آیا سینما میتواند به حیات خود ادامه دهد؟
مخالفان و موافقان اکران آنلاین
اکران آنلاین شاید آخرین راهکار برای گذر از سال سخت سینمای ایران بود؛ سالی که در آستانه نهمین ماه خود تنها ۹۰ روز توانست سالنهای سینما را باز نگه دارد و بیشترین آسیب اقتصادی را از شیوع ویروس کرونا متحمل شد. با تعطیلی مجدد سالنهای سینما به مدت دوهفته و احتمال تمدید آن درصورت شرایط ناپایدار شیوع ویروس کرونا، دیگر با قطعیت میتوان گفت اکران سینمای ایران در سال ۹۹ هیچ آورده مشخصی نداشته است. سینماهای کشور در سالجاری تنها ۹۰ روز باز بودند و حدود دوبرابر این زمان و در بهترین دورههای اکران طعم تلخ تعطیلی را چشیدند. همواره در چنین شرایطی فکر کردن به راههای جایگزین در اکران میتواند خطر ورشکستگی کامل سینما و از بین رفتن سرمایههای بدنه سینما را تا حدی دور کند. بر همین اساس دو راه جایگزین برای سینمای ایران در این شرایط باقی ماند.
به گزارش «ایلنا» در روزهای ابتدایی فروردین ۹۹ ایده اکران آنلاین و اکران سینماماشین دو موضوعی بودند که با ایجاد بسترهای خود بهعنوان راهحلهای جایگزین در اکران توانستند فعالیت خود را آغاز کنند. سینماماشین به دلیل ماهیت اجرایی آن و کمبود فضای مناسب برای اکران فیلم و همچنین گرانی قیمت بلیت خیلی زود از دور خارج شد؛ اما اکران آنلاین به چند دلیل کاملا روشن توانست بهعنوان یک ایده خوب و یک جایگزین مطمئن اعتماد سینماگران و صاحبان فیلمها را جلب کند و فضایی را برای نمایش آثار سینمایی در دوران تعطیلی سینماها ایجاد کند. اکران آنلاین با دو پلتفرم مطرح این روزها یعنی فیلیمو و نماوا و با دست پر کارش را آغاز کرد. نمایش دو فیلم «خروج» ساخته ابراهیم حاتمیکیا و «طلا» ساخته پرویز شهبازی نوید این را میداد که بسترهای پخش فیلم ظرفیت خوبی برای دیده شدن دارند، اما به یکباره و با فرض بازگشایی سریع سینماها در بهار امسال، اکران آنلاین به یکباره تصمیم گرفت آثار کممخاطبی را نمایش دهد که در خوشبینانهترین حالت در سینماها هم توانایی جذب مخاطب نداشتند.
شلختگی در اکران آنلاین
این شیوه اکران بهزودی مورد انتقاد برخی از سینماگران قرار گرفت. محمدرضا لطفی، کارگردان جوان سینمای ایران درباره وضعیت اکران آنلاین میگوید: چیزی که امروز به اسم اکران آنلاین در ایران در حال اجراست شبحی از شکل درست آن است. وقتی فیلمی روی پلتفرمها قرار میگیرد و با فاصله یک ساعت در تمامی کانالهای ماهوارهای پخش میشود و محیط تلگرام پر از نسخههای قاچاق میشود، نشان میدهد این فرصت در سینمای ایران با انحراف از مسیر اصلی نتوانسته توقعهای سینماگران را برآورده کند. صاحبان آثار هم در این وضعیت و تا زمانی که نتوانند فضای بهتری برای جلوگیری از قاچاق فیلم ایجاد کنند، مایل به اکران در سامانههای VOD نیستند. متاسفانه انگار رسم است که اول یک چیزی را اجرا میکنیم و بعد شروع میکنیم معایب آن را کشف کردن. اکران آنلاین هم به همین وضع دچار است و برای همین اثرگذاری ندارد و حتی نتوانسته جایگزین سینما شود. از همین رو به بیسلیقهترین و شلختهترین شکل اجرا میشود.
