خاطرات گوهر خیراندیش از «بانو»
این هنرمند در بخشی از این مصاحبه درباره بازیاش در فیلم «بانو» گفت: زمانیکه توسط داریوش مهرجویی برای «بانو» انتخاب شدم، اسماعیل خلج قصههای تاریخی مینوشت که من در آنجا نقش یک زن قدیمی با لباسهای تاریخی را داشتم که هیچ شباهتی به نقش هاجر در فیلم بانو نداشت. داریوش مهرجویی بازی مرا در آن تئاتر دیده بود و به من گفت تو بازیگر خوبی هستی. البته رخشان بنیاعتماد هم به من گفته بود که بازی های من در تئاتر را دیده بود و برای حضور در فیلمهایش مرا انتخاب کرده بود؛ اما زمانیکه در سینما مرا دیده بود که بینیام را جراحی کردهام، منصرف شده بود. خیراندیش توضیح داد: داریوش مهرجویی نقش هاجر را در این فیلم برای من درنظر گرفت و عبدالله اسکندری گریم صورت مرا که یک صورت سوخته بود، انجام داد. جالب است بدانید که من در این نقش اصلا به دنبال زیبایی نبودم و سعی میکردم زشتتر شوم؛ زیرا باید صورت سوخته، موهای وزوزی و دندانهای زرد میداشتم. داریوش مهرجویی وقتی گریم را دید خوشش آمد. یادم میآید عکس گریم مرا روی دیوار زده بودند و زندهیاد جمشید اسماعیلخانی وقتی دید به مهرجویی گفت: گوهر خیلی زیبا است و نمیتوانید او را زشت کنید!
وی با بیان اینکه قرار بود در بانو به جز«هاجر» نقش دیگری هم داشته باشد، گفت: زندهیاد ژیلا مهرجویی برای نقش دیگر من در «بانو» مخالفت کرد و میگفت نقش دیگر میشود همین گوهر خیراندیش فعلی درحالیکه ما میخواهیم متفاوت باشد. در این فیلم تورج منصوری فیلمبردار و عزیز ساعتی بهعنوان عکاس نیز حضور داشتند. زمانیکه فیلمبرداری شروع شد و زنده یاد عزتالله انتظامی با لهجه ترکی صحبت کرد با خودم گفتم من حتی نمی توانم یک جوک ترکی تعریف کنم و به آقای مهرجویی گفتم من میتوانم با لهجه شیرازی صحبت کنم و او پذیرفت. درباره نقش و لهجه شیرازی از آدمهای مختلف و حتی مادرم هم پرسیده بودم. شعرهای شیرازی محلی میخواندم و داریوش مهرجویی قبول کرد. یادم میآید زمان فیلمبرداری همین که شروع به خواندن کردم، داریوش مهرجویی و تورج منصوری خندهشان گرفت و بیرون رفتند و یک لحظه متوجه شدم هیچکسی پشت دوربین نیست.