چرا سکان برنامه «هفت» دوباره به بهروز افخمی رسید؟
دوربرگردان سینمایی تلویزیون
افخمی میخواست در کنار فراستی، برنامهاش طعم سلبریتیواری داشته باشد و به همین دلیل حمیدگودرزی را برای انجام گفتوگوها انتخاب کرد. چند برنامه نخست بهصورت ضبط شده روی آنتن رفت، اما بعد از آن شرایط تغییر کرد و افخمی هم تن به اجرای زنده داد و شاید همین نکته بیش از هر چیزی زمینه شکلگیری انتقادها را فراهم کرد. او هر هفته برنامهای جنجالی را روی آنتن میفرستاد و این رویه تا اتمام قرارداد افخمی حفظ شد؛ اما بعد ازآن خیلی زود عذرش را خواستند تا این برنامه یک بار دیگر در کشوقوس انتخاب مجری قرار بگیرد. در یک دوره طولانی، گزینههای متعددی برای اجرای هفت مطرح شد و در نهایت با مهدی کرم پور بهعنوان گزینه توافق شد و قرار بود او پس از بازگشت از جشنواره ونیز، تولید این برنامه را پی بگیرد. در شرایطی که کنداکتور تلویزیون در انتظار بازگشت هفت بود یکباره مهدی کرمپور از این برنامه کنار گذاشته و نام مهران مدیری بهعنوان مجری هفت مطرح شد.
زمان چندانی تا آغاز اجرای برنامه «هفت» برای جشنواره فیلم فجر باقی نمانده بود که منابع خبری نزدیک به مدیری حضور او را به عنوان مجری این برنامه را رد کردند و در نهایت در یک تصمیم ناگهانی رضا رشیدپور این برنامه را اجرا کرد و در یک دوره ۱۰ روزه انتقادهای زیادی را به وجود آورد و پس از اعتراض شدید ابراهیم حاتمیکیا، اجرای او هم تداوم نیافت و این برنامه از بهمن سال ۱۳۹۶ تعطیل شد. در این دوران گزینههایی در افکارعمومی مطرح میشدند؛ اما ظاهرا مدیران رسانه ملی نتوانستند روی یک گزینه به جمعبندی برسند و بار دیگر مجبور شدند به عقب برگردند و سکان هفت را به بهروز افخمی بسپارند. این اتفاق در رسانه ملی کمتر تکرار شده که پس از قطع همکاری با سازنده و مجری یک برنامه دوباره سراغش بروند و اجرای همان برنامه را به دستش بسپارند.
اینکه چطور مدیران سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسیدهاند که افخمی را بازگردانند و اجرای برنامه هفت را دوباره به او بسپارند، سوالی است که برای علاقهمندان بسیاری به وجود آمده است. در ماههای اخیر غیر از مدیر شبکه سه؛ هیچ کدام از مدیران قبلی این رسانه تغییر نکردهاند و با توجه به اینکه قاعدتا تصمیمگیری درباره چنین برنامهای در حدود اختیارات میرباقری معاون سیماست، اکنون این پرسش مطرح میشود که اگر این برنامه مشکلی نداشته، چرا در آن مقطع تعطیل شد و تولید آن با حضور افخمی تا امروز تداوم نیافت؟ در مقابل، اگر این برنامه مشکلی داشته و به همین دلیل پخش آن با افخمی تداوم نیافت، چرا مجددا افخمی و تیمش برای این برنامه به کار گرفته شدهاند؟!
ناتوانی در برندسازی ؟
افخمی در حالی قرار است با برنامه هفت دوباره به آنتن زنده شبکه سوم بازگردد که نه تغییری در ترکیب مدیران تصمیمگیر صداوسیما نسبت به زمان قطع همکاری با افخمی رخ داده و نه رویه این سینماگر تغییر کرده است. چه اتفاقی باعث شده تا مدیران تلویزیون از تصمیم قبلی خود پا پس بکشند و دوباره به سراغ همان گروه پیشین بروند؟ خبرگزاری برنا در گزارشی نوشته است در این روزها و با اوجگیری حاشیههای مربوط به شبکه سه این سوال برای خیلیها پیش آمده که چرا تلویزیون مدام به برندهای قبلیاش رجوع میکند؟ آیا اینقدرت و خلاقیت در مدیران تلویزیونی و البته تهیهکنندگان جوان دیده نمیشود که بتوانند برنامههایی در حد و اندازههای نود با حدود بیست سال سابقه یا برنامهای مثل ماه عسل با چندین سال سابقه تولید کنند؟ قطعا جواب مثبت است؛ اما مدیران فعلی تلویزیون بیشتر مدنظر دارند برندهای سابق را حفظ کنند و آنها را از دست ندهند یا اگر قرار است اتفاق جدیدی رخ دهد فرصت را به افراد جوانتر نمیدهند.
