تاثیر عجیب آواز یک استاد بر شجریان

 نورالدین رضوی‌سروستانی ۲۱ فروردین ۱۳۱۴ در سروستان استان فارس متولد شد و از ۲۰سالگی آموزش موسیقی را آغاز کرد و صدایش نخستین بار در سال ۱۳۳۷ از رادیو شیراز پخش شد. سال ۱۳۳۶ برای تکمیل آموخته‌های خود به تهران آمد و از محضر استادانی همچون مرتضی محجوبی، احمد عبادی، رضا فروتن، سلیمان امیرقاسمی، علی‌اکبر شهنازی، اصغر بهاری و نورعلی‌خان برومند درس آموخت و از سال ۱۳۵۲ با همکاری استادانی همچون پرویز مشکاتیان، فرامرز پایور و حسین علیزاده کنسرت‌های بسیاری در ایران و خارج از ایران اجرا کرد و در آبان ۱۳۵۵ دکترای افتخاری موسیقی را از دست بودوئن پادشاه بلژیک دریافت کرد. رضوی‌سروستانی با بسیاری از بزرگان موسیقی ایران همکلاس بود و نقل است که استاد نورعلی‌خان برومند ازمیان دو شاگرد برجسته خود یکی را به شیرین و دلنشین خواندن (محمدرضا شجریان) ودیگری را به صحیح خواندن آواز (سیدنورالدین رضوی‌سروستانی) عزیز می‌داشته است.

استاد رضوی‌سروستانی در تربیت شاگرد تخصص عجیبی داشت. بسیاری از خوانندگان سرشناس موسیقی ایران در این سال‌ها شاگرد او بوده‌اند که از مشهورترین آنها می‌توان به معصومه مهرعلی، صدیق تعریف، علیرضا قربانی، حسین علیشاپور، پوریا اخواص، ابوالحسن مختاباد و... اشاره کرد.

صدیق تعریف، خواننده سرشناس،‌در مورد  رضوی‌سروستانی گفته است: «رضوی‌سروستانی از بزرگ‌ترین شاگردان نورعلی برومند در حوزه آواز بوده است و می‌توان او را از مهم‌ترین انتقال‌دهندگان ردیف‌های آوازی استاد طاهرزاده دانست. ردیف‌های استاد طاهرزاده با صدای شادروان رضوی‌سروستانی و تار داریوش طلائی، در 12 آلبوم ضبط شده است.»

مهدی فقیه، بازیگر مشهور شیرازی در مصاحبه‌ای درباره اولین اجرای استاد محمد رضا شجریان در شیراز حرف زده و خاطره جالبی درباره حضور رضوی‌سروستانی گفته است. او می‌گوید: «از استاد شجریان پس از زلزله رودبار و منجیل دعوت شد و ایشان قبول کردند و به شیراز آمدند برای اجرای کنسرت یاد ایام. قبول این دعوت هم بیشتر به‌خاطر ساخت مدرسه در منجیل و استفاده از عواید کنسرت در آن کار بود که همین‌گونه شد و برنامه بسیار عالی برگزار شد؛ البته یک روز خوب که با حضور مرحوم رضوی‌سروستانی و استاد شجریان در حافظیه رقم خورد. ما به حافظیه رفتیم، آقای رضوی‌سروستانی هم بودند، در حافظیه تفالی به حافظ زدیم و کتاب حافظ را به استاد شجریان دادند و آقای شجریان هم با توجه به علاقه خاصی که به آقای رضوی‌سروستانی داشتند حافظ را به ایشان دادند که ایشان شعر را بخوانند. وقتی آقای رضوی‌سروستانی شعر را دیدند، دیوان حافظ را بستند و آن شعر را خواندند و دستگاهی که انتخاب کردند برای اجرای آن شعر، بسیار روی استاد شجریان تاثیر گذاشت و هیچ‌گاه از خاطر نمی‌برم.»

سعید رضوی‌سروستانی فرزند زنده‌یاد استاد رضوی‌سروستانی هم پیش‌تر درباره پدرش گفته است: «درون پدرم دردهایی بود که روحش را شعله‌ور و شعله‌های این آتش حساسیت ویژه‌ای در او ایجاد کرده بود، معنویتی که در زندگی ایشان جاری بود همه ابعاد زندگی ایشان را در بر گرفته بود. استاد رضوی‌سروستانی به مطرح شدن علاقه‌ای نشان نمی‌داد و همیشه با کراهت با این مساله برخورد می‌کرد. معتقد بود که ابتدا انسان باید بود و بعد هنرمند که اگر غیر از این باشد هنر متعالی نخواهد بود. در یکی از روزهای سال 1370 زنده‌یاد رضوی‌سروستانی اجرایی به نفع کودکان بی‌سرپرست در سالن جهاد دانشگاهی برگزار کردند. در حین اجرا کودکان که بیشتر آنها دختر بچه بودند به روی صحنه آمدند، اشک به پدر امان نداد، اجرا قطع شد، پدر شروع به گریستن کرد و تمام جمعیت این سالن تحت‌ تاثیر این احساس استاد قرار گرفته بودند.»

فرزند زنده‌یاد سروستانی درباره کلاس‌های پدرش گفته اتاقی 12متری از منزل را برای آموزش شاگردان در شیراز فراهم کرده بودند و در آموزش به هیچ‌وجه چشمداشت مادی نداشتند، شاگردانش با وضو وارد کلاس می‌شدند و پایان کلاس ختم نادعلی بود که در خانه طنین‌انداز می‌شد. 

سعید رضوی‌سروستانی درباره مهاجرت به تهران و بازگشت استاد به شیراز هم گفته است: «در اوایل دهه 60 فعالیت‌هایی را در حوزه جنگ داشتند؛ اما به‌خاطر برداشت‌های اشتباهی که نسبت به موسیقی وجود داشت، در شیراز دچار رنجش‌های زیادی شدند. چندی بعد در زمان وزارت ارشاد علی لاریجانی از ایشان دعوت شد که به تهران مهاجرت کنند و اوج فعالیت هایشان رقم خورد. آخرین بار در یزد روی صحنه رفتند و همان‌جا بیمار شدند و به شیراز برگشتند. زمانی که در بیمارستان بستری بودند نماینده‌ای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بررسی و ضعیت به بیمارستان آمد و خواستند پدر را به یک اتاق خصوصی انتقال دهند که مخالفت کرد و گفت من از این مردم جدا نیستم و یک‌سال و نیم بعد فوت کرد.»