می‌خواهم بازنشسته شوم

او ادامه داد: این مسیر یک جریان تقریبا قدیمی است که به‌صورت تشکیلاتی و هیات امنایی روی موسیقی ما نشسته است. این جریان صلاح و مصلحت‌های خودشان که عمدتا هم اقتصادی است دارند و طبیعتا اگر کسی در این حلقه نباشد، برای موفق شدن در این فضا از فروش بلیت گرفته تا تبلیغات کنسرت‌ها باید مسیر پراصطکاکی را پشت سر بگذارد. شرایطی که تا یک جایی می‌توان آن را ادامه داد.

معتمدی گفت: تصمیم من برای بازنشستگی از موسیقی هم مربوط به یک سال و دو سال آینده نیست. من فقط سرعت را کم کرده و به فعالیت‌های دیگرم می‌پردازم. اینکه فکر کنید می‌خواهم موسیقی را به‌طور کلی کنار بگذارم اصلا این‌طور نیست. من چنین شعاری نمی‌دهم، من هیچ وقت شعار مهاجرت و قهر کردن هم نمی‌دهم. چون نه به مهاجرت و نه به قهر و نه به ترک وطن فکر می‌کنم. البته که زندگی من همیشه در سفر بوده است. اما آنچه قرار است اتفاق بیفتد کم کردن فشار فعالیت‌هایی است که در این سال‌ها انجام داده‌ام.

او گفت: من چندی پیش طرحی را به نام «هنر برای همه» پیشنهاد داده و بر اساس آن چند برنامه را در شهر تهران همراه با تعدادی دیگر از هنرمندان عزیز کشورمان اجرا کردیم. خوشبختانه این طرح در شکل و شمایلی اجرا شد که توانست با استقبال خوب شهروندان تهرانی هم مواجه و آنها را با نوعی از ارائه موسیقی آشنا کند که نمی‌خواهم ادعایی برای خوب بودن آن داشته باشم، اما حداقل شرایطی را برای گوش شنیداری آنها ایجاد کرد که استقبال خوبی از این آثار انجام دادند. اما غیر از همان چند اجرا که به اعتقاد من در صورت استمرار می‌توانست تبدیل به جریان مهمی در حوزه موسیقی کشورمان شود، چه کسی از آن حمایت کرد؟ متاسفانه در همین چارچوب کار در برخی نقاط به جایی رسید که من غیر از خوانندگی باید به‌کارهای دیگر هم می‌رسیدم. درحالی‌که کار من خواندن است و همه می‌دانیم در یک شرایط حرفه‌ای به‌دنبال ابزار و ادوات صدابرداری و اسپانسر رفتن اصلا در چارچوب کارهای یک خواننده نیست، شرایطی که متاسفانه در این چارچوب مجبور به انجام آنها شدم تا یک کنسرت ۲۰۰ هزار تومانی به یک کنسرت ۲۰ هزار تومانی تبدیل شود.