جشن تولد محمود دولتآبادی با حضور چهرههای سرشناس برگزار شد
رازهای محبوبیت نویسنده
جشن تولد هفتادوهفتسالگی محمود دولتآبادی سهشنبه شب در کافه «نزدیکِ کتاب» برگزار شد. این مراسم با استقبال علاقهمندان آثار این نویسنده و جمعی از چهرههای سرشناس فرهنگ و هنر همراه بود و محمود دولتآبادی در این مراسم گفت: درباره نوشتن، خواندن و یادگیری به شما اطمینان میدهم هر کاری توانستهام، کردهام. چیزی که باعث جمعشدن شما در اینجا شده است من نبودم بلکه من بهانه حضور شما در این جمع بودم. اینکه بتوان این تعداد را در مکان محدود یکجا جمع کرد، کار مشکلی است. البته اگر پیشنهاد میکردیم سالنی در اختیار ما قرار دهند، این کار انجام میشد، زیرا این امکان را به بچههای ادبیات دادهاند که دور هم جمع شوند.
جشن تولد هفتادوهفتسالگی محمود دولتآبادی سهشنبه شب در کافه «نزدیکِ کتاب» برگزار شد. این مراسم با استقبال علاقهمندان آثار این نویسنده و جمعی از چهرههای سرشناس فرهنگ و هنر همراه بود و محمود دولتآبادی در این مراسم گفت: درباره نوشتن، خواندن و یادگیری به شما اطمینان میدهم هر کاری توانستهام، کردهام. چیزی که باعث جمعشدن شما در اینجا شده است من نبودم بلکه من بهانه حضور شما در این جمع بودم. اینکه بتوان این تعداد را در مکان محدود یکجا جمع کرد، کار مشکلی است. البته اگر پیشنهاد میکردیم سالنی در اختیار ما قرار دهند، این کار انجام میشد، زیرا این امکان را به بچههای ادبیات دادهاند که دور هم جمع شوند.
این نویسنده با اشاره به افتتاح تئاترهای جدید، افزود: ما خواهان گشادگی، ملایمت و روند منطقی در زندگی اجتماعی خود هستیم. رنجها را با آرزوی یک زندگی درست، با مدارا و انسانی تحمل کردیم و همچنان آرزومندیم.او همچنین خاطرنشان کرد: آرزو دارم در جامعهای زندگی ادامه پیدا کند که مردم علیه خود نباشند. مردم این امکان را داشته باشند که یکدیگر را دوست بدارند. متاسفانه جامعه ما دشمنخو شده است و افراد نسبت به یکدیگر سوءظن دارند که این از شرایط خوبی خبر نمیدهد. من آرزو میکنم به سمت نوعی از زندگی حرکت کنیم که جوانان بیشتر رفاقت داشته باشند تا سوءظن، بیشتر دوستانگی حضور داشته باشد تا دشمنی. دلیلی برای دشمنی وجود ندارد.دولتآبادی در ادامه اظهار کرد: یکی از شانسهایی که خداوند به من داده این است که میتوانم همه آدمها را در جای خود دوست بدارم. یکی از رمزهای آفرینش این است که انسانها بتوانند یکدیگر را دوست بدارند و به یکدیگر احترام بگذارند. او در پایان سخنانش از مدیا کاشیگر، نویسنده، مترجم و فعال فرهنگی که به تازگی از دنیا رفته است، یاد کرد.همچنین یارتا یاران که اجرای مراسم را برعهده داشت در سخنانی گفت: محمود دولتآبادی در زندگی همه ما حضور داشته که این نشاندهنده اهمیت ادبیات است. در بین تمام حرفههای هنری، نوشتن معصومانهترین و سختترین کار هنری است. در اصل نوشتن مصیبتی است برای خود. محمود دولتآبادی از رنجکشیدهترین هنرمندان ایران است.
در ادامه مراسم، شمس لنگرودی با بیان اینکه محمود دولتآبادی را دوست دارد، دلایل دوست داشتن خود را اینگونه بیان کرد: تاریخ بشر با مرگ و میر شروع شده است. از آن زمان که قابیل برادر خود را کشت تاریخ شروع شد تا رسید به امروز. هنرمندان در طول تاریخ مدیریت زندگی کردند. اگر از اول مشروطه تاکنون حساب کنید بسیاری از سیاستمداران آمده و رفتهاند؛ البته احترام بسیاری از آنها واجب است، اما کسانی که مدیریت زندگی کردند و هنرآفرینی داشتند به اندازه انگشتان دست نیستند. این شاعر سپس خطاب به دولتآبادی گفت: من به این دلیل روشن شما را دوست دارم که مدیریت زندگی کردید. شمس لنگرودی در ادامه با بیان اینکه در هر دورهای چیزی مد بوده است، گفت: در دوره ما مارکس مد بود و همه ما مارکسیست بودیم، البته نه همه ما. برخی واژهها بود که باید آنها را میفهمیدیم. یکی از آن واژهها دیالکتیک بود. دیالکتیک را من هرچقدر میخواندم نمیفهمیدم. با خواندن داستانهای شما بود که فهمیدم دیالکتیک یعنی چه. آقای دولتآبادی من به شما افتخار میکنم. به قول نیچه یا هر کس دیگری که این جمله را گفته است: «اگر هنرمند نبود واقعیت ما را خفه میکرد.»
او در ادامه سخنان خود خطاب به محمود دولتآبادی گفت: متشکرم که به دنیا آمدید و خوشحالم از اینکه خیلی گرفتاری کشیدید. هنر زاده رنج نیست اما برادرزاده رنج است و این رنج بود که باعث شد شما دولتآبادی شوید. من به شما علاقه زیادی دارم زیرا زندگی را به ما آموختید و تحمل مشکلات را برایمان آسان کردید. سپس جواد مجابی گفت: دولتآبادی محبوب خاص و عام است. معمولا ادبیات گاهی به خاص و گاهی به عام رو دارد ولی کسانی هستند که هر دو اینها را دارند. محمود دولتآبادی این بخت را داشت در عین حال که خاصان ادبی این مملکت کارهای او را پسندیدند و دوست داشتند عامه مردم نیز کارهای او را دوست داشتند. شاید بتوان گفت این دهه، دهه دولتآبادی بود.
همچنین حسین سناپور با اشاره به بیانیه هشتمادهای داستاننویسان در حمایت از حسن روحانی در دوران انتخابات ریاستجمهوری که یک بند مختص محمود دولتآبادی و کتابهای در محاقمانده او داشت، گفت: زمانی که یکی از داستاننویسان این بیانیه را دید گفت چند بند این بیانیه به صورت کلی است و مطالبه همه ما را در بر میگیرد. شاید لازم نباشد که یک بند در مورد دولتآبادی باشد و توضیحی که من به او دادم این بود که دولتآبادی برای ما یک شخص نیست؛ او بیشتر از یک فرد است. او برای ما حکم پرچم و نماینده روح جمعی داستاننویسان حاضر است. حسین علیزاده، سیدعلی صالحی، لوریس چکناواریان، رضا کیانیان، شمس لنگرودی، حافظ موسوی، حسین سناپور، بهرام دبیری، حمیدرضا صدر، جعفر پناهی، جواد مجابی، علی عبداللهی، الهام پاوهنژاد، لاله اسکندری، گلاره عباسی، محمود معتقدی و... چهرههایی بودند که در این مراسم حضور داشتند.
ارسال نظر