اکران آنلاین و جلوگیری از مافیای اکران سینماها
انتقادی که به نحوه اکران فیلمها در بستر VODها مطرح میشود از یک نظر قابل بررسی است؛ اینکه چرا فیلمهای شاخص کمتر به سراغ اکران آنلاین آمدند و آثاری تمایل به چنین اکرانی داشتند که شانس کمتری برای رفتن روی پرده را داشتند. برخی از سینماگران مانند مونا زندیحقیقی معتقدند که اکران آنلاین بساط مافیای اکران سینماها را برچید و مدل اجرایی آن با عدالت بیشتر هماهنگ است. مونا زندیحقیقی، کارگردان فیلم «بنفشه آفریقایی» با اشاره به این موضوع میگوید: سینمای آنلاین در شکل امروزیاش که در تلویزیونها و نرمافزارها در دسترس مخاطب است، اگرچه صدمه خیلی زیادی به سالنهای سینما زد؛ اما محاسنی هم داشت. خیلی از فیلمها لزومی ندارد که بر پرده سینماها اکران شوند، خیلی از فیلمها هم برای پرده عریض ساخته شدهاند که متاسفانه به دلیل تراکم نمایش فیلمهایی که برای پرده عریض سینما ساخته نشدند، این فیلمها به سختی اکران میشوند و گاهی حتی هیچوقت رنگ پرده را نمیبینند. گاهی با تماشای برخی از آثار سخیفی که در سینماها اکران میشوند به این فکر میکنم ضرورت اکران این فیلمها چه چیزی به غیر از سودجویی یک عدهای است؟
همین موضوع باعث شد بسیاری از مخاطبان جدی سینما با سالنهای سینما قهر کنند و فکر کنند که اصلا چرا باید به سینما بروند. زندی حقیقی اینطور ادامه میگوید: جمعیت متفکر و آگاه به دلیل همین فیلمهای مبتذلی که در سالهای اخیر در سالنهای سینما نمایش داده شده با سینما قهر کردهاند؛ اما سینمای آنلاین توانست بخشی از این تماشاگران موثر را با سینما آشتی دهد. یعنی فیلمهایی به نمایش درآمدند که در زمان اکران عمومی به راحتی نوبت اکران نمیگرفتند؛ ولی حالا مردم از طریق اکران آنلاین میتوانند آنها را بینند و امروز مخاطب سینمای جدی و دغدغهمند احساس میکند به غیر از فیلمهای مبتذل، فیلمهای متفاوتی هم ساخته میشود. اکران آنلاین این مزیت را داشت که موجب شد سینما مجدد به سبد خانوادهها بازگردد. شاید اکران آنلاین به لحاظ اقتصادی به سالنهای سینما ضربه زده باشد اما فاصله بین مخاطب و سینما را کمتر کرد و باعث آشتی دادن قشرهای زیادی با سینمای ایران شد.
سهم سینماگر از فروش
سالنهای سینما به اذعان بسیاری از سینماگران مستقل در دوران پیش از کرونا امکان بهرهبرداری عادلانه از ظرفیت اکران را به فیلمها نمیدادند و پخشکنندهها به همراه صاحبان سینما در چینش فیلمها نقش جدی داشتند. به باور بسیاری، سهم فروش در اکران آنلاین مهمترین مزیت رقابتی در مقابل سالنهای سینما است. زمانی که یک فیلم در سینما اکران میشود با سه ضلع تهیهکننده، پخشکننده و سینمادار روبهرو میشود و بر اساس فرمولی که در سیستم پخش فیلم حاکم است، سینمادار ۵۰ درصد از درآمد را برمیدارد و پخشکننده ۱۰ درصد را و از آن ۴۰ درصد باقیمانده، تهیهکننده باید هزینههای مربوط به تبلیغات، ساخت فیلم، خواب سرمایه و سوددهی را تامین کند؛ تا جایی که امیر سیدزاده، تهیهکننده سینما گفته است: «عایدی یک تهیهکننده یا سرمایهگذار فیلم تنها ۳۷ درصد است. ۶۳ درصد باقیمانده به سالنهای سینما و شرکت پخش تعلق میگیرد.»
فرمول چگونه است؟
در ۲۴ فروردین با فیلم سینمایی «خروج» اکران آنلاین آغاز بهکار کرد و پلتفرمها برای حمایت از این ایده و مقابله با ویروس کرونا برای اکران فیلم خروج، هیچ درصدی از فروش را برای خود برنداشتند؛ تا حمایت مادی و معنوی از این اثر داشته باشند و با پایان اکران این فیلم با فرمول ۷۰ به ۳۰ با فیلمهای خوب، بد، جلف ۲، ارتش سری، زیرنظر، طلا، زنها فرشتهاند۲، لتیان، بیحسی موضعی، حکایت دریا، بنفشه آفریقایی، کشتارگاه، هفت و نیم، ایستگاه اتمسفر، تیغ و ترمه، روزهای نارنجی، دوئت، پسرکشی، حمال طلا، بهت، گیلدا، هایلایت، تا ابد، نرگس مست، سازهای ناکوک، مهمانخانه ماه نو، قتل عمد و مستند جایی برای فرشتهها نیست، بهکار خود ادامه داد. این ۳۰ درصد درحالی نهایی شده است که پلتفرمها همزمان دو نقش سینمادار و پخشکننده را در اکران آنلاین همزمان ایفا میکنند و برای آثار تبلیغات شهری و مجازی را فراهم میکنند و در این حال بهره آنها از فروش تنها ۳۰ درصد است؛ اما سهم تهیهکننده ۷۰ درصد است؛ درصدی که فورا بعد از پایان اکران به او پرداخت میشود.
