آمریکایی ایراندوست

 فرای در سن ۵/ ۵ سالگی وارد دبستان شد و چند سالی را هم به صورت جهشی خواند، چنانکه به دلیل تفاوت سن با همکلاسان، همواره خود را جدا از آنان احساس می‌کرد. در سال‌های جوانی، دست تصادف و جنگ جهانی اول او را به کشورهای خاورزمین برد و تا پایان عمر ارتباطش را با این گوشه از گیتی نگسست. وی به زبان‌‌‌های آلمانی، ازبک، پشتو، روسی، فارسی و فرانسوی مسلط بود و با زبان‌‌‌های اوستایی، پهلوی و سغدی نیز آشنایی کامل داشت. او فارسی را از محمد سمسار که کارشناس فرش در گمرک آمریکا بود آموخت. تورج دریایی یکی از همکاران ایرانی پروفسور فرای در آمریکا و استاد تاریخ ایران و جوامع فارسی زبان دانشگاه کالیفرنیا درباره خصوصیات حرفه‌‌‌ای این پژوهشگر گفته است: «آقای فرای دوست داشت درباره آنجاهایی که مطالعه می‌کند، حتما آنجا حضور هم داشته باشد. می‌شود گفت که فرای از غرب چین گرفته تا عراق امروزی را یا پیاده یا با اسب یا ماشین گشته و دیده است. یعنی تاریخ‌‌‌دانی نبود که فقط پشت میز بنشیند و از راه دور بخواهد درباره یک چیزی به صورت تخیلی مطلبی بنویسد.»ریچارد فرای در مراسمی که به افتخارش در ایران برگزار شد گفته بود: «سال‌هاست که خود را یک ایرانی ‌‌‌پنداشته‌‌‌ام و از سال‌ها پیش به مردم، زبان، فرهنگ و تاریخ ایران علاقه داشته‌‌‌ام و برای اینکه این نکته و علاقه خویش را به ایران ثابت کنم، به فکرم رسید که درخواست کنم پس از مرگ، جسدم را در کنار زاینده‌‌‌رود و در شهر زیبای اصفهان به خاک بسپارند.» ریچارد نلسون فرای، روز پنج‌شنبه ۲۷ مارس ۲۰۱۴ (هفتم فروردین ۱۳۹۳) در سن ۹۴ سالگی در شهر بوستون درگذشت. پس از مرگ وی  وصیت او  به دلیل برخی مخالفت‌‌‌ها با حاشیه‌‌‌هایی که به وجود آمد محقق نشد و سرانجام خانواده پروفسور فرای پس از ۷۳ روز انتظار برای رسیدن خبری از ایران و دادن اجازه برای دفن پیکر این ایران‌‌‌شناس در این کشور، بالاخره تصمیم گرفتند پیکر او را بسوزانند.