کتاب «رسوایی آرمانشهر» منتشر شد
واکاوی یک سیستم شکستخورده توسط اقتصاددان ایرانی
اگر شغل خود را ترک کنید، مالیاتدهندگان باید از شما حمایت کنند. اگر درآمد کمی دارید، دولت باید پول را از همسایه شما که کار بهتری دارد به شما منتقل کند. درحالیکه بسیاری بر این باورند که بخش دولتی باید در این شرایط کمک لازم را انجام دهد، برخی از افراد چپ وجود دارند که معتقدند تقریبا تمام مسوولیتها باید بر عهده بخش دولتی باشد و اقل مسوولیت آن با افراد، خانوادهها و سایر بخشهای جامعه مدنی باشد. ایدهآل جامعهای است که در آن دولت اطمینان حاصل کند کسانی که کار میکنند و کسانی که کار نمیکنند سطح زندگی مشابهی دارند. درباره این دیدگاهها چیز عجیبی وجود ندارد. آنها آرمانهای کلاسیک سوسیالیستی هستند، یا همانطور که خود برنی سندرز توضیح میدهد، آرمانهای اصلی سوسیالدموکراسی هستند. این روزها تعداد کمی از مردم به سوسیالیسم ناب معتقدند. این سیستم شکست خورده است و در هر کشوری که در آن مرسوم شد منجر به بدبختی انسانها در مقیاسی گسترده شد. اتحاد جماهیر شوروی، کوبا، ونزوئلا و کرهشمالی بهسختی الگوهای مثبتی هستند. چین، آخرین کشور بزرگ سوسیالیستی، از بسیاری جهات به اقتصاد سرمایهداری استحاله شده است. یک ایده کمتر افراطی که در حال جوانهزدن است، سوسیالدموکراسی است. برخلاف سوسیالیسم، قرار نیست سوسیالدموکراسی از طریق یک نظام اقتدارگرا که در آن یک حزب قدرت را در انحصار خود میگیرد، برقرار شود. باید با دموکراسی و همچنین بازار آزاد ترکیب شود. در سوسیالدموکراسی حکومت در چارچوب یک سیستم دموکراتیک، کنترل برخی اما نه همة بخشهای اقتصاد را در دست میگیرد. خدماتی مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و مراقبت از سالمندان از طریق انحصارات دولتی ارائه میشوند و از طریق مالیات تامین میشوند.»
نویسنده کتاب در بخش دیگری از مقدمه خود نوشته است: «سوسیالدموکراسی بهطور فزایندهای در میان چپها در ایالات متحده در حال محبوب شدن است. یک دلیل مهم، وجود الگوهای مثبت است. درحقیقت، تعدادی از کشورها با سیاستهای سوسیالدموکراتیک - یعنی کشورهای نوردیک- ظاهرا به هر آنچه چپ دوست دارد آمریکا باشد، تبدیل شدهاند: مرفه، درعینحال برابر و با نتایج اجتماعی خوب. خود برنی سندرز توضیح داده است: «من فکر میکنم ما باید به کشورهایی مانند دانمارک مانند سوئد و نروژ نگاه کنیم و از آنچه آنها برای مردم زحمتکش خود فراهم کردهاند، یاد بگیریم. من تحسین چپ از کشورهای نوردیک را کاملا درک میکنم. در سال ۱۹۸۹ من به همراه خانوادهام از ایران به سوئد مهاجرت کردم و در یک خانواده معمولی مهاجر بزرگ شدم که عمدتا از طریق مزایای رفاهی حمایت میشد. من فارغالتحصیل شدم، دکترای خود را دریافت کردم و شروع به نوشتن درباره سیاست کردم. از آن زمان من بیش از صد گزارش درباره سیاست و حدود بیست کتاب درباره مسائل مختلف اجتماعی در سوئد و دیگر کشورهای نوردیک نوشتم.»
نیما سنندجی میگوید: «موضوعی که در فضای سیاسی نوردیک غلبه دارد، مساله مهاجرت است. در این کتاب، من بیشتر توضیح خواهم داد که چگونه سیستمهای رفاهی در این بخش از جهان، از نظر ادغام مهاجران بسیار کمتر از آمریکا موفقند. این تا حدی توضیح میدهد که چرا رایدهندگان در کشورهای نوردیک به احزاب ضدمهاجرت روی آوردهاند که اغلب از نظر اجتماعی موضعی محافظهکار دارند و رقبایشان آنها را پوپولیست میدانند که بیشباهت به موقعیت دونالد ترامپ در دوره ریاستجمهوری آمریکا نیست.»
محمدامین عامری، مترجم کتاب نیز درباره دلیل ترجمه این اثر نوشته است: «ایده ترجمه این کتاب در زمان گفتوشنودهای دانشجویی در دانشگاه تهران به ذهن من رسید. فضای دانشگاهی در ایران همچنان متاثر از سنت چپگرایی است و البته که این مساله منحصر به ایران نیست. مساله اینجاست که امروز اسطوره جدیدی در این فضا ظهور کرده که بیش از منطق و علم از رتوریک و آرمانشهرگرایی سرچشمه میگیرد. این اسطوره، سوسیالدموکراسی است. در گیرودار اعتراضات دانشگاه یک مساله بیش از هر چیز دیگری نظر را به خود جلب میکرد و آن جولان چپگرایان و خلق ادبیات جدیدی بود که با تشدید وضع روبه زوال اقتصادی ملت شعلههای آن بیشتر زبانه میکشید. این میان سوسیالدموکراسی، لعبتک جدیدی در دست لعبتبازان آرمانشهرگرا شده است. اینبار بهشت سوسیالیستی خود را در سوئد، نروژ، دانمارک و... میجویند و البته که اگر ادبیات این دوستان را دنبال کنید پیش از این نیز مدینه فاضله خود را در شوروی، چین، کوبا، ونزوئلا و... جستهاند و هر بار یا ملتی را به کام نابودی کشانیدهاند یا با دیدن نابودی دیگر ملل، کاخ رویاهایشان آوارشده و عدهای از خیلشان جدا شدهاند و عدهای به دنبال مدینهای دیگر رهسپار ناکجاآباد شدهاند.»
مترجم در بخش دیگری گفته است: نویسنده در مقدمه کتاب، مینویسد که این کتاب را برای مخاطبان آمریکایی نگاشته است؛ اما دو نکتهای که ارزش ترجمة این اثر به فارسی از آنها ناشی میشود، اینجاست که ۱- فضای سیاسی ایران بهشدت نسبت به وقایع سیاسی آمریکا در اندرکنش قرار دارد و جریانات سیاسی آمریکا در ایران دارای سمپاتی هستند. ۲- با توجه به نقد گستردهای که درباره اقتصادهای نوردیک انجام شده است محور اصلی این کتاب بحثی اقتصادی است که محصور به سپهر سیاسی- اقتصادی ایالات متحده نیست و یک پژوهش علمی است که از نظر روششناسی پژوهش، کاملا قابلیت گرتهبرداری دارد.»
کتاب «رسوایی آرمانشهر» نوشته نیما سنندجی با ترجمه محمدامین عامری با تیراژ ۳۰۰ نسخه و قیمت ۷۰هزار تومان توسط انتشارات دنیایاقتصاد منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.