مجموعه «زخم کاری» مجبور به تغییر نام شد
حاشیههای یک سریال پرمخاطب
اما همزمان با این رکوردشکنی، حاشیههای متعددی نیز گریبانگیر سازندگان شد. فیلمنامه سریال زخم کاری برگرفته از رمانی به نام «بیست زخم کاری» و نوشته محمود حسینیزاد است و حالا خبر رسیده که نام این رمان از تیتراژ سریال حذف خواهد شد و همچنین نام سریال نیز تغییر خواهد یافت. چندی پیش خبرهای متعددی درباره افزایش فروش این رمان همزمان با انتشار سریال در برخی از رسانهها منتشر شده بود. اما روابط عمومی نشر چشمه در بیانیهای این اخبار را ناآگاهانه و «احتمالا مغرضانه» خواند و نوشت: «کتاب «بیست زخم کاری» سال ۱۳۹۵ منتشر شد و طی سه سال به چاپ چهارم رسید و نامزد جوایز ادبی نیز شد. اما کمتر از دو سال پیش، به خواست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از تجدید چاپ این کتاب جلوگیری شد. بنابراین هنگام ساخت و پخش سریال قصه این رمان، کتاب در بازار ناموجود بوده است.» در ادامه این بیانیه آمده است: «حتی طی چند روز گذشته بهناچار جلوی فروش نسخه الکترونیک آن را نیز گرفتیم که در نبود نسخه کاغذی روزگار خوشی را پشت سر میگذاشت. رایزنیهای زیادی برای بازپسگیری مجوز کتاب انجام شد که متاسفانه تاکنون به نتیجه نرسیده است. از طرفی به چاپ نرسیدن این کتاب، موجبات سوءاستفاده دلالان را نیز فراهم کرده و شنیدهایم اشخاصی اقدام به انتشار و توزیع غیرقانونی آن کردهاند.»
واکنش نویسنده رمان
محمود حسینیزاد، نویسنده رمان یادشده در واکنش به این رخدادها گفت: این رمان از آذر و دیماه سال گذشته (۱۳۹۹) با شروع تهیه سریال لغو مجوز شد. الان هم برای پخش این سریال ظاهرا گفته شده اسم کتاب از روی آن برداشته شود و از بخش چهارم دیگر اسم کتاب در تیتراژ سریال نیست. حسینیزاد درباره این رمان در زمان انتشارش گفته بود: تم کلی رمان برگرفته از «مکبث» شکسپیر است. اینجا در جنگ بر سر منافع اقتصادی با پسزمینه فساد اقتصادی، زیردستی بالادست را میکشد؛ چون فکر میکند حقش پایمال شده، زن او را وسوسه میکند، بعد انتقام و انتقامگیری به کمک قدرتهای پشت پرده. در بخشی از نوشته پشت جلد کتاب هم آمده است: رمان داستان مردی است که میخواهد سلطهگر باشد. در ابتدا پیرمردی ثروتمند و دارا جان میدهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام میکند؛ اما این تازه آغاز ماجراست… حسینیزاد مبنای روایت خود را بر اموری ممنوعه گذاشته که بهتدریج روح قهرمانهای او را فاسد میکند. ولع، حرص، کشتن، کذب و البته میل به بزرگ بودن در جایجای این رمان خواندنی و جذاب نیروی محرکه قهرمانهای اصلی اوست.