بزرگداشت مدیا کاشیگر با حضور چهرههای مشهور برگزار شد
زوایای زندگی مترجم سرشناس
مراسم نکوداشت زندهیاد مدیا کاشیگر نویسنده و مترجم سرشناس برگزار شد و در این برنامه چهرههایی همچون محمود دولتآبادی، شهرام ناظری و علیرضا خمسه از زندگی و کار این چهره سرشناس حرف زدند. علیرضا خمسه در ابتدای برنامه مراسم را با یک طنز تلخ درباره مدیا آغاز کرد. او گفت: «حال خوبی ندارم من خودم را سفیر شادی میدانم و اکنون در یک دوگانگی و تضاد عجیبی قرار گرفتهام. یکی از اشکالات مدیا این بود که اصلا اهل مراعات نبود مثلاً مراعات سن و سال را نکرد و این همه دوست سن بالا داشت، اما مراعات نکرد و خودش زودتر رفت.
مراسم نکوداشت زندهیاد مدیا کاشیگر نویسنده و مترجم سرشناس برگزار شد و در این برنامه چهرههایی همچون محمود دولتآبادی، شهرام ناظری و علیرضا خمسه از زندگی و کار این چهره سرشناس حرف زدند. علیرضا خمسه در ابتدای برنامه مراسم را با یک طنز تلخ درباره مدیا آغاز کرد. او گفت: «حال خوبی ندارم من خودم را سفیر شادی میدانم و اکنون در یک دوگانگی و تضاد عجیبی قرار گرفتهام. یکی از اشکالات مدیا این بود که اصلا اهل مراعات نبود مثلاً مراعات سن و سال را نکرد و این همه دوست سن بالا داشت، اما مراعات نکرد و خودش زودتر رفت.»مدیا برای همه ما یک منشور چندوجهی بود، یک وجه آن ترجمه بود، وجه دیگرش دوستی بود و برای هر کدام از ما وجوه مختلفی داشت. در ادامه پیام «کریستف بالایی» یکی از شرقشناسان مشهور فرانسوی که تحقیقات بسیاری درباره ایران انجام داده است، خوانده شد.
در پیام این محقق آمده است: «میدانستم که مدیا از مشکلات تندرستی رنج میبرد، اما انتظار نداشتم که این اتفاق چنین خشن و ناگهانی باشد. مدیا به دلیل شخصیت بزرگش بهراستی جایگاه والایی داشت. او یکی از معدود دوستان ایرانی من بود که ارادتی فوقالعاده زیاد به او داشتم و همواره چنین خواهد بود. شخصیت بزرگش بهراستی جایگاه والایی داشت. امیدوار بودم او را در سفر آیندهام به ایران که اوایل نوامبر خواهد بود، ملاقات کنم، ولی افسوس. یاد و خاطره مدیا در حافظه من همواره پا برجا خواهد بود. »در ادامه برنامه شهرام ناظری به همراه نواختن سه تار، شعری از شفیعی کدکنی را که به یاد منصور حلاج سروده است، خواند و توضیحاتی را درباره کاشیگر گفت و از این موضوع گلایه کرد که فرانسویها مراتب قدردانی از وی را، بهتر از ما به جای آوردند در حالی که ما ایرانیها شرقی هستیم انتظار میرفت بهتر باشیم. وی گفت: «امشب از قدرشناسی فرانسویها بسیار لذت بردم. کسانی که حتی در سالهای بسیار قبل با مدیا همکاری داشتهاند.
این حس قدرشناسی در میان ما ایرانیها از بین رفته است. ما کمعاطفه شدهایم و قدرشناسی را از دست دادهایم. البته با این وضعیت فرهنگی نمیشود انتظاری بیش از این داشت. در وضعیت امروز وقتی به فرهنگ و کار فرهنگی توجه نمیشود، نتیجه همین است. ما ایرانی را میشناختیم که همه در دایره مهر و عشق بودند، اما اثری از آن باقی نمانده است. از قدرشناسی فرانسویها سپاسگزارم. درود خودم را بر آنها میفرستم.»در این مراسم همچنین محمود دولتآبادی درباره «قلندری» و «نگنجیدن در پوست خود» مدیا کاشیگر حرف زد و گفت: «این جنبه کاشیگر را دوست داشتم که قلندر بود. در پوست خودش جای نمیگرفت یعنی ظرف و مظروفش همخوان نبود. چه کارهایی که انجام نداده بود و زمینه انجام چه کارهایی را فراهم نکرده بود. همین در خود نگنجیدن به مدیا، روحیه خودویرانگری داده بود. مدیا خودش را میزد در حقیقت خودزنی معنای انتحار دارد اما «خود را زدن» متفاوت از آن است.
مدیا هدفی جز فرای لحظه را نداشت. به جز همین لحظه و کاری که انجام میداد، چیز دیگری نمیخواست این روحیه او را طغیانگر بار میآورد و البته طغیانی رو به درون. این انرژی و توجه به همه چیز وقتی از محدوده خارج میشود، بدیهی است که انسان را از پا درمیآورد و برای همین بود که از شنیدن مرگش حیرت نکردم.» وی در ادامه گفت: «یک چیز را همیشه میخواستم از مدیا بپرسم و هیچ وقت فرصتش را نیافتم. اینکه در دورهای که همه زبان انگلیسی را انتخاب میکردند چرا مدیا زبان فرانسه را انتخاب کرده بود؟ و من فکر میکنم که بهخاطر زیبایی و ادبیاتی که در زبان فرانسه وجود دارد این انتخاب را کرده بود.» دولتآبادی در بخش پایانی سخنرانی خود گفت: «من دوستی را از دست دادم که تواناییهای بسیاری داشت و گسستهای بسیار. دوستی که نتوانست از عهده خود برآید.»
ارسال نظر