انحصار و ۲۰ پلتفرمی که مجوز دارند
انحصار در شیوه اکران آنلاین یکی از بحثهای جدی این روزها از ناحیه تهیهکنندگان است. برخی این شیوه اکران و انحصار دو پلتفرمها موجب ایجاد فضای تکقطبی میدانند که نتیجهای جز ایجاد یک جاده یکسویه ندارد. این موضوع باعث شده برخی از تهیهکنندگان ازجمله علی سرتیپی به فکر ایجاد یک پلتفرم تازه در بستر اکران آنلاین باشند. موضوع انحصار در حالی مطرح میشود که بیش از ۲۰ پلتفرم نمایش فیلم مانند فیلیمو، نماوا، فیلمنت، فیلمگردی و... از ساترا مجوز دارند که تهیهکنندگان بر اساس انتظارات مادی و معنوی، درجه محبوبیت پلتفرمها انتخاب میکنند سمت کدام یک از آنها بروند. اولین فیلمی که تصمیم گرفت مسیری متفاوت برود، فیلم سینمایی «تورنادو» بهکارگردانی سیدجواد هاشمی بود که در پلتفرم فیلمگردی اکران شد؛ اما هیچوقت آمارفروشی از این فیلم اعلام نشد. انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» سمت پلتفرم آپرا، رفت و با فروش ۱۷ هزار بلیت به فعالیت خود پایان داد و آبان یازده ۶۰ راهی فیلمخانه، لنز و فیلمگردی شد که میزان استقبال مخاطب از آن را ۵۰ هزار بازدید اعلام کردند. آخرین فیلمی هم که به تازگی قرار است در اکران آنلاین روی پلتفرمهایی غیر از فیلیمو و نماوا پخش شود، فیلم مشمشه ساخته شاهد احمدلو است که از اواخر آذر قرار است در آپرا اکران شود.
سیدجمال ساداتیان، تهیهکننده سینما با اشاره به برخی نارضایتیها از برخورد برخی پلتفرمها در اکران آنلاین و همچنین ایجاد انحصار در این حوزه میگوید: اتحادیه تهیهکنندگان و شورای مرکزی این اتحادیه باید نقش خودش را در این موضوع ایفا کند، باید نظرات و شکایتهای تهیهکنندگان را دریافت کند و با صاحبان پلتفرمها جلسه بگذارد و به یک سازوکاری برای نحوه قراردادها دست پیدا کنند. اینکه تهیهکنندگان بهصورت تکنفره با این پلتفرمها وارد مذاکره شوند، امر پسندیدهای نیست، کارکرد صنوف همین است. صنوف تشکیل میشوند تا رابط بین اعضای صنف و مصرفکنندهها باشند. در این زمینه بهنظرم اتحادیه تهیهکنندگان کمکاری کرده است و باید درد دل تهیهکنندگان را بشنوند و برای معضلات آن راهحلی پیدا کنند. اگر امروز شاهد انحصار در زمینه پلتفرمهای پخش فیلم هستیم به دلیل کمکاری باقی پلتفرمهاست که از رده خارج شدهاند. در ابتدا ۱۲ پلتفرم فعالیت میکردند و الان ۱۰ تای آنها دیگر کار نمیکنند. البته به تازگی باخبر شدم قرار است برخی از تهیهکنندگان در زمینه راهاندازی پلتفرمهای جدید کارهایی انجام دهند که بهنظرم اتفاق خوبی است و باعث ایجاد رقابت در این عرصه میشود. ایجاد فضای رقابتی بین پلتفرمها باعث بروز ابتکارهای جدید میشود که حاصلش برای سینمای ایران مفید خواهد بود. بهنظر میرسد با توجه به پتانسیل اکران آنلاین و گسترش و دنبالهدار شدن بیماری کرونا، سینمای ایران باید بیش از گذشته نسبت به استفاده از ظرفیت اکران آنلاین و رفع نواقص و معایب آن فکر کند.