آرامش «انتظامی» کنار «شکیبایی» عکس ها : امیر پورمند

مردم و خانواده سینمای ایران صبح دیروز در گرمای آفتاب مرداد ماه، در حیاط مجموعه تالار وحدت و خیابان‌های مجاور آن گردهم جمع شدند تا در آخرین وداع با «آقای بازیگر» برای او دستی تکان بدهند و دعایی بخوانند. ساعت ۹:۳۵ مراسم رسمی بدرقه‌ عزت‌الله انتظامی با پخش تلاوت آیاتی از قرآن کریم و نیز آهنگ سریال «هزاردستان» آغاز شد. دیوارها و داربست‌ها پر از تصویرهایی از انتظامی بود و تالار وحدت با حضور انبوهی از سیاه‌پوشان و سوگواران یکی از غم‌انگیزترین روزهایش را از سر گذراند. پرویز پرستویی که اجرای برنامه را برعهده داشت در ابتدای سخنانش گفت همیشه سخنرانی برایم سخت بود؛ چون آدم حرافی نیستم، اما امروز روز دیگری است و من هستم و یک‌سینه حرف. مگر این سینما چند عزت‌الله انتظامی داشت که داریم‌ او را راهی می‌کنیم؟ مگر در تمام این سینما چند بازیگر هست که بتواند «مش حسن» را بازی کند که رخت بر بستن «مش حسن» را تماشا کنیم؟ پس امروز روز تریبون و سخنرانی است. او گفت از خواب که بیدار شدیم دیدیم «عزت سینما» رفته است؛ عزتی که هر چقدر «قدر» بودی به پای او نمی‌رسیدی. ما دیروز بعد از بیداری، خواب دیدیم پیر دِیر، بار سفر بسته و گذاشتیم او مثل آب از میان انگشتان ما بگذرد. خواب دیدیم سینمای کم جان ما یتیم‌ شده است. امروز مناسب‌ترین زمان برای سخن گفتن از پدر سینما است و وای که چقدر دلم پُر است. پرستویی ادامه داد او با طنازی مختص خودش مرام و مسلک‌اش را از جان و دل آموزش می‌داد. برای شخص من عزت‌الله انتظامی مُرادی بود که کلمانش را سُرمه چشم‌ می‌کردم پس برای من شاگرد، استادی رفته است که دیگر کسی همانند او را نخواهم شناخت. وی افزود: به یادش که می‌افتم حیرت می‌کنم از این همه صبوری، ولی حتما به‌خاطر همراهی عزیزانش بوده است.

آواز بغض‌آلود رفیق برای رفیق

پرستویی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به جمشید مشایخی و محمدعلی کشاورز و آرزوی سلامتی برای آنها گفت خاک استاد انتظامی را بقای عمر استاد نصیریان می‌کنم و از ایشان می‌خواهم به جایگاه آمده و صحبت کنند. علی نصیریان گفت: او واقعا مانند چشمه‌ای جوشان بود. یکی از امتیازهای بزرگ او شوخ‌طبعی‌اش بود. همه چیز را با طنازی عنوان می‌کرد و البته حاضر جواب بود. او همه استعدادهای بازیگری را داشت. او همه چیز را دست می‌انداخت. زمانی که هنوز تئاتر ریشه نکرده بود اپرا درست شد و او در این حوزه هم فعالیت می‌کرد. او به تالار رودکی تالار زورکی می‌گفت که منظورش این بود که نمی‌شود اپرا را به زور به خورد مردم داد.

وی افزود: ما سه دهه به‌صورت مستمر با هم همکاری کردیم. انتظامی یکی از رکن‌های مهم بازیگری در تئاتر و سینمای جدید ایران بود. من فیلم «گاو» را در سازمان برنامه به مسوولان نشان دادم و گفتم این یک تالیف هنری است. مرگ کسی گریه ندارد، ولی حس دیگری من دارم؛ چون با هم خیلی زندگی و کار کردیم و از رفتن او متاثر هستم. ما گوهر بزرگی را از دست دادیم و بدجوری تنها ماندیم. امیدوارم جوان‌ها بیایند و کار کنند و به لحاظ فرهنگی خلأها را پر کنند، البته او جایگزینی ندارد. در ادامه هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون و تئاتر یکی از غم انگیز‌ترین صحنه‌های این مراسم را رقم زد و گفت یک شبی با هم بودیم و من آوازی خواندم، او گفت که وقتی مُردم می‌خواهم ‌تو سر قبرم آواز بخوانی. حالا من هم می‌خوانم و در ادامه آوازی بغض‌آلود خواند و اشک بخش وسیعی از جمعیت را در آورد و گفت عزت جان من به عهدم وفا کردم؛ اما تو بدجور ما را تنها گذاشتی.

دلیلی برای گریه نیست

فاطمه معتمد آریا یکی دیگر از بازیگرانی بود که در این مراسم صحبت کرد و گفت ما امروز کسی را بدرقه می‌کنیم که بیشترین انرژی ‌و نظم را به ما یاد داد، ‌پس دلیلی برای گریه کردن نیست؛ چون او ماندگار مانده و هر جای شهر را که می‌بینم نشانه‌ای از او دیده می‌شود. این هنرمند ادامه داد: عزت‌الله انتظامی مردی بود که همیشه در صدر نشست و یاد داد او را به‌عنوان هنرمند در صدر بنشانند. او تاریخ ملی ایران است پس برای تاریخ ملی ملت هیچ وقت گریه نکنیم. ‌او یگانه بود ‌و من در قلب خود گریه می‌کنم و برای هنرمندان هم آرزوی عمری‌ چون عزت سینمای ایران می‌کنم.

مردمی بودن ماندگارش کرد

در ادامه سید‌عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی کوتاه و نوشته‌شده، گفت: عزت‌الله انتظامی یکی از ستاره‌های هنر این آسمان بود. بیشتر از هفت دهه کوشید، درخشید و بر صدر نشست و در اوج ماند. انتظامی از دل مردم برخاست و مردمی بودنش او را ماندگار کرد. او ریشه‌ در فرهنگ این مرز و بوم داشت که در گذشته متوقف نشد. انتظامی با هنر زیست و هنرمندی خود را ارزان نفروخت، انتظامی نرفته و او همچنان با ماست.

داغ پدر

مجید انتظامی آخرین سخنران این مراسم بود که با فریاد تسلیت، تسلیت مردم و بوسه بر تابوت پدرش به جایگاه آمد و گفت وقتی پس از هفتاد سال کار از پدرم می‌پرسیدم که مردمی شدن چطور است؟ می‌گفت عاشق شو. مردم را دوست داشته باش و من تمام تلاشم را برای این کار انجام داده و می‌دهم. فرزند این هنرمند افزود: در این دو سه ماهه برای اینکه پنج دقیقه بیشتر او را نگه دارم از این بیمارستان به آن بیمارستان می‌بردم؛ ولی او جواهری بود که من‌ نتوانستم او را نگه دارم و حق پسری را ادا کنم. پس از پایان نماز، هنرمندان و مردمی که تعداد زیادی از آنها با عبور از میله‌ها به حیاط تالار وارد شده بودند پیکر عزت‌الله انتظامی را به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه کردند و این هنرمند  کنار خسرو شکیبایی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.


قاب تصویری تشییع

32 (2)

32 (3)

32 (4)

32 (5)