همزمان با برگزاری یک نمایشگاه درباره خسرو آواز صورت گرفت
دورهمی هنرمندان به یاد شجریان
در این مراسم که با حضورهمایون شجریان، حسین علیزاده، سهیل محمودی، غلامحسین امیرخانی، حمیدرضا نوربخش، علی دهکردی، هوشنگ اردلان، علی جهاندار، بردیا صدرنوری و... برگزار شد، حسین علیزاده ابتدا پشت میکروفون رفت و گفت: در یکسالی که از درگذشت شجریان میگذرد، اتفاق زیاد رخ داد؛ اما در تاریخ همیشه هنرمندانی میمانند که صرفا هنرشان برجسته نیست. از روزی که او را از دست دادیم اتفاقا او را بیشتر بین خود داریم.
همچنین غلامحسین امیرخانی، هنرمند خوشنویس و رئیس انجمن خوشنویسان ایران هنرمند دیگری بود که در این مراسم عنوان کرد: ما خوشنویسان زانوی ادب زدهایم و نسبت به آثار گرانبهای موسیقی و ادبیات شاگردی دائم داریم و همه عمرمان اینطور میگذرد. جنس هنر خوشنویسی با ادبیات همراه و همقدم است. بهعنوان ستایشگر استاد شجریان میتوانم نکتهای را درباره او بر زبان بیاورم؛ اما معرفتشان را باید از زبان بزرگان این هنر بشنویم. اگر به نقطهای رسیده باشیم که شاگرد شایستهای برای فرهنگ و ادب کشور باشیم، باید به خودمان افتخار کنیم و با صدای نازنین استاد شجریان دوباره با این فرهنگ آشنا میشویم. از این بابت مدیون استاد شجریان هستیم.
امیرخانی افزود: همه ملت ما از صدای آسمانی استاد شجریان، مشام جان خود را معطر کردهاند و این بهرهمندی همچنان ادامه دارد. متاسفانه ملت ما به دلایلی که مفصل است، ماموریت دارد گویی خودش را معرفی نکند.
همایون شجریان نیز عنوان کرد: صحبتها درباره پدر میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد اگر بخواهم بهطور کلی درباره او چیزی بگویم این است که پدرم تک بعدی نبود و بهتر است بگویم نیست؛ زیرا رفتنش را باور ندارم و این موضوع را هر از گاهی کاملا فراموش میکنم. او درباره هر مسالهای کندوکاو میکرد شاید حتی درباره راز یک معما یا یک بازی یک ماه زمان صرف میکرد یا در کودکی میدیدیم بعد از اینکه شام میخورد به زیرزمین میرفت تا ماشین رختشویی را خودش تعمیر کند. همین مساله باعث شد عشق و تمرکز و تواناییاش در آن را بر هر چیزی مصروف کند و در آن بدرخشد.
او ادامه داد: خاطرات زیاد است و لذت بخش و بعضیهایش ما را به تعجب وامیدارد. عمویم خاطرات زیادی از او دارد که از او خواستهام آن را مکتوب کند. از برگزاری این نکوداشت سپاسگزارم. در یک سال گذشته از رفتن به هر جمعی پرهیز کردهام؛ زیرا توانش را ندارم و سیل غم مرا با خود میبرد؛ اما از سویی آنقدر حضور این عزیزان و زیر سایهشان بودن غنیمت است که خودش شیرینیهایی دارد.