داستان بی‌اعتنایی مردم به کتاب آنقدرها که در این سال‌ها وانمود کرده‌اند واقعیت ندارد. اتفاقا مقصر اصلی این بی‌اعتنایی متولیان فرهنگی جامعه هستند که تقریبا برای ترویج کتابخوانی کاری نکرده اند. سال‌ها در برنامه‌های سازمان عریض و طویل صدا و سیما؛ کتاب جایگاهی نداشت و دریغ از یک برنامه تاثیرگذار که انگیزه‌ای به وجود بیاورد و حتی یک قدم بردارد در راستای ترویج کتابخوانی. نهادهایی مثل وزارت ارشاد و شهرداری و... هم در همین مسیر پیش رفته‌اند و برنامه‌هایشان بیشتر برای خالی نبودن عریضه اجرا شده است و عملا برای پیوند مردم با کتاب نقشی ایفا نکرده‌اند. واقعیت این است که تا قبل از فراگیری اینترنت در ایران؛ کتاب مهجورترین کالای فرهنگی کشور بود و تبلیغ موثری برایش وجود نداشت. حتی ناشران هم از امکاناتی که وجود داشت استفاده نمی‌کردند. در واقع تبلیغ کتاب را دور از شأن ناشر و نویسنده می‌دانستند. آنها به روش‌های سنتی دلبسته بودند و فکر می‌کردند کتاب خوب بال باز می‌کند و خودش را می‌رساند به کتابخانه آدم کتابخوان. فراگیری اینترنت در ایران اما ورق را تا اندازه زیادی برگرداند. طیف وسیعی از ناشران تازه‌کار اما خوش‌فکر به اهمیت تبلیغات در عرصه نشر پی بردند و برای برندسازی محصولاتشان سرمایه‌گذاری کردند.

آنها از بستر شبکه مجازی نهایت استفاده را کردند و در مدت زمان کوتاهی توانستند برای هر نسخه کتاب هزاران مخاطب پیدا کنند. البته ناشران نسل جدید علاوه بر تبلیغات به تولید محتوای مطلوب هم اندیشیدند و توانستند متناسب با سلیقه کودک و نوجوان و جوان امروزی کتاب منتشر کنند. در کنار اینها توسعه کتاب‌های صوتی و الکترونیکی و... را هم باید دستاوردهای مهم آنها دانست که به شکل محسوسی کتابخوانی را با رشد قابل توجهی مواجه کرده است. از طرفی طیف وسیعی از نویسندگان، مترجمان و روزنامه‌نگاران هم در سال‌های اخیر به این جنبش پیوستند و برای گرم نگه داشتن فضای کتابخوانی تلاش می‌کنند. اکنون در شبکه‌های مجازی صدها صفحه برای معرفی کتاب وجود دارد که هرکدامشان دنبال‌کننده‌های فراوانی دارند. در این صفحه‌ها مردم به یکدیگر کتاب معرفی می‌کنند؛ با هم کتاب می‌خوانند ودرباره آثاری که خوانده‌اند حرف می‌زنند. حتی جلسه نقد و بررسی می‌گذارند و بی‌واسطه نظراتشان را با مولفان در میان می‌گذارند. چنین فضایی باعث شده تا تلویزیون هم دنبال شبکه‌های مجازی راه بیفتد و سرانجام یک برنامه پر‌مخاطب برای کتاب طراحی کند.

«کتاب باز» که اکنون از شبکه نسیم روی آنتن می‌رود و توانسته میلیون‌ها مخاطب جذب کند نیز محصول جنبشی است که سنگ بنایش در شبکه‌های مجازی گذاشته شده است. اگرچه زمان زیادی از پیدایش چنین موقعیتی نمی‌گذرد اما سرانجام اتفاقی که باید شکل می‌گرفت افتاد و مردم حالا در زندگی روز‌مره در برخورد با کتاب قرار می‌گیرند. یعنی کتاب را در شبکه‌های مجازی و تلویزیون و فضای شهری... می‌بینند. یعنی دیگر کتاب کالای مهجوری نیست که فقط در کتابفروشی‌ها به چشم می‌آمد. کسی می‌گفت برای اینکه یک کودک به کتاب علاقه پیدا کند بهترین راه این است که جلویش کتاب بخوانید چون بیشتر از هرچیزی تقلید را می‌فهمد. حالا همین حکایت است. مهم‌ترین راه ترویج کتابخوانی این است که مردم مدام در معرض برخورد با کتاب قرار بگیرند؛ نه اجرای برنامه‌های نمایشی.