینما شاهد اکران فیلمهایی تازه بود. سهم تیرماه از فیلمهای جدید سه فیلم کممخاطب و کمرمق بود. آغازگر این روند فیلم سینمایی «روز ششم» نخستین ساخته سینمایی حجت قاسمزاده اصل بود، فیلمی با ۷۹۷میلیون تومان فروش و متوسط ۱۰ مخاطب در هر سانس. «پیتوک» به کارگردانی سیدمجید صالحی با ۲۳۵میلیون فروش و ۷ مخاطب در هر سانس هم از دیگر فیلمهای ناموفق پرده بود.
رتبه نخست جدول شکستخوردگان به «پدر و دختر» تعلق میگیرد، فیلمی به کارگردانی خسرو ملکان با تنها ۱۰میلیون تومان فروش و چهار مخاطب در هر سانس. اگر سراغ فیلمهای صدرنشین در جدول فروش امسال سینماها برویم، متاسفانه شرایط این فیلمها در زمینه جذب مخاطب به سالن سینماها هم چندان تعریفی نیست و واقعیت این است که تفاوت فاحشی با فیلمهای قعر جدول ندارند. اگر ملاک در این زمینه را متوسط تعداد مخاطبان در هر سانس قرار دهیم، وضعیت سه فیلم صدر جدول قابل تامل است. فیلم «انفرادی» که با فروش ۵۷میلیارد تومانی عنوان پرفروشترین فیلم امسال را به خود اختصاص داده، بهطور متوسط در هر سانس تنها پذیرای ۳۲ مخاطب بوده. فیلم «سگبند» با فروش ۴۰میلیارد تومانی هم بهطور متوسط در هر سانس ۳۰ مخاطب را به سالن سینما کشانده است. سومین فیلم پرفروش امسال و پرفروشترین فیلم غیرکمدی اکران ۱۴۰۱ یعنی «علفزار» هم شرایط مشابهی دارد. این فیلم با مجموع فروش ۱۷میلیارد تومان، بهطور متوسط در هر سانس تنها ۲۲ مخاطب داشته است.