آیا دوران مجموعههای موفق تلویزیون به پایان رسیده است؟
اپیدمی خروج سریالسازها از سیما
امسال شبکه نمایش خانگی که چند سالی میشود در رقابت با تلویزیون سریالها و برنامههای پرهزینه و بعضا پرمخاطبی را تولید میکند، بیش از سالهای قبل خودنمایی کرد و عرصه را برای تلویزیون بیش از پیش تنگ کرد. البته اینکه تلویزیون همچنان پرمخاطبترین رسانه است و بهویژه در شهرستانها و مناطق کمبرخوردارتر مخاطبان زیادی دارد، امری بدیهی و پذیرفته شده است اما حضور و رقابت شبکه خانگی هم چیزی نیست که تلویزیون بتواند نادیدهاش بگیرد. سعید آقاخانی که سالهای گذشته با سریال نون.خ استقبال بسیار گستردهای از مخاطبان گرفته بود، پس از ناکامی در ساخت سری چهارم این سریال برای نوروز ۱۴۰۱ به شبکه خانگی رفت تا کارش را با سریال «راز بقا» آنجا دنبال کند. ایرج طهماسب هم که پس از مدتها کشمکش نتوانست موفق به پخش کلاه قرمزی از تلویزیون بشود، با عروسکهای جدیدش به شبکه نمایش خانگی رفت تا در آنجا «مهمونی» بزرگی با حضور همه مخاطبانش برگزار کند. تقریبا همه کسانی که از آنتن صداوسیما ناامید شدهاند حالا به امواج اینترنتی شبکه نمایش خانگی دل سپردهاند.
علاوه بر راز بقا و مهمونی، سریال ساخت ایران۳ و سودا نوروز امسال از پلتفرمهای مختلف پخش شد؛ همچنین سریالهای جیران، فصل پنجم جوکر و فصل جدید شبهای مافیا از برنامهها و سریالهای شبکه نمایش خانگی بودند که پیشتر پخش آنها در شبکه نمایش خانگی آغاز شده بود و همچنان ادامه دارد و تاکنون موفقترین سریالهای شبکه نمایش خانگی به شمار میآیند. سروش صحت هم که پیش از اینها سریالهای موفقی مثل ساختمان پزشکان، لیسانسهها، فوقلیسانسهها و... را در کارنامه داشت بهرغم اینکه برنامه کتاب باز را همچنان در آنتن تلویزیون دارد اما سریال جدیدش را برای نمایش خانگی میسازد. همچنین پیمان قاسمخانی مشغول نگارش سناریوی یک کمدی - ابرقهرمانی با عنوان «خواننده گریان» برای شبکه خانگی است. او گفته: «این سریال وقتی دربیاید میترکاند. یک کمدی ایرانی با رگههایی از سوپرهیرو است.» بسیاری دیگر از سازندگان سریالهای محبوب تلویزیون هم یا کلا کار سریالسازی را رها کردهاند یا رفتهاند در نمایش خانگی و کار میکنند؛ حسن فتحی، رضا عطاران، مجید صالحی و... . این رشته سر دراز دارد. حالا هم تلویزیون مانده با ردیف بزرگی از آثار که کمتر موردپسند مخاطبان است و هر روز از شمار بینندگانش کم میشود. همه این مقدمات نشان میدهد که تلویزیون برای حفظ جایگاهش باید تلاش بسیار بیشتری کند وگرنه احتمالا بازی را برای همیشه به رقیب نهچندان قدیمیاش واگذار خواهد کرد.
آثار ضعیف نوروزی آنتن
جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون درخصوص ارزیابی تولیدات تلویزیون در ایام نوروز گفته است: هیچکدام از این سریالها قابلیت نقد را ندارند و آنقدر ضعیف هستند که به شعور مخاطب در این سریالها اهانت میشود. در تولیدات تلویزیون در ایام نوروز هیچ نکته مثبتی نمیبینم که بخواهم به آن اشاره کنم و هر سال این تولیدات پسرفت میکنند. سالهاست که تلویزیون از سلیقه، خواست و نظر مردم فاصله گرفته است. به همین دلیل هم نه فقط در مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی بلکه در طول سال با کمتر اثری از منظر مضمون و محتوا و ساختار هنری که میتواند قابل تحمل باشد و بشود از آن به عنوان یک اثر استاندارد ملی و شاخص و فاخر یاد کرد در تلویزیون مواجه میشویم. او ادامه داد: نمونه آن ۵ سریالی است که در ایام نوروز از تلویزیون پخش شد. سریالهایی که هیچ سنخیتی با مختصات و مولفههای نوروزی ندارند، یعنی در هر زمان دیگری میتوان این سریالها را پخش کرد بدون اینکه ویژگی خاصی با یک مناسبت بهویژه ایام نوروز داشته باشد و در امتداد همین مساله به دلیل مصادف شدن بخشی از فروردین یعنی نوروز و ماه مبارک رمضان، هیچ تدارکی هم برای مناسبت رمضان در تلویزیون دیده نشده است. تولیداتی که در ایام نوروز در تلویزیون پخش شد به دلیل ضعفهای مفرط محتوایی و ساختاری اصلا ارزش و قابلیت نقد و بررسی را ندارند.
کاهش مخاطبان تلویزیون
بر اساس آمار درصد مخاطب سریالهای تلویزیون که در نظرسنجیهای دورهای مرکز تحقیقات صداوسیما مشخص میشود، در چهار سال گذشته، سریالهای انگشتشماری مخاطب بالای ۵۰درصد داشتهاند و عموم سریالهای جدید تلویزیون بین ۱۵ تا ۴۰درصد مخاطب جذب کردهاند. بر همین اساس میزان مخاطب کمتر از ۲۵درصد معمولا نشانه شکست است و در برخی زمانها مثل نوروز یا رمضان، حتی مخاطب ۳۵درصدی نیز نشانه شکست تلقی میشود. گاه برخی سریالهای تکراری شبکههای آیفیلم یا تماشا نیز بین ۱۲ تا ۱۸درصد مخاطب جذب کردهاند. با این حال هنوز هم نمیتوان شبکه نمایش خانگی را بیواسطه با رسانه بسیار گسترده تلویزیون مقایسه کرد. مثلا سال ۹۹ سریال «آقازاده» که سریال پرمخاطب در مقیاس نمایش خانگی بود در مقایسه با سریال محبوب همان سال تلویزیون یعنی «نون. خ» یک شانزدهم است. یعنی پربینندهترین سریال نمایش خانگی در سال ۹۹، یک شانزدهم پربینندهترین سریال تلویزیونی که ۳ ماه بعد از آن روی آنتن رفت، مخاطب داشته است.
البته مقایسهها نیازمند دقت و ارزیابی شاخصهای بیشتری است، با این حال نمیتوان انکار کرد که تلویزیون مخاطبان بیشتری از شبکه نمایش خانگی دارد اما در مقایسه با گذشته بسیاری از مخاطبان خود را از دست داده است. نکته مهمتر این است که بسیاری از سریالسازان و برنامهسازان محبوب صداوسیما در سالهای اخیر از این مرکز رسانهای جدا شدهاند. آیا در این شرایط تلویزیون میتواند محبوبیت خود را حفظ کند؟ بررسی آمارها و وضعیت برنامهها میگوید خیر! و این یعنی پایان سیطره تلویزیون بر مخاطبان انبوه!