با نگاهی گذرا به تولیدات شبکه نسیم و تولید برنامهای همچون «دورهمی» یا «خندوانه» که البته هر کدام مدلهایی شبیه را در تلویزیونهای خارج از کشور داشتهاند این نکته را به تثبیت میرساند که مخاطب به شدت از فکر نو، ایده نو و حرف جدید استقبال میکند. درحقیقت مردم با فرمت و ساختار جدید کنار میآیند؛ اگر اثر تولید شده قابل بحث، جذاب و با رعایت تمام اصول مخاطب امروز تولید شود. مخاطب اصولا برنامههایی را از رسانه ملی دنبال میکند که با فرمت و ساختار ذهنیاش مطابقت داشته باشد. برنامههایی که جذابیت ظاهری داشته باشد و محتوایش هم به روز شده باشد. به هر حال باید پذیرفت مخاطب امروز تلویزیون با مخاطب سالها پیش متفاوت است. به بهترین مدیای مد نظرش دسترسی دارد و تمام اخبار و اطلاعات موردنیازش را میتواند با منبع اطلاعاتی که در دستانش وجود دارد، بازدید و از تمام اخبار روز مطلع شود.
در این شرایط برنامهسازها باید به سمت نوآوری و غافلگیر کردن مخاطبشان بروند، باید مدیران تلویزیونی فاکتورهایی را که عامل موفقیت برنامه نود شده است در چالشی با حضور کارشناسان بررسی کنند. سینمای ایران به شدت به یک برنامه چالشی و انتقادی اما تخصصی نیاز دارد. در این برنامه نه حاشیهها بلکه باید مسائل مهم سینمای ایران همچون پولشویی با حضور کارشناسان مورد نقد قرار بگیرد. علاوه بر آن یک برنامه تلویزیونی با نگاه تخصصی از چند زاویه میتواند به پرده نقرهای کمک کند. برنامه هفت جدا از تحلیل و بررسی تیمهای سینمایی با حضور کارشناسان و پدیدآورندگان فیلم میتواند نگاهی تبلیغاتی به تولیدات روی پرده داشته باشد و در واقع مخاطبان سینما را از طریق رسانه ملی به شوق بیاورد که در سالنهای سینما حضور پیدا کنند. اطلاعرسانی فیلمهای مختلف از طریق رسانه ملی آن هم با تحلیل و بررسی و نمایش بخشهایی از فیلم در برنامه هفت میتواند کمک بسیاری به اقتصاد سینما کند و البته اعتلای فرهنگ فیلم دیدن را بین مردم شکل بدهد.
این اتفاق در برههای از پخش هفت با اجرای جیرانی افتاد و در این دوره مخاطبان به برنامه اعتماد پیدا کردند و نیازهای سینمایی خود را در این برنامه به جستوجو مینشستند. روندی که بعد از آن قطع شد و هرگز در سریهای مختلف «هفت» دیده نشد. بازگشت افخمی به برنامه «هفت» در روزهای اخیر واکنشهای متفاوتی را بین سینماگران و مخاطبان جدی برنامههای سینمایی به وجود آورد و آنها معتقدند این سینماگر در صورتی میتواند در این دوره موفق شود که رویه و نگاه خود را عوض کند. کسانی که این سینماگر را میشناسند معتقدند تغییر رویه چیزی است که افخمی هرگز به آن تن نمیدهد. این مساله یعنی برنامهای مشابه همان «هفت» در دوران اجرای افخمی روی آنتن تلویزیون به اجرا در میآید. چالشی که مشخص نیست چرا مدیران سیما به آن تن میدهند و دلیل اینکه دوباره مجاب شدهاند پای این سینماگر را به این برنامه سینمایی باز کنند چیست؟ افخمی کدام ویژگی پنهانش در برنامهسازی را رو کرده تا چنین اتفاقی رقم بخورد؟
ارسال نظر