ماجرای بیهوش شدن در اجارهنشینها
امروز سالروز تولد ایرج راد است
این بازیگر درباره بازی در این نقش گفته است: «از نگاه من نقشهای تاریخی به دو دسته تقسیم میشوند. برخی از آنها برای بینندگان نزدیک هستند و برخی هم دور هستند. منظورم این است که مثلا شخصیتی مانند ناصرالدین شاه برای مردم آشنا است چون مردم درباره این شخصیت در تاریخ خواندهاند و عکسهایی هم از او موجود است، اما برخی از شخصیتها زیاد برای مردم آشنا نیستند. این افراد مربوط به گذشتههای دورتر هستند و عکسی هم از آنها وجود ندارد. بازی کردن شخصیتهای دسته اول که برای مردم آشنا هستند، نسبت به دسته دوم متفاوتتر است. برای ایفای نقشهای تاریخی که برای بیننده آشنا هستند، بازیگر باید شناخت بیشتری نسبت به حال و هوای شخصیت داشته باشد. آن زمان هم من برای نزدیک شدن به شخصیت ناصرالدینشاه سعی کردم در خود تاریخ و حواشی آن تحقیق کنم تا بتوانم لحظات مختلف و حسهای متفاوت او را درک کنم.»
ایرج راد درباره سالهایی که تازه پا به عرصه هنر گذاشته بود گفته است: «همان زمانی که تازه وارد تئاتر شده بودم این فضا برایم بسیار جذاب بود و کار کردن با تمام کسانی که در آن زمان بازیگران معروفی بودند هیجان زدهام میکرد. اکثر آنها برایم جالب بودند حتی وقتی از نزدیک با آنها کار میکردم برایم باورنکردنی بود.مثلا در کنار آقای انتظامی کار کردن برای من یک هیجان فوقالعادهای داشت. یک موقعی این آرزو را داشتم که آقای انتظامی و آقای نصیریان را ببینم یا مثلا مرحوم محمدعلی جعفری. بعدها هم که کمی بزرگ شدم، در ۱۶ سالگی این آدمها برایم خیلی حائز اهمیت بودند. مثلا خانم شهلا یا خانم خوروش. یادم میآید بعضی اوقات که من پول زیادی برای لژ نداشتم در سالن از کنترلچی میخواستم اگر جایی در جلو خالی است اجازه بدهند من آنجا بنشینم. یکبار از من پرسیدند چرا هربار تو اینقدر اصرار میکنی؟ گفتم برای اینکه میخواهم آنها را از نزدیکتر ببینم. بعد از آن زمان وقتی با آنها همبازی شدم احساس خوبی داشتم و طبیعتا برایم بسیار جذاب بود. به خیلی از آنها گفتم که من یک روزی آرزویم این بوده که شما را از نزدیک ببینم و الان برایم با ارزش است که با شما همکار هستم.»
این بازیگر درباره ارتباطش با زنده یاد عزتالله انتظامی میگوید: «یکی از خوششانسیهای من در دانشگاه این بوده که با آقای عزتالله انتظامی هم دوره بودم. همه از این موضوع تعجب میکنند چون ایشان با من یک اختلاف سنی ۲۱ ساله دارند. ایشان آن زمان بازیگر حرفهای تئاتر بود و به تازگی هم دورههایی در آلمان دیده بود و به همین دلیل در دانشگاه پذیرفته شدند تا در کلاسها شرکت کنند. من هم از همان موقع کنار آقای انتظامی بودم.»
ایرج راد بارها از نقش ناصرالدینشاه بهعنوان بهترین بازی خود یاد کرده و به بازیاش در سریال وزیر مختار هم علاقه دارد. در کنار اینها «در پناه تو» و«در قلب من» را هم خیلی دوست دارد که مردم با آنها خاطرات فراوانی دارند. او در فیلم مشهور «اجارهنشینها» ساخته داریوش مهرجویی نیز نقش یک استاد دانشگاه مبادی آداب را بازی میکرد. این بازیگر در گفتوگو با روزنامه همشهری درباره آن فیلم گفته است: «هیچگونه اسپشیالافکتی(جلوههای ویژه) برای گرفتن سکانسهای پرمخاطره فیلم وجود نداشت تا مسائل و مشکلاتی که کاراکترهای اجارهنشینها با آن درگیر بودند، شکل واقعی داشته باشد. بهعنوان مثال در سکانسی که قرار بود کتابخانه روی سر من خراب شود، این اتفاق بهطور واقعی و با کتابخانهای از جنس نئوپان سنگین رخ داد. بهطوری که در نخستین برداشت خراب شدن کتابخانه روی سر من، یک چوب سنگین روی سرم افتاد و من برای چند دقیقه سر صحنه فیلمبرداری بیهوش بودم و بعد از به هوش آمدن، عوامل فیلم برای گرفتن این سکانس، مجبور شدند تا چوبها را نگهدارند تا دیگر صدمهای به من وارد نشود. سکانس دیگری که بدون استفاده از بدلکار، بازیگران در آن حضور داشتند، جاری شدن آب در راهپلههای ساختمان بود. برای گرفتن این سکانس منبع آب بزرگی درنظر گرفته شده بود و ما جلوی مسیر جریان آب قرار میگرفتیم و در منبع آب را باز میکردند و آب با فشار بالا ما را با خود میبرد.»
اسماعیل خلج نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر درباره ایرج راد گفته است: من تفاوت سنی کمی با ایرج دارم و میتوانم ادعا کنم که تمامی کارهای او را دیدهام و باز هم میتوانم ادعا کنم که او را یکی از بهترین بازیگران تئاتر میدانم. بهواقع عاشق تئاتر است چرا که خرج کردن عمر و جوانی برای تئاتر به راستی که عشق میخواهد. من ایرج را بسیار دوست میدارم نه بهخاطر هنرش و نه بهخاطر شخصیت والایش، بهخاطر لبخندی که به تاسی از همین هنر و شخصیت همیشه بر لب دارد. من لبخند ایرج را به دنیا نمیفروشم.
هادی مرزبان کارگردان و نویسنده شناختهشده تئاتر هم گفته است: من از روز اول دانشگاه با ایرج بودم. ما با هم خاطرات مشترک فراوانی داریم از استادهایمان، از تقلبها، تمرینها، بیپولیها و دغدغههای ریزودرشت روزگار جوانی. خوشحالم که ایرج در همه کارهایم حضور داشته است. من نمایشی را بدون حضور ایرج به صحنه نبردهام. همیشه هر نمایشنامهای را که بنا بوده روی صحنه ببریم اولین نکته برایم این بوده که ایرج کدام نقش را میتواند بازی کند.