موج منفی مقابل حراج آثار تقلبی شکل گرفت
کتابخوانها علیه قاچاق کتاب
بازار کتاب در سالهای اخیر و در چند موج گسترده، درگیر ماجرای قاچاق بوده است. در این مدت تلاشهای گستردهای برای کنترل بازار و کوتاه کردن دست قاچاقچیان از دخل ناشران انجام شده است. با این همه قاچاق کتاب هنوز ادامه دارد و در شکل و شمایلی نو انجام میشود. اخیرا کارزاری آغاز شده است که شهروندان را به نخریدن کتاب از نمایشگاههای خیابانی و برخی فروشگاههای اینترنتی دعوت میکند. به عقیده حامیان این کارزار، نمایشگاهها و فروشگاههایی که با تخفیفهای بالا در حال عرضه کتاب هستند، ادامهدهنده قاچاق کتاب در لباسی نو هستند.
ماجرا از چه قرار است؟
سالهایی طولانی است که به دلایل مختلفی، صنعتی زیرزمینی برای چاپ کتاب در ایران شکل گرفته است. اوایل احتمالا برای چاپ کتابهایی که با ممیزی سخت ارشاد روبهرو میشدند و بعدها برای کپی کردن کتابهای پرفروش! برخی ناشران میگویند اکثر کتابها بعد از چاپهای پنجم و ششم سر از بازار قاچاق درمیآورند. یعنی قاچاقچیها کتابهای پرفروش و محبوب را رصد کرده و خیلی سریع نسخههای تقلبیاش را بازتولید و در شبکه اصطلاحا مویرگی کتابهای قاچاق توزیع میکنند. شیوه کارشان اینگونه است که برخی جملات کتابهای پرفروش را تغییر میدهند و با جلد جدید، بدون رعایت حق کپیرایت، حقوق نویسنده، مالیات، دستمزد طراحی و تایپیست و ... به بازار میفرستند.
دستفروشهای بساطی یا نمایشگاههای خیابانی! شبکه توزیع کتابهای غیرقانونی و قاچاق عمدتا از همین گذرگاههاست. کمتر کسی است که در ایستگاههای مترو، میدانهای اصلی شهر، پیادهروها و ... با بساط کتابهای چیدهشده کنار هم مواجه نشده باشد. کتابهایی که عمدتا با تخفیفهای ۵۰درصدی و حتی ۷۰درصدی به رهگذران و عابران پیاده فروخته میشود. متاسفانه شبکههای اینترنتی مشهور هم با این قاچاقچیها همکاری میکنند و در جواب اعتراضها فقط به بهانهتراشی رو میآورند و دست ناشران و نویسندگان و مترجمان متضرر هم به جایی بند نیست. جالب این است که شعار فروشندههای چنین آثاری این جمله است: «کتاب قاچاق نخریم».
موج اعتراض به قاچاق کتاب
جریانسازی علیه قاچاق کتاب مدتی است که در شبکههای مجازی شروع شده است. البته پیشتر هم برخی ناشران آسیبدیده و اتحادیه ناشران قدمهایی در این زمینه برداشته بودند و موجی شکل گرفته بود ولی ناتمام ماند. در روزهای اخیر یک روزنامهنگار در صفحه شخصیاش از این ماجرا نوشت و با افشای نام ناشرانی که عمدتا در کار قاچاق کتاب هستند یک حرکت تاثیرگذار را شروع کرد. در ابتدا تعداد زیادی از ناشرانی که نامشان مطرح شد شروع به توهین و تهدید کردند اما با پیوستن مردم، نویسندهها و چهرههای مطرح به این اعتراض، فعلا عقبنشینی کردهاند. این ناشران که با عنوان «پختهخوار» مشهور شدهاند وعده دادهاند که موارد مطرحشده را در مراجع قضایی پیگیری خواهند کرد. رصدهای میدانی نشان میدهد بعد از شکلگیری این اعتراضها فروش کتابهای قاچاق در مترو و حراجیهای ۵۰درصدی سطح شهر تا حدود زیادی کم شده است. یعنی در همین مدت کوتاه اطلاعرسانی این اتفاق تاثیرگذار بوده است.
سابقه این اعتراض به سال ۹۵ برمیگردد. اعتراضها تکوتوک از سوی برخی مولفان و ناشران و کتابخوانها بازتاب پیدا کرد اما گوش کسی بدهکار نبود. اما اهمیت این کمپین کوچک چندنفره، در ایجاد زمینه و بنیادی برای شکلگیری اعتراضهای ناشران در دو سال آینده بود. سال ۱۳۹۷ همزمان با افزایش قیمت کتاب که ناشی از نوسان نرخ دلار، گران شدن جهانی قیمت کاغذ و .... بود، موجی از اعتراضها به افزایش قیمت کتابها در کشور شکل گرفت. گران شدن رسمی قیمت کتاب، نان قاچاقچیها را که میتوانستند کتاب را ارزانتر کپی کنند و بفروشند، توی روغن انداخت.
در همین زمینه نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با قاچاق کالا، وزارت ارشاد و ... موضعگیریهای قابلتوجهی درباره ورود به موضوع قاچاق کتاب داشتند. حتی برخی ناشران در همین سال خواستار ورود وزارت اطلاعات به قصه قاچاق کتاب شدند. سرانجام با جدیت نهادهای مسوول و مجری، انبارهای قابلتوجهی از کتابهای قاچاق کشف و پلمب شد. این اقدامها در سال ۹۸ هم ادامه پیدا کرد و بلکه تشدید هم شد. اما کرونا دست ناظران را از بازار قاچاق کتاب کوتاه کرد.
حجم قاچاق
رقم دقیقی از قاچاق کتاب در دسترس نیست، اما سال ۹۷ و بعد از پیگیریها بیش از ۵۰۰هزار جلد کتاب قاچاق به ارزش ۱۵ تا ۲۰میلیارد تومان از سوی نهادهای نظارتی کشف و ضبط شد و حجم گسترده کتابهای قاچاق مخاطبان رسانهها را شگفتزده کرد. اما خبر بعدی بسیار عجیبتر بود. در همان سال محمود آموزگار، رئیس وقت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، تاکید کرد تعداد کتابهای کشف و ضبط شده، تنها ۵درصد از حجم کل چاپهای زیرزمینی و قاچاق است. با این حساب تعداد کل کتابهایی که در ایران قاچاق شده طبق آمار آموزگار در سال ۹۷، احتمالا بیش از ۱۰۰میلیون جلد برآورد میشود. این یعنی ارزش ریالی بازار قاچاق کتاب در ایران چهار سال پیش تا ۴۰۰ میلیارد تومان است.
سر برآوردن آتش از خاکستر
در کارزاری که در هفتههای اخیر پا گرفته است، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی علیه قاچاق کتاب و زایل شدن حقوق نویسندگان، مترجمان، طراحان و ناشران و ... موضعگیریهای سفتوسختی داشتند. اگرچه معمولا کتابخوانهای حرفهای، آثار ناشران حرفهای و رسمی و درستکار را میخرند، اما افزایش قابلتوجه قیمت کتاب در مقایسه با چند سال گذشته، توان خرید را بسیار کاهش داشته است. بیشتر کسانی که در دوران کرونا با کتاب انس و الفتی گرفتند و حالا با گرانیهای عمومی بازار، توان خریدن کتاب را با قیمت واقعی ندارند، ناچارند آب به آسیاب قاچاقچیها بریزند و به بازاری دامن بزنند که توسعه آن نه به نفع نویسنده و مترجم است، نه به نفع صنعت نشر است و نه حتی به نفع مخاطبان!